به بهانه انتشار «هزاران آينه»
برايت مينويسم
حرفهاي پشتِ چشمم را
نيما جوان
با تاكيد بر اين نكته كه اين تريلوژي، حاصلِ يك فرآيندِ فراموش شده در موسيقي ايران است، اثري برآمده از جمعي متشكل از سه هنرمند، سه تفكر كه جاي دستهاي هر يك بر پيكره اين تريلوژي، نقش بسته است. وقتي كلام و شعر، آتشي را در خود حمل ميكند و سرايتش به جانِ آهنگساز، تار و پودِ وجودش را ميسوزاند و از گلويي سُرخ، چون آتشفشاني، شعله بر ميكشد، بايد درنگ كرد و به جرياني اميد بست كه چون گُدازههاي جاري، از بطنِ يك تفكرِ موسيقايي بر بسترِ جانِ شنونده روان گشته است. تاكيدِ نگارنده بر نقشِ هر يك از اين ضلعها، شاعر آهنگساز خواننده، از آن روست كه تمامِ مختصاتِ يك اثرِ تاليفي، در اين اتفاقِ موسيقايي، به درستي شكل گرفته است. شعر چنانكه پيشتر از آن ياد كردم، آتشي است كه عليرضا كليايي برافروخته و آهنگساز در آتشداني شكوهمند آن را قرار داده و خواننده در آن دميده تا شعلههاي آن از هر كران خود را بنماياند. هرگاه سه ضلعِ اين مثلث، درست كنارِ هم قرار گيرد، اثري شنيدني و تاثيرگذار متولد ميشود. آهنگساز، سام ليندنباخ، كه من پيشتر از او نشنيده بودم، چنان غم را، شكوهمند به تصوير ميكشد كه بيمِ آن ميرود كه اسيرِ فريبندگي و شكوهِ اين غم شوي و در آن وادي بماني به انتظاري بيهوده و واهي. در آغاز كر و سازهاي زهي و بادي چوبي، بستري از وهم را ميگسترانند و ميدان را براي آوازي كه پوريا اخواص طراحي كرده است مهيا ميكنند، او چنين ميخواند: «برايت مينويسم حرفهاي پشتِ چشمم را/ در آن روزي كه پس ميداد عشقم، مرگِ قلبم را» كلامِ نافذ عليرضا كليايي كه پيشتر در آلبومِ دختِ پريوار، افسانه چشمهايت، هميشه لحظه باران و بسياري آثارِ ديگر، ما را در وادي شعر حيران ساخته بود، اينبار هم جهاني از وهم و غمي كه به مبارك بادت ميآيد، پيشِ چشمانمان نقش كرده است: «روايت ميكند ساقي و همت در سكوتِ تن/ شرابِ لحظههايي را كه كم ميكرد رنجم را» استفاده بينظيرِ ليندنباخ از ابوا، ويلن و ويولا، ويلنسل و كنترباس، كرِ جادويي و تيمپاني، در رساندنِ جانِ كلام، بسيار به نظرِ نگارنده موفق بوده است و همچنين دردي كه كمانچه پوريا اخواص بر جانِ ما ميكشد و صداي گرمش كه نايش خوش كه نايش آتشين پيغام است. در آخر اشارهاي لازم است بر اين نكته كه «هزاران آينه» بخشِ نخست از اين تريلوژي است كه دو بخشِ ديگر به زودي منتشر خواهد شد. اين اثر از وجودِ نوازندگانِ خوشنوازي همچون، پدرام فريوسفي، ماكان خوينژاد و آرين قيطاسي بهره برده است و همچنين ضبطِ آواز و اركسترِ زهي توسط كاوه عابدين صورت پذيرفته و ميكس و مسترِ اين قطعه توسط احمد ميرمعصومي انجام گرفته است. اين اثر را بشنويد در اين روزهاي سرد تا جانتان گرم شود. اين قطعه را كه توسطِ نشرِ زنگركوردز منتشر شده است، ميتوانيد روي پلتفرمهاي جهاني بشنويد و پيشاپيش سپاس از اينكه كپيرايت را رعايت ميكنيد و قانوني ميشنويد.