• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5045 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۲۰ مهر

به مناسبت نمايش مجسمه‌هاي مريم كوهستاني در گالري اينجا

اثر هنري ديگري‌ساز است

فاروق مظلومي

مجسمه يعني به تجسم درآمده. بنابراين كار مجسمه‌ساز تجسيم است. به جسم درآوردن ذهنيتي كه درونش ساخته شده است و احتمالا اگر برون‌ريزي نشود صاحب ذهن را از پاي در آورد. اما اين برون‌سپاري در حد سپردن فرزند به ديگري خطير است. 

نهم مهر ماه برونسپاري مجسمه‌هاي مريم كوهستاني با عنوان «درون گوشت و استخوان» در گالري اينجا بود. بدون اغراق و تعارف يا تكلف كه احتمالا كسي از نويسنده اين ستون سراغ ندارد مي‌توان گفت كوهستاني از مجسمه سازان مهم معاصر است. مستقل و صريح. ‌ اي كاش مي‌شد مجموعه به نمايش درآمده را بدون هيچ عنواني  نمايش  داد. 
آنها در مورد چه چيزي هستند؟ پاسخ ساده است. هيچ چيز. فقط در مورد خودشان هستند. آنها آن‌قدر قلدر هستند كه در مورد خودشان باشند. آنها آثاري خودپرداز هستند و در جهاني ديگر به پردازش خودشان مشغولند و در برابر تبديل به ابژه‌هاي كلامي مقاومت مي‌كنند. از ازل هم قرار بر اين بوده آنچه را كه كلام از بيانش عاجز است در تصوير و تجسيم گفته شود. 
درست است كه در اين مجموعه با فيگورها و وضعيت‌هاي سوررئال از انسان مواجه مي‌شويم، اما اين مجسمه‌ها در برابر فهم انساني مقاومت مي‌كنند و مخاطب را به جايي ارجاع مي‌دهند كه نامكان، نامحسوس و نامشخص است. مثلا در مجسمه‌اي كه فيگور انسان پاهاي قطع‌شده‌اش را در آغوش گرفته است آرامش چهره اين فيگور نشان مي‌دهد احساسات جاري در اين مجسمه‌ها اين‌جهاني نيست و اگر از مشاهده‌گر اين مجسمه‌ها بپرسيم حس شما چيست؟ از انتقال حسش با كلمات عاجز خواهد بود مگر اينكه دست به دامن همان كلمات كليشه‌اي هميشگي شود كه اغلب در تلويزيون و جديدا در سريال‌هاي شبكه‌هاي خانگي مي‌شنويم. 
مواد، بافت و رنگ مجسمه‌ها كه از هرگونه برق و جلا دور است جهان مات و مبهمي را مي‌سازد كه در پي هيجان زودگذر نيست و نفوذ تدريجي دارد. ابعاد مجسمه‌ها بسيار متواضع انتخاب شده است و نشان مي‌دهد هنرمند قصد نداشته است با غولپيكرسازي يا مجسمه‌هاي مينياتوري هيجان مخاطب عامي را برانگيزد و از به دست آوردن رضايتي كه حاصل تهييج آني با شگردهايي مثل انباشتگي و آنارشي است پرهيز مي‌كند. 
اشيا همچنان نقش مهمي در مواضع كوهستاني دارد. عروسك، گردنبند و.... عوامل اتصال اين مجسمه‌ها به جهان قابل لمس هستند اما همچنان به ابهام و گيجي مخاطب مي‌افزايند. به قول سرشناس‌ترين و مهم‌ترين منتقد معاصر كلمنت گرينبرگ (1994- 1909) هنر اصيل گيج مي‌كند. فضاي خالي درون مجسمه‌ها هم از عواملي است كه اين فيگورهاي انساني را از تجانس با انسان رها مي‌كنند و غيرمنصفانه‌ترين تعبير مي‌تواند اين باشد كه به انسان‌هاي توخالي توجه دارند كه عوارض نگاه مفهومي به هنر است. تعابيري كه به درد مطبوعات آرايشگاهي مي‌خورد. اين فضاي خالي به نگاه مخاطب نوعي سياليت و تحرك بيشتر براي جست‌وجو مي‌دهد. 
اين مجسمه‌ها را بايد در سكوت استيتمنت، عنوان و حتي غياب هنرمند مشاهده كرد و گالري اينجا فضايي مناسب براي مشاهده اين‌گونه آثار است. پله‌هايي كه گالري را از خيابان جدا كرده و با شيبي نامانوس به زيرزميني با معماري متروك تاقچه‌دار هدايت مي‌كند. ما در حال ترك جهان والا هستيم. اين فضا تمام انس و الفت معمول را از ذهن مخاطب مي‌زدايد و براي ورود به جهاني ديگر آماده مي‌كند همان جهاني كه اثر هنري اصيل آن را مي‌سازد .  عامل فضا در مراقبت هنري - همان curating ديگران - در گالري اينجا فاعليت بيشتري دارد. از آن نظر كه احتمالا خيلي از آثار در داخل يا در خارج از گالري دچار كاهش يا افزايش فعاليت و پويايي مي‌شوند. اثري كه به مدد گالري ديده شود خارج از گالري از توانش كاسته مي‌شود و اثري كه مرعوب و منكوب فضاي گالري شود خارج از گالري توان بيشتري خواهد داشت. فضاي گالري اينجا يك «امر والا» است كه سهمگين بودنش باعث كوچك‌تر شدن مقام‌هاي مقايسه مي‌شود.  و نكته آخر اينكه اگر قرار است آثار هنري و نمايشگاه‌ها هم عرضه‌كننده تسلسل و دور باطل روزمره باشند جهان نااميدكننده‌تر مي‌شود. به قول حكيمي كه مي‌گفت «بدبختي اين است كه بعد از دعواي خانوادگي به سينما پناه مي‌بريم و با فيلمي با موضوع دعواي خانوادگي روبه‌رو مي‌شويم.» انگار راه فراري از وضعيت‌هاي اين‌جهاني نيست و مواضع آدمي هم درگير پروژه جهاني يكسان‌سازي شده است. اما مجسمه‌هاي مريم كوهستاني در جايي درست براي مشاهداتي از جهاني ديگر قرار دارند و مخاطبان جدي هنر تا بيست و سوم مهر ماه فرصت دارند بعد از مشاهده اين آثار در فضاي شيوهپردازي شده مجموعه اينجا - همان styly ديگران - به گپ و گفت بپردازند. 
پاورقي: اين يادداشت در برابر همه يادداشت‌هايي نوشته شده است كه همواره سعي دارند آثار هنري را به جهان مفهوم ارتباط دهند و ما به ازاي خارجي آثار را در وضعيت‌هاي اجتماعي يا اشيا يا احساسات معمول بيابند. اين برخورد با هنر منجر به اختگي اثر و توقف پويايي آن مي‌شود. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون