سيروس ناصري با اشاره به سابقه مذاكرات در دولت اصلاحات :
روحاني اهل عقب نشيني نيست
سيروس ناصري، عضو سابق تيم مذاكرهكننده با اشاره به كتاب «از سعد آباد تا لوزان» گفت: لازم است براي نسخه دوم اين كتاب صحبتهايي شده تا تغييراتي در آن صورت گيرد، زيرا خيلي از مسائل وجود دارد كه مسوولان نميتوانند آنها را بيان كنند. حتي پارهاي از مسائل در خصوص گذشته هم وجود دارد كه بيان آنها هم ميتواند بر روند و وضعيت مذاكرات اثر بگذارد و ممكن است بابي براي سوءاستفاده دشمن فراهم كند.
ناصري با مخاطب قرار دادن نويسنده كتاب افزود: بنابراين ناگزير خيلي از مسائل بايد خصوصي توضيح داده شود تا از آنجايي كه فرد منصفي هستيد درخصوص مسائلي كه درباره آنها قضاوت كرديد، بازنگري را انجام دهيد.
ناصري در ادامه افزود: بهطور كلي اين بحران مصنوعي ولي بزرگ بينالمللي زماني كه شروع شد، در مقطعي بود كه امريكا در اوج دشمني با ما با اهداف روشن كه براندازي تعريف شده بود، قرار داشت. ما از برنامه هستهاي يك هدف داشتيم و آن، اين بود كه با همه سختيهايي كه متحمل شده بوديم و محروميتهايي كه نابهحق براي ما ايجاد كرده بودند، يكبار به دنيا نشان بدهيم كه ميتوانيم به آن چيزي كه به ناحق از ما سلب كردهايد، برسيم. اين مساله هم غنيسازي بود. پس دو نكته را بايد مدنظر قرار داد؛ يك، طرف نبرد ما امريكا است و مابقي در حاشيه هستند. يك هدف داريم كه در نبردي كه طرف مقابل شروع كرده به هدف نهايي كه غنيسازي است برسيم. بايد با اين دو محور به مساله هستهاي نگاه كنيم. من قاطعانه به اين مساله معتقدم و در هر بحث و مناظرهاي حاضرم به جزييات آن بپردازم. اگر بنده نيز مسالهاي را بيان ميكنم به خاطر همدلي است چرا كه بهشدت نيازمند وفاق و همدلي هستيم. فكر ميكنم بزرگترين دلواپسي و نگراني ما اين است كه متاسفانه مسير و روندي كه ايجاد ميشود، شايد بخش بزرگي از آن به دليل رقابتهاي سياسي و داخلي است كه اجتنابي از آن نيست و متاسفانه اين رقابتها جامعه را به دو شقه تبديل ميكند.
ناصري در ادامه افزود: اين توافق يك موفقيت و دستا ورد بزرگ است كه قطعا مردم خوشحال ميشوند چرا كه مردم بيش از هر كس ديگري هزينه دادند و حقشان است كه اين حلاوت را بچشند. برخي تلاش ميكنند اين پيروزي بزرگ را به گونهاي وارونه جلوه داده و آن را پيروزي براي ايران ندانند. پذيرش اين مساله براي فردي كه علقهاي به نظام ندارد، قابل قبول نيست.
ناصري با اشاره به سابقه مذاكرات گفت: استراتژي براي تمامي گروههاي مذاكرهكننده از ابتدا تا به امروز اين بوده است كه به امريكاي دشمن اثبات كنيم كه تو اين نبرد را آغاز كردي و هدف تو نبود غنيسازي در ايران بود و هدف ما اين است كه به تو نشان بدهيم كه غنيسازي خواهيم داشت. تمام حركتها و تمام تاكتيكها و روشهاي مختلف از مداراي ظاهري تا مذاكره با اين استراتژي بوده و غير از اين نيز نيست. اين هدف بزرگي است و فكر نكنيد كه چون امريكا با ما دشمني كرده، مهم شده است. تعداد كشورهايي كه با تاييد جامعه بينالمللي غنيسازي ميكنند، بسيار اندك است و متاسفانه در جهان فعلي تمام كشورهايي كه غنيسازي دارند قبل از اينكه با آژانس توافق كنند، با امريكا توافق كردهاند. اين كشورها اين رويه را جاانداختهاند كه هر كشوري كه غنيسازي ميخواهد، بايد با امريكا وارد مذاكره شود. پس هر كشوري چه در هدف سياسي و چه در استراتژي بايد با امريكا همراه باشد تا امريكا با آن كشور، آن هم در سطح كارشناسي مذاكره و امريكا را قانع به پذيرش غنيسازي خود كند. هيچ كشوري نداريم كه بدون توافق امريكا غنيسازي داشته باشد به غير از پاكستان و كرهشمالي و حتي هندوستان نيز با وجود اينكه بمب اتم دارد، براي غنيسازي با امريكا توافق كرد و در آن توافق پذيرفته كه هر برنامه اتمي كه داشته باشد، بايد با موافقت امريكا باشد. نماينده سابق ايران در مقر اروپايي سازمان ملل در ادامه افزود: اين شرايط را در نظر بگيرد با ايران كه در تقابل مستقيم با امريكا است و در هر جبهه شجاعت و درايت مقابله با امريكا را دارد و در هر جبههاي كه رفته، توانسته است امريكا را زمينگير كند. اكنون با وجود چنين شرايطي، رييسجمهور، وزير امور خارجه و نيمي از تشكيلات وزارت خارجه امريكا مدام به ايران درخواست مذاكره ميدهند و ميگويند ما غنيسازي تو را به رسميت ميشناسيم و فقط بيا براي آن يك چارچوب مشخص كنيم. شما چه پيروزي بزرگتر ازاين ميخواهيد؟ اين مهم است يا قدم زدن در كنار يك درياچه؟ چرا ما آنقدر ساده، اصل موضوع را فراموش كرده و در حواشي آنقدر غرق ميشويم تا يك ابهام سنگيني كه مردم را به ترديد مياندازد، ايجاد شود؟ چرا شكر را شوكران ميكنيم؟
ناصري با اشاره به تفاوت در سخن گفتن در عيان و موضعگيريها در مذاكرات گفت: شما چهره بيروني و ظاهري روحاني را ميبينيد. آقاي دكتر روحاني ممكن است در ملاعام نرم حرف بزند اما ايشان معتقد به موضعگيريهاي سخت در مذاكرات هستند. دكتر روحاني در مذاكره جدي است و اگر به مقابله برسد، مقابله حساب شده، مدبرانه و با نتيجه مثبت خواهد داشت.
وي با اشاره به مذاكرات هستهاي در زمان مسووليت روحاني در دولت اصلاحات يادآور شد: ما با آقاي دكتر روحاني وقتي اروپاييها نشان داده بودند كه واقعا ناتوان و ضعيف هستند و امريكاييها اجازه كار بيشتري به آنها نميدهند به اروپا رفتيم. به فرانسه رفتيم و با آقاي شيراك صحبت كرديم و آقاي شيراك با غنيسازي ما موافقت كرد. هنگامي كه به آلمان رفتيم، امريكاييها به به آلمانيها گفته بودند كه شما هيچ كارهايد و آقاي شرودر ترسيده بود. در جلسه با شرودر، هرچه آقاي روحاني صحبت ميكرد، ديديم كه او گوش نميدهد. آقاي روحاني دستور ديدار خصوصي دادند و ما بيرون رفتيم اما هنگامي كه ما برگشتيم، مشاهده كرديم كه آقاي شرودر مثل موش نشسته بود و ده بار ميگفت ما فلان كار را ميكنيم و حق شما را ميپذيريم. آقاي روحاني گفته بود من روحانيام و بدانيد من در مذاكره جديام اما اگر شما ته اين داستان آماده نيستيد كه اين رفقاي امريكاييتان را تحت فشار بگذاريد كه غنيسازي ما را به رسميت بشناسند، من روحاني به شما اعلام جنگ ميدهم و ميدانيد كه مردم حمايت نيز ميكنند. اينها را شما و برخي ديگر نميدانيد و سپس حرف از عقبنشيني ميزنيد.
سفير اسبق ايران در سوييس با تاكيد بر اينكه در كنفرانس پاريس نيز هيچ عقبنشينياي صورت نگرفت، به عملكرد تيم مذاكرهكننده در دولت اصلاحات اشاره كرد و ابراز داشت: ما خاكريزهايي را ساختيم و محكم كرديم و وقتي محكم شد، نگه داشتيم. يك حركت دقيق حساب شده و با هماهنگي كامل عملياتي با سازمان انرژي اتمي و آقاي دكتر آقازاده صورت گرفت ما مواد اوليه كه UF6 است را به توليد رسانديم و ذخيره كرديم كه اين سختترين بخش اين برنامه بود. ما تعداد سانتريفيوژها را به اندازهاي كه تعريف شده بود و براي ورود به غنيسازي لازم بود ساختيم. آب سنگين را كه در آن هنگام هيچ نبود، به نتيجه رسانديم. طراحي رآكتور اراك را انجام داديم و مهمتر از همه غنيسازي كه بلد نبوديم را ياد گرفتيم؛ ضمن آنكه ساختمان مراكز هستهاي را تقريبا كامل كرديم و فردو را هم ساختيم چون ميدانستيم بالاخره مذاكره به اين ميرسد كه امريكا بايد تسليم شود و غنيسازي ما را بپذيرد.
ناصري درخصوص چرايي ساخت فردو تاكيد كرد: ما فردو را ساختيم كه امريكا بداند در صحنه عملياتي ديگر حريف ما نيست. اين صحنه آن چند سال اول پرونده هستهاي بود اما چون آقاي دكتر روحاني به دنبال بهرهبرداري سياسي نبود، همه انتقادات را به جان ميخريد. در آن زمان ميگفتند عقبنشيني، ايشان ميگفت شما هيچ نگوييد و تا ما از اين طريق امتياز بگيريم و كار را جلو ببريم در حالي كه راحت بود كه ايشان مسائل را خيلي شفاف به مردم بگويد و بگويند كجاي حركت ما عقبنشيني است. تمامي حركتهاي ما برنامهريزي شده بود.
اين كارشناس مسائل هستهاي با يادآوري عملكرد مثبت لاريحاني در دوره مسووليت وي در شوراي عالي امنيت ملي تصريح كرد: در دوره آقاي دكتر لاريجاني چون ايشان تجربه گذشته را داشتند و از روند مذاكرات به شكل كامل اطلاع داشتند و مسير همكاري با آژانس تسهيل شده بود، پرونده را جلو بردند يعني ما از وضعيت بحراني ماده 18 پادمان و نه پروتكل -كه براساس اين ماده به هر بازرسي بدون هيچ قيد و شرطي از هر جايي موظف هستيم دسترس بدهيم تا آژانس به اين نتيجه برسد كه ما خلافي انجام ندادهايم- خارج شده بوديم و تمام مسائل مشكل و بزرگ را حل كرده بوديم و مسائلي كه باقي مانده بود، با همكاري دكتر لاريجاني حل شد و فقط يك چيز باقي مانده بود.
وي با اشاره به اتهام پيام دي بيان كرد: امريكاييها چون ميديدند آژانس در حال خلع سلاح شدن است، چيزي جعلي به نام مطالعات ادعايي درست كردند. آنها (آژانس) حتي به ما گفت كه امريكاييها اين را ساختهاند ولي ما اقدامي انجام نميدهيم ولي خلف وعده كردند. البته اين مساله مطالعات ادعايي در زمان آقاي روحاني مطرح نشد زيرا ميدانستند اگر دكتر روحاني ميگويد ما آژانس را بيرون ميكنيم، واقعا انجام ميداد. اينگونه نيست كه آقاي روحاني حرفهاي داغ پرطمطراق بزند اما در عمل عقبنشيني كند.
عضو اسبق تيم مذاكرهكننده در ادامه صحبتهاي خود اضافه كرد: در مجموع، دوره آقاي لاريجاني همراه با موفقيتهاي خوبي بود و شش مساله حل شد ولي مطالعات ادعايي در اين هنگام مطرح شد ولي چون ايشان فرصت نكردند اين مساله را خاتمه دهد. در بعد سياسي چون ايشان ميخواستند شخصا مذاكره كنند، آقاي سولانا وارد گود مذاكرات شدند و اتفاقا در بحث سياسي هم خوب جلو رفتيم؛ منتها اين مسير بريده شد. ناصري در خصوص عملكرد سعيد جليلي در مساله هستهاي بيان كرد: هدف آقاي جليلي نيز حفظ غنيسازي بود. بحث عمده دوره ايشان حقوقي و فني بود تا سياسي. در صحنه فني در روابط با آژانس، هر اتفاقي افتاد و پس از يك برهه سه ساله، ايران متهم به 12 مورد اتهامي شد كه همه اينها اجزاي ساختن سلاح هستهاي است و از سال 2009 اين ادعا را مطرح كردند و سپس آن را به يك اتهام رسمي تبديل كردند و در گزارش آژانس آوردند و يك معضل بزرگ براي كشور درست شد. تنها كشوري كه در حال حاضر به غير از كره شمالي، در آژانس و براساس پادمان متهم به نقض قوانين و حركت به سمت ساخت بمب هستهاي است، ايران است و در كنار آن تنها كشوري كه از 2011 در شرايطي بر مبناي پادمان و نه پروتكل، موظف است هر بازرسي كه آژانس بخواهد بدهد، ما هستيم. اين وضعيت ما است. امروز هم براساس پادمان و نه فراپادمان ما موظف و متعهد به ارايه بازرسيهاي ويژه هستيم كه بسيار خطرناك است. البته آنها به ويژه با اين شرايط مذاكراتي جرات نميكنند كه اين درخواست را مطرح كنند.
وي ادامه داد: در دوره قبل در صحنه سياسي كارهايي هم شد كه اوجش آلماتي دو است كه متمركز بر غنيسازي 20 درصد و فردو بود. البته اخباري از آن مذاكرات منتشر نشده و كسي نيز از جزييات آگاه نيست ولي آنچه شنيده ميشود به نظر ميرسد كف خواستههاي ما نيز نيست. يك حركت سياسي نيز شد كه يكي از آنها، اقداماتي مشترك با تركيه و برزيل است و البته قبل از آن، طرف همين بحث امريكا بود و قرار بود در ژنو اعلام شود كه ما مواد را به خارج ميفرستيم و در ازاي آن تحريم نشويم و كاخ سفيد خود را آماده كرده بود تا اعلام كند كه توافق شد ولي منتها به نتيجه نرسيد و پس از آن با تركيه و برزيل توافق كرديم كه به نوعي تمايل و اشتياق ما براي توافق زودرس بود كه لزوما به نفع ما هم نيست.
عضو ارشد تيم مذاكرهكننده هستهاي در دولت اصلاحات تاكيد كرد: آقاي دكتر ظريف در چنين فضايي كه وضعيت ما با آژانس روشن است، وضعيت تحريم روشن است و در شرايطي حريف توانسته تا عمق استراتژيك اقتصادي ما نفوذ كند، پرونده را تحويل گرفت. فضا هموار نبود. از سوي يك اجماع جهاني عليه ما شده بود. اگر ما با مالديو هم صحبت ميكرديم، مالديو به ما ميگفت شما به دنبال بمب هستهاي هستيد. در گذشته، در بعد عملياتي نيز چيزي كه به ما اضافه شد، تعداد سانتريفيوژها بود كه از حالت عملياتي، از دو هزار و خردهاي به 10 هزار سانتريفيوژ رسيد ولي ضريب بازدهي از 5/2 به يك رسيد. پيشرفتهاي ديگري نيز كه صورت گرفت مانند نسل سانتريفيوژها كه طراحيهايشان از گذشته صورت گرفته بود. ميتوانم بگويم در زماني كه طرف مقابل در سالهاي اخير با ما يك جنگ تمام عيار استراتژيك داشت، ما نيز يك عقبنشيني پنهان داشيم.
ناصري در پايان گفت: اميدوار هستم تا فضا باز شود و اين بحث به يك نقطه توازني برسد تا مردم ما بتوانند به يك نقطه آرامشي برسند و پيروزي را پيروزي ببينند و ما نبايد بيجهت صفحه روشن پيروزي را تيره و تار نشان بدهيم.