• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5116 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۴ دي

پرسش بي‌پاسخ

شينا انصاري

«چرا بيمار شدم؟» اين مهم‌ترين سوالي است كه هر فرد مبتلا به سرطان در اوايل بيماري‌اش از خود مي‌پرسد. انگار به يك‌باره آن دژ مستحكم سلامت كه من بيماري خاص يا جدي ندارم ويران مي‌شود و فرو مي‌ريزد و اين احساس شكنندگي همراه با كندوكاو چرايي اين بيماري، او را در شوك فرو مي‌برد.
 پذيرش بيماري مرحله بسيار مهمي است. بعضي‌ها در اين مرحله، پرسش «چرا من به اين بيماري مبتلا شدم؟» را بارها و بارها پيش خود تكرار مي‌كنند به خصوص وقتي در تمام سال‌هايي كه زندگي كرده‌اند تلاش داشته‌اند به تغذيه و ورزش و سلامت اهميت بدهند.
 مثلا ورزشكار بوده‌اند يا اينكه به صورت مداوم ورزش جزيي از برنامه زندگي‌شان بوده يا به غذاي سالم اهميت مي‌داده‌اند و ميوه و سبزيجات بخش مهمي از غذاي روزانه‌شان بوده يا حتي گياهخوار بوده‌اند! 
خاطرم هست روزي پدرم به من گفت: من و مادرت خيلي مراقب غذاي‌مان هستيم و سبزيجات و ميوه جزيي از برنامه غذايي روزانه‌مان است. بايد هم باشيم. كساني كه در سن و سال ما هستند كلي دارو مي‌خورند و ما خوشبختانه مشكل جسمي خاصي نداريم. پدرم درست مي‌گفت آن زمان حداقل 76 سال داشت و هر آخر هفته با دوستانش به كوه مي‌رفت و از نظر جسمي كاملا سالم به نظر مي‌رسيد. 
فكر كنم پدرم هم در روزهاي سخت درگيري‌اش با بيماري سرطان، سوال چرا من به اين بيماري سخت دچار شده‌ام را از خودش پرسيده باشد. راستش بعد فوت پدرم، وقتي افرادي از همسالان پدرم را مي‌ديدم كه با سبك زندگي ناسالم، دود و دم و زندگي خارج از قاعده و چارچوب زنده بودند اين چراها براي من پررنگ مي‌شد و نهايتا با اين پاسخ كه كيفيت سال‌ها زندگي سالم پدرم در مقابل دو سال رنج بيماري او بسيار ارزشمندتر بود آرام مي‌گرفتم.
هرگز نمي‌خواهم اين را نفي كنم كه سبك زندگي سالم براي حفظ سلامت بدن و جلوگيري از بيماري‌ها يك اصل ضروري است. حرف من اين است كه در مواجهه با بيماري سختي چون سرطان، پرسيدن اين نوع سوال‌ها بيشتر آزاردهنده است. واقعيت اين است كه زندگي در اين كره خاكي بعضي وقت‌ها بر مدار عدالت -حداقل از نوعي كه انتظار داريم يا در سطح فهم و ادراك ماست- نچرخيده و ما هيچگاه قادر نخواهيم بود دلايل بسياري از اتفاقات را درك كنيم! اگر اين حقيقت را بپذيريم، مي‌توانيم راحت‌تر با مساله بيماري‌مان كنار بياييم. ژن‌ها، استرس‌ها و عوامل محيطي مانند آلاينده‌ها به راحتي مي‌توانند باعث آسيب‌پذيري ما انسان‌ها در مقابل بيماري‌ها شوند. مشكل اينجاست كه بدن ما بسيار پيچيده است و ما هرگز نخواهيم فهميد به چه دليل و تحت چه شرايطي برخي از سلول‌هاي بدن ما سركش و چموش شده‌اند!
وقتي بيماري سرطان را تمام و كمال مي‌پذيريم، تازه در آغاز راهي سخت ايستاده‌ايم با اين حال گويي مرحله مهمي را پشت سر گذاشته‌ايم چراكه پذيرش اين حقيقت كه بيمار مبتلا به سرطان هستيم نقطه عطف مهمي هست براي آنكه راحت‌تر پاي در مسير درمان بگذاريم. بهتر است سوال چرا بيمار شدم را در پس ذهن‌مان جاي بدهيم، چون حالا در وسط يك ميدان مبارزه قرار گرفته‌ايم كه يكي از بازيگران اصلي‌اش خودمان هستيم و مهم‌ترين سازوبرگي كه در اختيار داريم همين است كه واقعيت بيماري‌مان را بپذيريم و به جلو حركت كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون