زندهباد ماندانا
سهراب صالحين
روز يكشنبه 14آذر، مصادف شد با روزي كه ماندانا نوري، دونده 46ساله ايراني توانست بار ديگر ركورد ماراتن زنان ايران كه تا قبل آن نيز متعلق به خودش بود را بهبود بخشد و آن را به 2 ساعت و 45 دقيقه و 23 ثانيه ارتقاء دهد. براي آنكه بتوان موفقيت ماندانا را بهتر درك كرد همين بس كه بدانيم او مسافت 42 كيلومتر و 195 متري ماراتن والنسيا را با سرعتي بالاتر از 15 كيلومتر بر ساعت دويده است.
ماندانا را از نزديك ميشناسم. او مادر يك دختر يازده ساله است و سالهاست كه در كنار نقش مادر و همسري، دويدن را با جديت فراواني تمرين ميكند. او همچنين پزشك است و روزها پس از تمرين دويدن، به طبابت ميپردازد.
تاكنون دوبار ميزبان ماندانا در پادكست رانيو بودهايم و هر دو قسمت از پرشنوندهترين قسمتهايمان بودند. دليل آن را شايد بتوان شيرين و طناز بودن ماندانا در كنار شخصيت سرسخت و جدياش دانست. ميتواني ساعتها پاي صحبتهايش بنشيني و خسته نشوي. وقتي در خصوص تمرينهاي سختي كه براي ركوردزني انجام ميداد صحبت ميكرد، به باري اشاره كرد كه در طي تمرين و از شدت فشار، دچار تهوع شده است. شايد براي بسياري اين حجم فشار وارد كردن به خود، بيمعني به نظر رسد. آن هم پس از آنكه باخبر شويم هيچگونه تقديري هم از وي در كشورش نميشود. اما باز اگر از نزديك با دنياي دوي استقامت آشنا باشيم، لذت اين رنج خودخواسته برايمان آشكارتر ميشود. لذتي كه دستاورد را نه در بين كليشههاي رايج، بلكه در اتفاقي جستوجو ميكند كه در «درون» در حال وقوع است. در دنياي دوندگان استقامت سختي و رنج، معناي بودن را در پس خود ميآفرينند. دونده استقامت ثانيه به ثانيه در حال رنج بردن است و در صورتي كه هدف، ارتقاي ركورد شخصي باشد، اين رنج بيش از حد تصور ميشود. تمام اعضاء و جوارح انسان گويي در حال فروپاشي هستند و ذهن دونده در هر ثانيه تمناي ايستادن ميكند. اما جايي در وجود دونده، همان چيزي كه انسان را تبديل به انسان كرده است، او را به جلو ميراند. آن چيز، نيروي اراده و تصميمگيري است. نيرويي كه ميتواند آنقدر قدرتمند شود كه غرايز ذاتي را شكست دهد. ميتواند ترس را به سخره گيرد و ميل به بقا را به چالش كشد.
تصوير ماندانا در ذهن من، تصوير زني قدرتمند است كه از طرفي مانند همه ما، عضوي از اجتماع با نقشهايي كه در ابتداي يادداشت ذكر شد است، و از طرف ديگر، راه خود را با جديتي مثالزدني طي ميكند. درست است آنگونه كه بايد از ماندانا گفته نميشود، او را در تلويزيون ملي نميبينيم و در اخبار چيز زيادي از او نميشنويم. اما او با بودنش بين ما و تلاشي كه براي آنچه به زندگيش معنا ميدهد، توانسته بسياري را به حركت به سمت شناخت توانايي انسانيشان و بازيابي معناي زندگي سوق دهد.