• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5111 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۸ دي

كرونا و آشكار شدن چالش آكادمي

پايان هژموني دانشگاه

محسن آزموده

شيوع همه‌گيري كرونا در دو سال گذشته، پيامدهاي گوناگوني داشته، از جمله آنكه حقايق و واقعيت‌هايي پنهان را آشكار كرده يا زمينه آشكارگي آنها را فراهم آورده است. يكي از اين حقايق يا واقعيت‌ها، بحراني است كه دانشگاه در سراسر جهان با آن مواجه است: بحران ناكارآمدي و بي‌فايدگي. همه‌گيري كرونا، نه فقط در ايران كه در بسياري از كشورهاي جهان سبب شد كه دانشگاه‌ها تعطيل يا نيمه تعطيل شوند يا كلاس‌ها و جلسات به صورت مجازي و غيرحضوري يا نيمه حضوري برگزار شوند. به علت خطرات و مشكلات همه‌گيري، دانشجويان و اساتيد امكان حضور در فضاي عيني و مادي دانشگاه را نداشتند و فرآيند آموزش به صورت مجازي و از طريق اينترنتي برگزار مي‌شد. 
در روزها و ماه‌هاي اول تصور عمومي چنين بود كه برگزاري آنلاين كلاس‌ها، خللي اساسي و جدي در فرآيند آموزش و تحقق كاركردهاي دانشگاه ايجاد خواهد كرد، دانشجويان آنچه بايد نمي‌آموزند و اساتيد چنانكه شايسته است، در انتقال دانش و انجام وظيفه آموزش موفق نخواهند بود. برخي استادان قديمي كه آشنايي كافي با ابزارهاي ارتباطي جديد نداشتند يا گروهي كه به موفقيت اين روش‌هاي نو اطمينان نداشتند، در آغاز از به كارگيري آنها سر باز زدند، اما طولاني شدن زمان همه‌گيري سبب شد كه همگان دريابند گريز و گزيري از روش‌هاي نوين آموزشي ندارند و بايد خود را با شرايط جديد وفق دهند. 
دانشگاه به‌طور عمومي و در همه جاي دنيا، سه كاركرد عمده را به عهده دارد: 1. توليد و تجميع دانش 2. توزيع و آموزش دانش 3. پرورش فرهنگي. معنا و مفهوم دو كاركرد اول تا حدود زيادي روشن است، اما كاركرد سوم نيازمند توضيح بيشتر است. به عبارت ديگر در روزگار جديد، دانشگاه نهاد و جايگاه اصلي دانش است، علم و دانش در آن پديد مي‌آيد و توسط عناصر و موسسات و امكانات و افراد آن گردآوري و تجميع مي‌شود و مورد حفاظت قرار مي‌گيرد. همچنين دانشگاه موظف است اين دانش توليد يا تجميع شده را از طريق زيرنهادهايي مثل دانشكده‌ها و دپارتمان‌ها و گروه‌ها، به شكلي نظام‌مند يعني از طريق رشته‌ها (ديسيپليني‌)مشخص و مطابق با برنامه‌اي معين به دانشجويان آموزش دهند. 
اما در كنار اين دو كاركرد، دانشگاه به صورت مستقيم و غيرمستقيم، پرورش فرهنگي جامعه را نيز بر عهده دارد و از طريق تربيت جوانان بر كليت جامعه اثر مي‌گذارد. روشن است در كشورهايي كه دانشگاه نهادي دولتي است، اين تربيت و پرورش فرهنگي مستقيما بر اساس اصول و هنجارهاي حاكميت مستقر صورت مي‌گيرد و وجه ايدئولوژيك آن بارز و آشكار است، اما در جوامعي كه دانشگاه آنها، به لحاظ مديريتي و اقتصادي مستقل است، تاثير ايدئولوژيك حاكميت سياسي يا فرهنگ عمومي بر تربيت فرهنگي در دانشگاه، غيرمستقيم و با واسطه است. اما در هر صورت، به هر حال دانشگاه فراتر از توليد و توزيع دانش، نقش موثري در تربيت و پرورش فرهنگي جامعه دارد و از اين طريق بر وضعيت سياسي و اجتماعي و اقتصادي جامعه تاثير آشكاري دارد. 
وقوع كرونا و بسته شدن فيزيكي در دانشگاه‌ها، موجب آشكار شدن اين واقعيت شد كه دانشگاه در هيچ جاي دنيا، ديگر نهاد انحصاري يا تنها نهاد مدعي سه كاركرد فوق نيست، بلكه بدون دانشگاه هم مي‌توان اين هر سه مزيت را داشت. اولا توليد دانش ديگر انحصارا در دانشگاه‌ها صورت نمي‌گيرد و موسسات و نهادهاي متعددي در اين زمينه فعاليت مي‌كنند. فراموش نشود كه اين كاركرد، مربوط به جوامعي است كه دانشگاه‌هاي آنها، واقعا پيش‌تر چنين كاركردي داشتند. ثانيا تجميع دانش، در روزگار كنوني، به فرض ممكن بودن، مطلوبيت سابق خود را از دست داده است و ديگري به قيموميت دانشگاه احتياج ندارد. در زمينه آموزش دانش هم، گذشته از بي‌اعتبار شدن تعين‌ها و تشخص‌هاي قبلي در طبقه‌بندي دانش و رشته‌هاي دانشگاهي، انحصار دانشگاه در ارايه مدرك و اعتبار دادن به دانش‌آموختگان با چالش جدي مواجه شده و ديگر مدارك و عناوين دانشگاه، آن اهميت و ضرورت سابق را ندارند. 
با گسترش اينترنت و دسترسي همگاني به فضاي مجازي، كاركرد دانشگاه در زمينه آموزش و توزيع دانش نيز با چالشي اساسي مواجه شده و انحصار يا هژموني آكادميا در اين زمينه چندان خريداري ندارد. مي‌ماند موضوع پرورش فرهنگي دانشگاه كه به نظر مي‌آيد اتفاقا جاي خالي آن را بيش از همه، دولت‌ها در جوامعي احساس مي‌كنند كه وظيفه كنترل و هدايت دانشگاه‌ها را به عهده داشتند. به عبارت ديگر، در اين جوامع به نظر مي‌رسد اين دولت‌ها هستند كه بيش از همه نگران تعطيلي دانشگاه‌ها هستند، زيرا به اين واسطه نظارت و كنترل خود را بر جوانان از دست داده‌اند و نمي‌توانند مثل سابق ايشان را زير نظر داشته باشند و مطابق برنامه‌هاي هدايتي و نظارتي خود تربيت كنند. 
واقعيت اين است كه كرونا علت اصلي وقايع پديد آمده نيست و تصور اينكه با پايان يافتن آن، بار ديگر دانشگاه به سياق گذشته احيا خواهد شد، خيال خامي بيش نيست. كرونا تنها زمينه‌ساز شد تا بحران ناكارآمدي دانشگاه بيش از پيش آشكار شود. شايد سخن گفتن از پايان دانشگاه هنوز زود باشد، اما قطعا در آينده، دانشگاه اولا در هيچ جاي دنيا ديگر جايگاه سابق خود را نخواهد داشت، ثانيا اين نهاد براي حفظ خود بايد به بازنگري و تغييرات بزرگ تن بدهد. دوران هژموني دانشگاه بر دانش و فرهنگ به سر آمده و خيل عظيم دست‌اندركاران اين نهاد مدرن، براي ادامه حيات خود-به فرض مطلوبيت- ناگزير از چاره‌انديشي هستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون