تثبيت محدوده حمايتي شاخص كل در دلار 25 هزار توماني
محمدرضا فيروزجنگ | شاخص كل بورس را نمادي از رفتارهاي كلان اقتصادي دولت و مردم ميشناسيم و زماني كه سخن از اقتصاد كلان به ميان ميآيد، يكي از فاكتورهاي بررسي شونده، شاخص كل بازار سرمايه است. در حال حاضر ريال به دلار با نسبت يك بر 280000 در حال ثبت روزانه و هفتگي است؛ اما باور اين اعداد به چه معني است؟ آخرين محدوده تعادلي شاخص در 915000 تا 1130900 واحد قرار داشت كه با محاسبات ابتدايي دلار در بازه نرخ 180000 ريال تا 220000 ريال، رقم خورده بود. اما بعد از آن، حركت حبابگونه از شاخص 1130900 واحدي به سمت 2080000 واحد صورت گرفت و شرايط تازهاي را رقم زد. در شاخص 1650000 واحدي عنوان شده بود كه بايد منتظر بازگشت به اعداد تعادلي باشيم، چراكه تحليلهاي صورت گرفته نشان از آن داشت كه اين حركتها بايد بر مبناي دلار 220000 ريالي باشد، اما روند انتظارات دولت و جامعه، به سمت ارقامي بالاتر از آن حركت كرد. البته لازم به ذكر است كه بايد حق را به اين انتظار داد، چراكه ساختارهاي اقتصادي از مناظر خرد و كلان، هيچ تغييري را در رفتارهاي خود ايجاد نكردهاند؛ در اين فرآيند نه جامعه علاقهاي به تغيير در رفتارهاي اقتصادي خود دارد و نه دولت عزم خود را براي تغيير اين مناسبات جزم كرده است. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه روند حركتي چند دهه اخير اقتصاد ايران ادامه خواهد داشت. از منظر تكنيكال يا همان رفتارشناسي قيمت، هرگاه شاخص به سقف آخرين منطقه تعادلي كه همان 1130900 واحد بود، نزديك شد، حباب منفي شكل گرفت و در ادامه وارد روند صعودي شد؛ اين رفتار نشان از تمايل بازار به باور دلار 250 هزار ريالي است. با اين خط و نشان كشيدن سرمايههاي بازار براي منطقه تعادل قبلي، ميتوان نتيجه گرفت علاوه بر اينكه ديگر هيچ منطقي براي بازگشت به حمايت پايدار 915000 واحد وجود ندارد، حتي ميتوان شاخص 1200000 تا 1250000 واحدي را به عنوان حمايتهاي فعلي بازار شناسايي كرد. در اين بين، بيم و اميدهاي مرتبط با توافق هستهاي در بازار، شرايط ويژهاي را ايجاد كرده است؛ اما فارغ از هر نتيجهاي كه مذاكرات حاصل شود، اقتصاد كلان ايران در حال تثبيت و باور دلار 250 هزار تا 300 هزار ريالي است. بنابراين رفتارهاي اقتصاد كلان نشان ميدهد وقتي جامعه يك عدد را ميپذيرد و پايههاي اقتصاد را بر مبناي آن بنا ميكند، ديگر سطوح پايينتر از آن را به رسميت نميشناسد و اگر ناچار به پذيرش آن شود، اين اتفاق همراه با لطمات قابل توجهي خواهد بود. در نتيجه تا امروز نسبت يك بر 250000 براي دلار به ريال تثبيت شده و تحت هيچ شرايطي نميتوان به سطوح كمتر از آن فكر كرد. گفتني است كه نمودارها، بازتاب رفتارهاي جامعه و فعالان اقتصادي آن هستند؛ بنابراين نمودارها به ما ميگويند كه حباب 1130000 واحد تا 2080000 واحد تخليه شده و اين روزها بايد در انتظار سطوح تورمي تازهاي در كالاهاي سرمايهاي باشيم. توصيه ميشود كه در اين جريانات به «احتمال تورم» بسنده كرده و انتظار «ابرتورم» را از ذهن دور كنيم. در طرف ديگر نيز اگر روزي چرخه پول در اقتصاد تغيير كرد، ميتوان به ايجاد روند نزولي و ثبات اقتصاد اميد داشت، اما تحت هيچ شرايطي ديگر نميتوان منتظر كاهش تورم بود. در آخر بنا بر تعاريف ياد شده، پيشنهاد ميشود كه براي كسب بازدهي در اين بازار، از تحليل اقتصاد خرد يا تكصنعتي اجتناب كرده و پارامترهاي اقتصاد كلان را مدنظر قرار داد؛ در همين راستا ميتوان با تكيه بر اطلاعات و مختصات ثبت شده در نمودارها، هر زمان كه حبابهاي منفي در سهمها مشاهده شد، با حداقل اهداف 30 تا 50 درصدي با آن همراه شد. در عين حال بايد همچنان مديريت سرمايه را مانند زمان ورود به بازار رها نكرد و 5 تا 10 درصد محدوده خطر را براي آن در نظر داشت، البته اين بررسي بايد منوط به شناسايي نوع حباب باشد تا در هيجانات، حسرت سطوح قيمتي گذشته را نخوريم.