شهرام توكلي، آهنگساز و نوازنده مطرح كرد
ملودي در جهان به خواب رفته است
شهرام توكلي، نوازنده ويلن و آهنگساز درباره علت كمتر ساخته شدن ملوديهاي جذاب توضيحاتي ارايه داده است. او ميگويد: «هيچ جواب قاطعي براي اين سوال نتوانستهام پيدا كنم ولي با اين حال يك دليل عمده آن به مسائل اجتماعي برميگردد؛ جامعه به سمتي رفته كه بستري ندارد كه موسيقيدان بخواهد با الهام گرفتن از فضاي آن، آثاري خلق كند كه تاثيرگذار باشد. گويي كه توليد ملودي در جهان به نوعي دچار يك رخوت شده باشد.» او كه مدرس هارموني، كنترپوآن و آهنگسازي است در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران درباره ارتباط فقر ملودي با آموزش موسيقي ميگويد: «خلق ملودي يك مساله آموزشي نيست كه مانند رياضي يك فرمول داشته باشد و براساس آن پيش رفته و ملودياي زيبا خلق كنيم. كتابهاي زيادي درباره آهنگسازي نوشته شده است كه اگر يك هنرجوي آهنگسازي دهها كتاب را نيز بخواند درنهايت ممكن است كه نتواند حتي يك ملودي گيرا و تاثيرگذار خلق كند.»توكلي با طرح اين پرسش كه «چه ميشود ملودي اساتيد قديمي ما تا اين حد به دل مينشيند ولي كسي كه تحصيلكرده دانشگاه است و كتابهاي زيادي هم در اين رابطه خوانده، از خلق يك ملودي تاثيرگذار عاجز است؟» بيان ميكند: بحث خلاقيت و خلق ملودي اصلا آموزشپذير نيست. آن چيزي كه دانشگاه ميتواند به هنرجويان آموزش دهد، تكنيك است. در واقع تكنيكهاي آهنگسازي را ميتوان به هنرجويان آموزش داد ولي بحث خلق ملودي يك استعداد خدادادي است كه يك نفر دارد و يك نفر ندارد. اين هنرمند همچنين درباره ارتباط فقر ملودي و تكرار آثار قديمي ميگويد: امروزه بازسازي آثار قدما خيلي متداول شده كه اين حجم زياد از بازخواني آثار قديمي نشاندهنده فقر ملودي است؛ يعني ملوديهاي قديمي آنقدر گيرا بودهاند كه خيلي از خوانندهها ملوديهاي قديمي را به تنظيمكنندهها سپرده و با اعمال يك تنظيم امروزي روي كار، آنها را بازخواني ميكنند.از او سوال ميكنيم كه چرا امروزه در بين آهنگسازان ايراني خلق ملودي گيرا كم شده است؟ پاسخ ميدهد: كم شدن ملودي گيرا، تنها مختص ايران نيست، بلكه در تمام دنيا اين افت وجود دارد و ملوديهاي آنچنان شاخص و گيرايي چون گذشته ساخته نميشود. دهه ۴۰ و ۵۰ ايران، اوج شكوفايي هنر است، البته كه در آن برهه تمام جهان به همين گونه بود و تمام هنرها نه تنها موسيقي در اوج خودشان بودند. ولي از آن زمان به بعد همه چيز سيري نزولي داشته است. اين هنرمند در راستاي صحبتهاي خود خاطرههايي از پرويز ياحقي و احمد شاملو نقل كرده و ميگويد: به ياد دارم پرويز ياحقي نوشته بود كه در دورهاي ملودي بهطور خودجوش از من فوران ميكرد بدون اينكه هيچ تلاشي براي آن داشته باشم ولي بعدها كه خيلي مشغول كار نبودم، هر قدر تلاش ميكردم نميتوانستم حتي يك ملودي خلق كنم. يا به قول شاملو كه ميگفت: «گاهي در يك مهماني نشستهام و به يكباره شعر در ميزند، محل را ترك ميكنم يا اگر مجبور باشم در مهماني بمانم به يك اتاق ميروم و آن چيزي را كه بايد بنويسم خلق ميكنم، روي كاغذ ميآورم و زماني كه خيالم راحت شد، بيرون ميآيم.» همچنين اين مساله را با او مطرح ميكنيم كه برخي اساتيد دانشگاهي معتقد هستند متدهاي تدريس در دانشگاهها بهروز نميشوند؛ توضيح ميدهد: متدهاي تدريس قديمي نيستند؛ زيرا در دانشگاه تدريس ميكنم و شاهد هستم كه منابع بهروز ميشوند و اساتيد از كتابهاي جديدي كه منتشر ميشود پيروي كرده و اطلاعات خود را بهروز ميكنند.