سيداكبر پرورش
لهجه صادق، دلي با اخلاص
و خلق نيك
محمود فاضلي
سيداكبر پرورش متولد اول تير 1321 در اصفهان، پس از تحصيلات دوره متوسطه، در رشته ادبيات فارسي در دانشگاه اصفهان مشغول به تحصيل شد و در سال 1344 فارغالتحصيل شد. از دوره نوجواني و تحتتاثير روحانيت محل سكونت و پس از آموختن مطالب اوليه ديني به فعاليت در مجامع ديني پرداخت. آيتالله دكتر سيدمحمد حسيني بهشتي از جمله روحانيوني بود كه استاد پرورش افتخار آشنايي با او را در دوران نوجواني پيدا كرد. آيتالله بهشتي در آن زمان در قم مشغول به تحصيل و تدريس بودند و در ايام تعطيل به اصفهان آمده و در محله پدري خود به فعاليتهاي ديني، فرهنگي،سياسي و اجتماعي ميپرداختند. پرورش در سالهاي 46 و 47 خدمت وظيفه را در ژاندارمري فارس گذراند. او در شبهاي ماه رمضان سال 46 در تجمعات مذهبي اصطهبانات سخنراني ميكرد كه با استقبال مردم روبهرو ميشد. رييس شهرباني اصطهبانات از فرماندهي شهرباني فارس در نامه محرمانهاي كه درخواست مينمايد ستوان دوم وظيفه اكبر پرورش از سخنراني منع شود. پرورش پس از انتقال به آموزش و پرورش اصفهان در دبيرستان هراتي و سپس دبيرستان احمديه مشغول بهكار شد. دبيرستان احمديه به لحاظ شرايط خاص امكان بسياري از فعاليتهاي ديني و انقلابي براي وي فراهم كرد. مدرسه احمديه توسط آيتالله حسين خادمي و جمعي از روحانيون اصفهان و نيز پس از كسب نظر موافق حضرت امام در اصفهان تاسيس شد. در اين مدرسه در كنار آموزشهاي مصوب آموزش و پرورش، دانشآموزان با ابعاد مختلف اسلام و تشيع در فوق برنامه آشنا ميشدند. پس از فراغت از تحصيل، مطالعه متون اسلامي بهويژه قرآن و نهجالبلاغه و استفاده از استادان برجسته همچون علامه محمدحسين طباطبايي، علامه محمدتقي جعفري و استاد شهيد مرتضي مطهري را به اشكال مختلف انجام ميداد.
عمده سخنرانيها و كلاسهاي ايشان به مباحث قرآني، شرح نهجالبلاغه و بيان تاريخ اسلام و مسائل سياسي، اجتماعي اختصاص مييافت و در سخنراني با استفاده از شعر و داستان و ادبيات به سخنان خود جذابيت فوقالعاده ميداد. پرورش از قلم شيوايي برخوردار بود. نگارش كتابهاي «پيامبر در مكه»، «علي در مدينه»، «پيشگامان كهف»، «ما و قرآن»، «قرآن و خطوط انفاق» و «پديده جاهليت از ديدگاه قرآن»، حاصل بخشي از تلاشهاي پرورش در آن سالها بود. از اواخر دوران دانشجويي و در مقطعي كه بهاييت با حمايت رژيم پهلوي در حال تبليغات گسترده بود و براي دفاع از حريم امام زمان وارد انجمن حجتيه شد. ايشان كه به لحاظ اينكه برخي مواضع رهبري انجمن حجتيه را برخلاف نظريات حضرت امام ميديد، با آنها مخالفت كرد و از انجمن حجتيه خارج شد. شهرباني و ساواك مداوم او را تحت نظر داشتند و بعضا دوستان و مرتبطين با او را احضار و از آنها بازجويي كرده و منزل آنها را بازرسي ميكردند. ايشان يكي از مهمترين وظايف خود را كادرسازي براي نهضت اسلامي ميدانست. كانون علمي و تربيتي جهان اسلام تا قبل از تعطيلي توسط ساواك در سال 1352 مكان بخشي از كلاسهاي ديني پرورش بود. پرورش كه مساجد را سنگر اصلي اسلام و مسلمانان ميدانست، جلسات هفتگي تفسير قرآن ايشان در مسجد حاجرسوليها (مسجد آيتالله خادمي) براي چند سال مهمترين مركز آموزشي براي تربيت جوانان انقلابي در اصفهان آن مقطع بود. مرحوم پرورش به تربيت ديني، سياسي و انقلابي جوانان توجهي ويژه داشت و سعي ميكرد تا آنان را به صورت عميق با معارف الهي و قرآن و نهجالبلاغه آشنا سازد. اين تعليمات آن جوانان را در مقابل بسياري از انحرافات مصون ميساخت. ايشان در اوايل دهه 50 از طريق شهيد حسن آيت به عضويت يك سازمان مخفي سياسي نظامي بدون نام درآمد. اعضاي اين سازمان تلاش ميكردند ضمن افزايش اطلاعات ديني و سياسي خود، همفكران متدين خود در ارتش را شناسايي و جذب نمايند. اين سازمان توانست در مقاطع حساس نهضت اسلامي به صورت كاملا مخفيانه، اطلاعات لازم را دراختيار نيروهاي انقلابي قرار دهد. سالهاي 55 تا 57 با اوجگيري مجدد نهضت اسلامي ايشان علاوه بر سخنرانيها و كلاسهاي متعدد در اصفهان به ديگر شهرها از جمله قم، تهران، آبادان و شهركرد سفر كرد و آگاهيهاي ديني و انقلابي مخاطبان را افزايش ميداد. تسلط به منابع اسلامي همچون قرآن و نهجالبلاغه و استفاده از شعر و ادبيات سخنرانيهاي پرورش را جذابتر ميكرد. سخنرانيهاي ايشان در مسجد قباي تهران و آبادان حساسيت فوقالعاده دستگاههاي امنيتي رژيم پهلوي را بهدنبال داشت. او يكبار در سال 57 دستگير و زنداني شد. پس از آزادي مجددا سخنرانيهاي انقلابي خود را ادامه داد سخنراني در تاسوعاي 57 در مسجد جامع اصفهان و اربعين آن سال در اجتماع ميليوني مردم اصفهان فوقالعاده اثربخش بود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بدون سهمخواهي سعي در ساماندهي سازمانهاي اداري، سياسي و نهادهاي انقلاب اسلامي داشت. او پس از تلاش براي تثبيت اوضاع سياسي استان، براي مشاركت در تدوين قانون اساسي نامزد انتخابات شد. در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي، به عنوان نماينده اول مردم اصفهان به مجلس راه يافت و از سوي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به عنوان نايبرييس اول مجلس برگزيده شد. پرورش زمينه حضور و تقويت نيروهاي مردمي و انقلابي بهويژه سپاه و بسيج در جبههها را فراهم ساخت. در دوره سوم مجلس شوراي اسلامي به عنوان نماينده مجلس در هيات مذاكرهكننده قطعنامه 598 حضوري فعال داشت. وزير آموزش و پرورش، نماينده مجلس خبرگان قانون اساسي، عضو شوراي عالي دفاع، نماينده مردم اصفهان در مجلس شوراي اسلامي در دورههاي اول، سوم و چهارم، نايبرييس اول مجلس شوراي اسلامي (دوره اول)، نايبرييس دوم مجلس شوراي اسلامي (دوره چهارم) و قائممقام حزب موتلفه اسلامي از مهمترين سمتها و مسووليتهاي ايشان بود. مرحوم پرورش كه اهل تهجد و شب زندهداري بود در 6 دي 1392 در اصفهان درگذشت.