• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5135 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۷ بهمن

به از نشستن باطل

علي وراميني

اين روزها افسردگي و حتي اضطراب بيماري رواني جمعي ما است. هر كس هر كاري مي‌خواهد انجام دهد، عده‌اي هستند كه به او بگويند در اين وضعيت چه تصميمي است. يكي تصميم به فرزندآوري مي‌گيرد عده‌اي به او حمله مي‌كنند، آن يكي ازدواج مي‌كند همه مي‌پرسند چطور در اين وضعيت چنين كاري مي‌كني؟ ديگري تصميم مي‌گيرد كسب‌وكاري راه بيندازد با همين پرسش‌ها مواجه مي‌شود. خلاصه كه فرقي نمي‌كند، اين روزها شروع هر كاري جز مهاجرت يا در واقع تمام كردنِ اينجا و البته شروعي در جاي ديگر مورد پرسش جامعه كرخت و نااميد ما است. 
البته كه در بعضي مواقع ترديدها بيراه نيست. هر كاري، به خصوص اگر جز خود فرد، سرنوشت و زندگي ديگري‌اي را هم متاثر كند، بايد كه حسابي مورد سنجه و نقد قرار بگيرد. مثلا من اگر مي‌خواهم تصميم بگيرم كه فرزندي به اين دنيا بياورم، هم از منظر اخلاق و هم عقلانيت بايد بررسي كنم كه آينده نزديك اين جهان چگونه است؟ آيا درد و رنجي كه فرزند من خواهد كشيد از لذت و سودي كه از اين دنيا مي‌برد بيشتر است يا كمتر؟ باري، در اينجا كار به اين موارد استثنا نداريم، درباره خودمان صحبت مي‌كنيم، من و شمايي كه به هر روي در اين جهان هستيم و حداقل به اراده خود قصد ترك آن را نداريم.
 آيا در وضعيت‌هاي نااميدكننده آدمي بايد منفعل باشد و هيچ كاري نكند تا مگر روزي وضعيت بهتر و ايده‌آل شود؟ به ‌نظرم براي جواب به اين سوال اول از همه بايد چند مقدمه را در ذهن خود مرور كنيم و به چند پرسش جواب دهيم.
اول از همه و پرسش بنيادين اين است كه اساسا وضعيت خوب و ايده‌آل يعني چه؟ آيا به‌كل دركي از وضعيت ايده‌آل داريم؟ مثلا وضعيت ايده‌آل يعني وضعيتِ ثروتمندترين مردان و زنانِ زمين؟ مثلا ايلان ماسك يا جف بزوس ديگر هيچ دغدغه و نگراني‌اي ندارند و در لذت مطلق هستند؟ يا وضعيت ايده‌آل يعني داشتن قدرت بسيار؟ مثلا رهبران كشورهاي قدرتمند دنيا در ايده‌آل‌‌ترين وضعيت ممكن هستند؟ آيا مي‌توان ادعا كرد كه مردمان كشورهاي اسكانديناوي كه هميشه در بالاترين سطح رفاه اجتماعي هستند و در شاخص‌هاي سعادتمندي پيشتاز، در اتوپيا زندگي مي‌كنند. درباره داشتن ثروت و قدرت به عنوان شرط كافي خوشبختي كه قطعا چنين نيست. هم فهم شهودي ما اين را درك مي‌كند و هم تحقيقاتي كه در اين باره شده است؛ مثلا در يك تحقيقي كه چند سال پيش انجام شده بود و در كتاب «سياست شادكامي» كه به فارسي هم ترجمه شده است، آن را بازتاب داده، به اين نتيجه رسيده بودند كه آدمي اگر بيش از چند برابر نيازش ثروت داشته باشد، نه فقط سعادتمندي او را بيشتر نمي‌كند كه بيشتر مايه رنج و عذابش مي‌شود. درباره قدرتمندترين‌ها هم كه كافي است نگاه كنيد مثلا به چهره اوباما قبل از رياست جمهوي و بعد از آن يا رييس‌جمهورهاي كشور خود ما؛ آثار اضطرابي كه مدام در سال‌هاي رياست‌شان كشيدند قابل مشاهده است. يا نگاه كنيد به آمار قابل توجهي از افسردگي و خودكشي در خيلي از كشورهايي كه گمان مي‌كنيم ديگر در اين كشور كسي افسرده نيست يا ميل به خودكشي نخواهد داشت. 
درست است، براي داشتن زندگي‌‌اي كه فرد در آن بتواند فارغ از نيازهاي اوليه‌اش به رشد فكر كند، داشتن حداقل‌هايي لازم است، منكر اين نيستم، بحث بر سر اين است كه نمي‌توان يك نقطه مشخص يا يك وضعيت مشخص از خوشبختي مطلق روشن كرد و گفت الاولابد همين است و وقتي به آن رسيديم گمان كنيم كه ديگر در لذت ماداميم. عالمان روان معتقدند كه يكي از مهم‌ترين عوامل اضطراب انسان مدرن اين است كه دايما مي‌خواهد به چيزي برسد. در حالي كه رسيدن‌ها ته ندارد. آنچه مي‌تواند مايه آرامش شود مسير است. حتي ممكن است كه فرد وقت رسيدن به چيزي متوجه شود هزينه‌اي كه براي اين رسيدن داده است بسيار بيشتر از سودي بود كه از رسيدن برده است و در اين حالت به خصوص كه اگر عمري گذاشته باشد، حسابي خود را دچار خسران خواهد ديد. 
پرسش مهم ديگري كه بايد از خود پرسيد اين است كه وضع ديگر مردمان تاريخ هميشه بهتر از ما بوده است؟ ما هميشه در وضعيت بدي كه قرار مي‌گيريم گمان مي‌كنيم كه از اين بدتر نمي‌شود و جز ما همه در خوشبختي هستند. همان‌طور كه دنيا را معادل امريكاي شمالي و غرب و شمال اروپا مي‌دانيم و هميشه خود را نسبت به آنها بيچاره مي‌پنداريم. واقعيت اين است كه حداقل در تاريخ به خصوص در شعر كه بازنماي زمانه روزگاران خودش است هميشه رگه‌هايي از ناله و نااميدي مي‌بينيم. يا اگر تاريخ بخوانيم مي‌بينيم كه اگرچه در شرايط سختي هستيم اما نه سخت‌ترين شرايطي كه تاريخ براي مردمان داشته است. مجموع اينها به‌نظر مي‌رسد كه به هر روي كنش داشتند و كاري كردن هميشه عقلاني‌تر از انفعال است و به قول سعدي شيرازي «به راه باديه رفتن به از نشستن باطل...»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون