• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5049 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۵ مهر

وداع با پدر پتينه ايران

تفريقِ جمع نقاشان به جمشيد سماواتيان رسيد

پرويز براتي

راهروهاي بيمارستان‌ها، ديوارنوشته‌هاي ممنوع ‌الملاقاتي‌شان را يك به يك مي‌كَنند. شلوغي خيابان‌ها در ساعات ملاقات بيمارستان‌ها، فروكش مي‌كند و قلبِ بي‌شمار نقاش و شاعر و منتقد، ديگر نمي‌تپد. كرونا دو سال است تفريقِ جمع نقاشان را-‌و البته شاعران، نويسندگان، بازيگران و فيلمسازان را‌- از حياطِ شلوغ بيمارستان‌ها آغاز كرده است؛ هر چند كرونا هنرمند و غيرهنرمند نمي‌شناسد، بي‌جان‌هاي بي‌شماري را ستانده و خانواده‌هاي بسياري را داغدار كرده است. جمشيد سماواتيان نقاش پيشكسوتِ نوگرا يكي از اين نقاشان بود كه در روزهايي كه هنر ايران سوگوار علي گلستانه، اميرحسين قهرماني، اصغر كفشچيان مقدم، مهرداد ذوالنور، كاوه نجم‌آبادي، عزت‌الله مهر‌آوران و بسياري ديگر بود، از ميان ما رفت؛ به تاريخِ 23 مهرماه 1400. اين هنرمند كه در هفته‌هاي گذشته بابت ابتلا به بيماري كرونا در بيمارستان بانك ملي تهران بستري شده بود، بر اثر عارضه قلبي در خانه خود در خادم‌آباد شهريار درگذشت. مهرداد فلاح، نقاش، شاگرد و دوستِ ديرين سماواتيان ساعتي پس از انتشار خبر درگذشتِ اين نقاش، در حالي كه از رفتن او اندوهگين است، از آخرين ديدار خود با وي، پنج روز قبل از ابتلايش به كرونا و بستري شدن در بيمارستان بانك ملي مي‌گويد: «افسوس كه هنر ايران مرد بزرگ و خودساخته‌اي را از دست داد. استاد سماواتيان ستون هنر ايران بود؛ كسي كه زنده‌ياد صادق تبريزي از ايشان به عنوان پدر پتينه ايران ياد مي‌كرد. ايشان آخرين بار پنج روز قبل از ابتلا به كرونا به آتليه من آمدند و ساعتي را با هم گذرانديم.» صحبت‌هاي فلاح درباره آخرين نمايشگاه سماواتيان هم شنيدني است: «بهمن سال گذشته آخرين نمايشگاه خود را با نام «ميراث» در گالري «نگر» برپا كرد. نمايشگاهي كه حاصل بيش از نيم قرن تلاش و تجربه او بود و براي همين «ميراث» نام گرفت. استاد سماواتيان با اينكه خود سال‌ها در خادم‌آباد شهريار زندگي درويش‌مسلكانه‌اي را به دور از هياهوي هنر و در عزلت در پيش گرفته بود، اما شخصيت سخاوتمندي داشت و بعد از اين نمايشگاه، عوايد حاصل از فروش آثارش را صرف امور خيريه و كمك به نيازمندان خادم‌آباد و هنرمندان نوپايي كرد كه به دليل مسائل معيشتي از مسير هنري خويش بازمانده‌ بودند.» فلاح درباره زندگي هنري سماواتيان مي‌گويد: «هنرمندان بسياري در آثار خود از سماواتيان اقتباس كردند. ايشان شاگرد استاد حيدريان آخرين نقاش دوره كمال‌الملك و افتخارش شاگردي حيدريان بود. او از نسل دوم نقاشان نوگراي ايران بود و در دوره‌اي در دانشكده هنرهاي زيباي تهران هنرآموزي مي‌كرد كه هم آموزه‌هاي علي‌محمد حيدريان در دانشكده نفوذ داشت و هم استاداني نوگرا چون محمود جوادي‌پور به كار آموزش مشغول بودند. سماواتيان همچون ديگر همدوره‌اي‌هاي خود، همانند آيدين آغداشلو، علي‌اكبر صادقي، رويين پاكباز و عباس كيارستمي، پرورده چنين فضاي آموزشي‌اي بود.»جمشيد سماواتيان متاثر از هنرهاي سنتي و ديوارنگاره‌هاي عصر صفوي زادگاهش اصفهان، به خلق آثاري پرداخت كه يادآور و نشان‌دهنده گذر زمان و تخريبي است كه بر هنرهاي سنتي ايران رفته است. سماواتيان با تسلط بي‌نظير بر انواع ابزارها و تكنيك‌هاي غيرمتعارف، به احياي هنر گذشته ايراني با نگاهي نو و بن‌مايه‌هاي انتزاعي اهتمام ورزيده است. او در نقاشي‌هاي نيمه‌فيگوراتيو خود از موادي چون خاك، گل، گچ، مواد تركيبي، ورق‌هاي طلا و نقره همراه با شيوه‌هاي مختلف پتينه‌كاري بهره مي‌گيرد تا فرسودگي، ريختگي و ترك‌ها را به نمايش بگذارد. همين استفاده از مواد غيرمتعارف به آثار او خصوصيتي معاصر بخشيده است.سماواتيان ‌زاده ۱۳۱۷ در اصفهان بود و كار هنري را از كودكي آغاز كرد. از سال ۱۳۳۸ وارد دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران و نخستين نمايشگاه انفرادي او سال ۱۳۴۳ در هتل هيلتون تهران برگزار شد. او از دوران تحصيل در دانشگاه احياي هنر گذشته ايراني را با نگاهي نو در پيش گرفت. سماواتيان به گفته خود زماني كه دانشجوي دانشگاه هنرهاي زيبا بود، به اين فكر افتاد كه هنر گذشته ايران را كه آرام آرام درحال فراموش شدن است، احيا كند؛ اما با نگاهي نو و به گونه‌اي كه مطابق با وضعيت هنر امروز باشد. بنابراين هنر گذشتگان را سوژه كار خود قرار داد و به جاي آنكه با رنگ روغن و تكنيك‌هاي معمول كار كند با گچ و خاك، ورق‌هاي طلايي و انواع پتينه آثار خود را خلق كرد. كاربرد بن‌مايه‌هاي انتزاعي و به‌كار‌گيري انواع متريال و تكنيك‌هاي خلاقه از قبيل خاك، گل، گچ، استفاده از ورق‌هاي طلايي و نقره‌اي و ده‌ها نوع پتينه گوناگون كه با ريختگي و فرسودگي و ترك همراه بود، از ويژگي‌هاي آثار اوست؛ آثاري كه يادآور احترام و تقدير از هنر گذشتگان و عبرت تاريخي است كه در كارنامه هنري اين هنرمند ثبت شده است. سماواتيان پس از آن تا به امروز، بيش از نيم‌قرن به خلق آثار خود ادامه داد و آخرين نمايشگاه انفرادي او با نام «ميراث» از دهم تا بيست‌ويكم بهمن 1399 در نگارخانه «نگر» برگزار شد. او همچنين داراي نشان درجه يك هنر (دكترا) در نقاشي و عضو موسسه هنرمندان پيشكسوت ايران بود. فلاح، سماواتيان را از معدود چهره‌هاي هنر ايران مي‌داند كه در يك دهه گذشته در گفت‌وگوهاي گاه و بيگاه، از او بسيار آموخته است: «بارها از هوش و هنرِ نهفته در آثارش به وجد آمدم. او طي زماني دراز، حدود چهل سال، ده‌ها شاگرد را تربيت كرد و بسياري از نقاشان امروز از گنجينه آموخته‌ها و تجارب عميق او بهره‌ها بردند. آثار ماندگارش اينجا و آنجا، در گوشه و كنار ايران و جهان در مجموعه‌هاي مختلف نگهداري مي‌شود؛ نقاشي‌هايي كه حاصل تاملي عاشقانه و كوششي خستگي‌ناپذير اوست.»فلاح مهم‌ترين هنر سماواتيان را، عشق‌ورزي مي‌داند: «نقاشي بود كه ميراث خود را با رنج و سختي و سرمستي خلق كرد و در تاريخ هنر معاصر ايران باقي گذاشت. هر چند من باور دارم كه او فقط جسم خاكي‌اش را تسليم مرگ كرد؛ با اين حال شعرِ زندگي، هميشه غافلگيرمان مي‌كند؛ درست همانجايي كه مي‌خواند «و در شهادت يك شمع راز منوري است كه آن را آن آخرين و آن كشيده‌ترين شعله خوب مي‌داند...»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون