• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5151 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۷ بهمن

اولگ ايگناتوف، تحليلگر ارشد گروه بين‌المللي بحران در گفت‌وگو با «اعتماد»:

دعوا بر سر اين است كه اوكراين نبايد بخشي از جهان غرب باشد

يادداشتي از كوروش احمدي: ايران، برجام و بحران اوكراين

يادداشتي از محمدحسين بني‌اسدي: «غرش تزار سرخ»

 

محمدحسين  لطف‌الهي

تقابل غرب و روسيه بر سر مساله اوكراين كه از اواسط سال 2021 شدت گرفت به مرحله حساسي رسيده و اكنون از يك‌سو ايالات متحده از احتمال حمله نظامي روسيه به اوكراين خبر مي‌دهد و كشورهاي اروپايي نيز تلاش مي‌كنند تا از طريق ديپلماسي از وقوع جنگ احتمالي جلوگيري كنند. «اعتماد» در گفت‌وگو با اولگ ايگناتوف، تحليلگر ارشد مسائل روسيه در گروه بين‌المللي بحران كه در روسيه زندگي مي‌كند به بررسي اين موضوع پرداخته است. او معتقد است هيچ‌كس واقعا اطلاعاتي درباره خواسته‌ها و اهداف اصلي روسيه ندارد و ولاديمير پوتين تنها تصميم‌گير اصلي در روسيه است. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد. 

    تنش‌ها ميان روسيه و غرب روزبه‌روز بيشتر و بيشتر مي‌شود و هر كدام از اين طرف‌ها روايت خود را از دلايل تشديد تنش و شكل‌گيري وضعيت فعلي مطرح مي‌كنند. از نگاه شما دليل تشديد تنش‌ها در سال 2021 و تداوم آن تا امروز چيست؟
اين سوال بسيار خوبي است. بله، نگاه‌هاي متفاوتي به دلايل به وجود آمدن بحران كنوني وجود دارد. اولين نگاه اين است كه مشكل اصلي به توافق مينسك بازمي‌گردد. شما مي‌دانيد در سال‌هاي 2014 و 2015 اوكراين، روسيه، فرانسه و آلمان مذاكراتي داشتند كه درنهايت به توافق مينسك منجر شد. به‌رغم بر جاي ماندن اختلافات زياد و گسترده ميان اوكراين و روسيه، گفت‌وگوها در اين چارچوب به‌طور جدي ادامه نيافت و در سال‌هاي 2020 و 2021 عملا گفت‌وگوهاي ماهوي جدي ميان روسيه و غرب بر سر مساله اوكراين انجام نشد. حتي در سال 2019 كه نشستي در چارچوب فرمت نرماندي در پاريس برگزار شد نيز تصميمات اين نشست اجرايي نشد تا زمينه براي تشديد اختلافات فراهم شود. مساله شيوع بيماري كوويد19 هم بسيار تاثيرگذار بود، چراكه سبب شد طرفين براي مدتي طولاني گفت‌وگوهاي مستقيم و رودررو نداشته باشند. مشكل اين نگاه اين است كه اجراي توافق مينسك نه در سال‌هاي اخير كه در همان سال 2015 عملا متوقف شد. اوكراين برخلاف تعهداتي كه در اين توافق پذيرفته بود، قوانيني داخلي را تصويب كرد كه قوانين انتخاباتي و به خصوص خودمختاري مناطق مشخص‌شده در توافق مينسك را تحت‌تاثير قرار مي‌داد و اين يعني در اواخر همان سال 2015 همه فهميدند توافق مينسك راه به جايي نمي‌برد و ديپلماسي در اين زمينه با بن‌بست مواجه شده است. به همين دليل من فكر مي‌كنم اين نگاه، نگاه جامع و دقيقي به دلايل شكل‌گيري بحران كنوني نباشد.
نگاه دوم نگاهي است كه از سوي روس‌ها مطرح مي‌شود. براساس اين نگاه، مسكو ليستي از خواسته‌هاي امنيتي خود را در قالب پيش‌نويس‌هايي به غرب ارايه كرده و اين درخواست‌هاي امنيتي مورد پذيرش قرار نگرفته و اين دليل افزايش قابل‌توجه تنش‌هاست. به عقيده من، اختلاف‌نظرها در اين حوزه نيز از مدت‌ها قبل وجود داشت و چيز جديدي نيست. روسيه درخواست كرده است كه گرجستان، اوكراين و ساير جمهوري‌هاي استقلال‌يافته از شوروي سابق به عضويت ناتو درنيايند و وضعيت مرزها، زيرساخت‌ها و تجهيزات ناتو بايد به وضعيت سال 1997 ميلادي بازگردد. هيچ‌كدام از اين درخواست‌ها جديد نيست؛ شما مي‌دانيد كه تصميم به آغاز فرآيند پذيرش اوكراين و گرجستان در ناتو در سال 2008 و نشست كشورهاي عضو ناتو در بخارست اتخاذ شد. حتي در زمان رياست‌جمهوري ولاديمير پوتين بود كه كشورهاي بالتيك به عنوان جمهوري‌هاي استقلال‌يافته از شوروي سابق به پيمان ناتو پيوستند. پوتين در دسامبر 2021 گفت كه غرب بايد تضمين‌هاي امنيتي به روسيه ارايه كند. او همان زمان تاكيد كرد كه براي اخذ اين تضمين‌ها بايد به غرب فشار بياورد، چراكه تا وقتي فشار وجود نداشته باشد، غرب و به ويژه ايالات متحده حاضر به گفت‌وگو با روسيه درباره اين مساله نخواهند شد. اين يعني اگر روسيه نياز به مذاكره داشت مجبور بود به غرب فشار بياورد تا آنها بپذيرند با روسيه دور ميز به گفت‌وگو بنشينند و به درخواست‌هاي اين كشور گوش كنند. روسيه به غرب فشار وارد كرد، غربي‌ها پذيرفتند كه با روسيه در اين خصوص گفت‌وگو كنند و البته در آخر شرايط به نحوي پيش رفت كه هيچ‌كدام از خواسته‌هاي امنيتي اصلي روسيه مورد پذيرش قرار نگرفت. اين نگاه و تقسير دوم از دلايل شكل‌گيري بحران اخير است.
نگاه سوم بيشتر سياسي است و تفسيري مبتني بر تحولات سياسي ارايه مي‌كند. در سال 2024 انتخابات رياست‌جمهوري روسيه برگزار خواهد شد و البته در اين سال، اوكراين نيز انتخابات رياست‌جمهوري‌ خواهد داشت. براي پوتين، اوكراين همواره يك مساله حياتي بوده. اين نگاه مي‌گويد تخاصم روسيه و اوكراين در سال 2014 به اين دليل بود كه اوكراين مي‌خواست عضوي از ناتو و عضوي از اتحاديه اروپا باشد. پوتين هيچ‌وقت با اين مسائل موافق نبود. پوتين در سال 2021 و امسال چندين‌بار تاكيد كرد كه عضويت اوكراين در ناتو يك خط قرمز جدي براي روسيه است. من فكر مي‌كنم جلوگيري از عضويت احتمالي اوكراين در اتحاديه اروپا براي روسيه حتي مهم‌تر از پيوستن اين كشور به ناتو باشد. براساس اين نگاه، دعواي فعلي بر سر اين است كه اوكراين نبايد به بخشي از قلمرو غرب تبديل شود، اوكراين نبايد بخشي از جهان غرب باشد. اين مساله براي روسيه بسيار حائز اهميت است، چراكه اين كشور هيچ متحدي در اروپا ندارد. تنها متحد باقيمانده براي روسيه، بلاروس است و دليل اين اتحاد هم اين است كه الكساندر لوكاشنكو با مشكلات داخلي بسيار زيادي دست و پنجه نرم مي‌كند. پوتين وضعيت را اين‌گونه مي‌بيند كه بلاروس با تهديدهاي امنيتي بسياري از جانب غرب روبه‌رو است و اوكراين هم مي‌خواهد كاملا در دامان غرب بيفتد. از مجموعه اتفاقات چنين به نظر مي‌رسد كه او شرايط را در دوران پساشوروي كاملا به غرب واگذار كرده است. پوتين وجود اين نگاه را كاملا درك مي‌كند. در دوره پيشين رياست‌جمهوري او كه سال 2012 آغاز شد و تا سال 2018 ادامه داشت، پوتين توانست كريمه را به روسيه ملحق كند و اين اصلي‌ترين دستاورد او بود. او با اين كار توانست محبوبيت زيادي كسب كند و بر پايه ماجراي كريمه، داستان موفقيت خود را خلق كرد. امروز اما او چه در اختيار دارد؟ پوتين پيرتر شده و تحليلگران اغلب معتقدند براي شركت در انتخابات رياست‌جمهوري 2024 ثبت‌نام خواهد كرد. او ممكن است براي جلب نظر افكار عمومي دستاوردي براي ارايه داشته باشد اما اكنون جز كوويد 19 و تبعات اقتصادي و اجتماعي آن چه چيز براي ارايه وجود دارد؟ عملا هيچي. دولت روسيه نتوانسته دستاورد قابل توجهي در داخل داشته باشد و وضعيت اقتصادي خوب نيست. شايد پوتين فكر كرده راه اينكه بتواند داستان جديدي از موفقيت بسازد، اين است كه كاري درباره اوكراين كند. اين به معناي اين نيست كه او مي‌خواهد حتما اوكراين را اشغال كند يا حمله نظامي به اين كشور داشته باشد. البته يك نگاه ديگر وجود دارد كه...
    گفتيد كه اين به معناي اشغال اوكراين نيست. پس دقيقا به چه معناست؟
ببينيد، ما هنوز توافق مينسك را روي ميز داريم. اگر توافق مينسك با تفاسير مدنظر روسيه اجرا شود به اين معنا خواهد بود كه اوكراين به يك كنفدراسيون ضعيف تبديل مي‌شود و ديگر يك كشور متحد و قوي نيست. براساس تفسير روسيه، اوكراين بايد خودمختاري كامل جدايي‌طلبان را با تمام لازمه‌هاي آن، نظير ساختار سياسي مستقل و نيروي نظامي مستقل بپذيرد. اگر چنين اتفاقي بيفتد عملا پنجره‌اي براي كنترل سياسي اوكراين از سوي روسيه گشوده خواهد شد. دليل تاكيد روسيه بر اجراي توافق مينسك هم همين است. اين نگاه باعث مي‌شود كه بگوييم دعواي اخير با غرب بر سر خواسته‌هاي امنيتي كه روسيه از ابتدا مي‌دانست از سوي ناتو و ايالات متحده مورد پذيرش قرار نخواهد گرفت، نيست. اما موضوع اوكراين مثل ساير خواسته‌هاي امنيتي نيست و غرب ممكن است با خواسته‌هاي اصلي روسيه درباره اوكراين موافقت كند. از همين روست كه اصرار زيادي براي اجراي توافق مينسك وجود دارد. در گفت‌وگوي اخير رييس‌جمهور روسيه با سرگئي لاوروف هم آشكارا به اين وضعيت اشاره شد. پوتين در اين گفت‌وگو تاكيد كرد كه اوكراين حق ندارد توافق مينسك را كنار بگذارد، آنها توافق مينسك را اجرا نمي‌كنند و درنتيجه بايد مجبور شوند اين توافق را اجرايي كنند. 
    آن نگاه آخر كه گفتيد باقي مانده چه بود؟
چهارمين نگاه كه اتفاقا ميان كارشناسان نيز خيلي متداول است اين است كه آنها مي‌گويند تمام تنش‌ها و تلاش‌هاي ديپلماتيك فعلي به اين منظور شكل مي‌گيرد كه روسيه مي‌خواهد توجيهي براي حمله نظامي به اوكراين داشته باشد. به عقيده آنها تحولات سياسي فعلي پوششي براي تحولات نظامي آينده است. واقعيت اين است كه ما جز اين تفاسير و تحليل‌ها چيزي براي استناد نداريم. من مي‌خواهم روي اين موضوع تاكيد داشته باشم كه هيچ‌كس واقعا اطلاعاتي درباره خواسته‌ها و اهداف اصلي روسيه ندارد و ولاديمير پوتين تنها تصميم‌گير اصلي در روسيه است. در تمام مسائل سياست خارجي و امنيتي اوست كه تصميم نهايي را مي‌گيرد. با توجه به اينكه چرخه تصميم‌گيري در روسيه يك حلقه بسته است، من معتقدم هيچ‌كس از نيت اصلي پوتين اطلاعي ندارد. همين موضوع باعث مي‌شود غرب درك دقيقي از نيات و اهداف روسيه نداشته باشد و اين ريشه تشديد تنش‌ها و بروز بحران است. البته روسيه هم نمي‌خواهد در اين باره توضيحي به غرب ارايه كند. ببينيد، وضعيت اين‌گونه است كه ما شاهد استقرار نظامي گسترده روسيه در نزديكي مرز با اوكراين هستيم و زماني كه غرب در اين باره سوال مي‌كند پاسخ قانع‌كننده‌اي به آنها داده نمي‌شود. به نظر من روسيه توضيحي قانع‌كننده ارايه نمي‌كند، چراكه از وضعيت موجود سود مي‌برد. 
    شما از روشن نبودن اهداف روسيه گفتيد اما مقامات امريكايي مي‌گويند روسيه «اين هفته» به اوكراين حمله خواهد كرد. اين اظهارنظر به اين معنا نيست كه پوتين تصميم نهايي را گرفته و ما واقعا در آستانه آغاز يك جنگ هستيم؟
همان‌طوركه گفتم ما نمي‌دانيم و در واقع هيچ‌كس نمي‌داند كه چه اتفاقي قرار است بيفتد. من نمي‌گويم كه مي‌دانم طرح‌هاي نظامي اصلي پوتين چيست و براي رسيدن به چه اهدافي طراحي شده؛ من در روسيه زندگي مي‌كنم اگر اين را مي‌دانستم حتما الان زنداني شده بودم. اين تنها پوتين است كه كل ماجرا را مي‌داند، شويگو شايد روي جنبه نظامي فقط مسلط باشد اما فكر مي‌كنم غير از پوتين شايد فقط لاوروف دركي از ماهيت كلي اقدامات اخير داشته باشد. ما فقط مي‌توانيم تحليل كنيم. ما شاهد ايجاد زيرساخت‌هاي چشمگيري در مرز با اوكراين هستيم. حجم نيروها خيره‌كننده است و روسيه هيچ توضيحي درباره اهداف و اغراضش از اين استقرار نيروها نمي‌دهد. اين يك مشكل است و همان مشكلي است كه باعث شده غرب به اين نتيجه برسد كه روسيه مي‌خواهد به اوكراين حمله كند. غرب به روسيه و به پوتين بي‌اعتماد است و به همين دليل زماني كه لاوروف در عرصه عمومي آشكارا مي‌گويد كه روسيه قصدي براي حمله به اوكراين ندارد، او را باور نمي‌كنند. اعتمادي ميان روسيه و غرب وجود ندارد. من نمي‌توانم درباره صحت اظهارنظرهايي نظير اينكه روسيه اين هفته يا هفته آينده به اوكراين حمله خواهد كرد اظهارنظر كنم اما توجه شما را به يك مساله جلب مي‌كنم. روز دوشنبه دو جلسه مهم در روسيه برگزار شد. يكي ميان پوتين و شويگو وزير دفاع و ديگري ميان پوتين و لاوروف وزير خارجه. هر دوي اين نشست‌ها به صورت زنده پخش مي‌شد. لاوروف در جلسه با پوتين گفت كه خواسته‌هاي روسيه پذيرفته نشده و در همان زمان گفت كه بايد به گفت‌وگو با غرب ادامه داد. پوتين هم با اينكه روسيه بايد به مذاكره ادامه دهد موافقت كرد؛ اين يك سيگنال مهم بود. در جلسه ديگر ميان پوتين و شويگو، وزير دفاع گفت رزمايش‌هاي زيادي در مرزهاي روسيه برگزار مي‌شود. به گفته او برخي از اين رزمايش‌ها پايان يافته و برخي ادامه دارد و برخي هم به زودي آغاز خواهد شد. اين يك سيگنال مهم بود كه به غرب اعلام كند هدف از تحركات نظامي اخير برگزاري رزمايش‌ها و افزايش آمادگي نيروهاست نه آماده‌سازي شرايط براي يك حمله نظامي. اين دو سيگنال بسيار مهم بودند؛ روسيه از خواست خود براي تداوم مذاكرات گفت و تاكيد كرد اقدامات نظامي اخير با هدف حمله به اوكراين نيست. اما بايد بدانيم كه غرب حرف‌هاي لاوروف و شويگو را باور ندارد. اين حرف‌ها به نظر مي‌رسد به اين معنا باشند كه از نگاه كرملين دو سناريو بيشتر وجود ندارد، يا ادامه گفت‌وگوها و رسيدن به راه‌حل سياسي يا تداوم تنش نظامي. پسكوف، سخنگوي دولت روسيه به موضوع مهمي در اين باره اشاره كرد و گفت اگر اين فشار نظامي وجود نداشت، غرب هيچ‌گاه حاضر نمي‌شد اين گفت‌وگوها را با روسيه داشته باشد. ريشه علاقه روسيه به اين بحران هم به همين مساله بازمي‌گردد كه اگر بحراني به وجود نمي‌آمد، گفت‌وگويي هم وجود نداشت و اين مساله بسيار مهم است.
    آيا تهديد به اعمال تحريم‌هاي شديد اقتصادي عليه روسيه از سوي امريكا، مي‌تواند مسكو را از حمله احتمالي به اوكراين بازدارد؟
اين سوال بسيار مهمي است. تحريم‌هايي كه اكنون عليه روسيه وجود دارد كارآمد نبوده و نتوانسته رفتارهاي روسيه را تغيير دهد. غرب اكنون روسيه را از تحريم‌هايي سختگيرانه و شديد مي‌ترساند. اين تحريم‌ها و تهديدها فقط با تحريم‌هايي كه در حال حاضر عليه ايران وجود دارد قابل مقايسه است. تحريم بانك‌هاي روسيه، مسدود كردن دسترسي روسيه به سوييفت، تحريم تكنولوژي و مواردي از اين دست. روسيه سهم مهمي از اقتصاد جهاني دارد و يك كشور مهم در اين زمينه به حساب مي‌آيد. اگر امريكا و متحدانش بخواهند پيوند ميان اقتصاد روسيه و اقتصاد جهان را قطع كنند اين مساله تاثير بسيار زيادي روي اقتصاد روسيه خواهد داشت و به بحران اقتصادي بزرگي در اينجا (روسيه) منجر خواهد شد. اگر ما بخواهيم درباره افراد منطقي و سياستمداران منطقي صحبت كنيم، هيچ سياستمداري مايل نيست چنين تحريم‌هايي عليه كشورش اعمال شود. در نتيجه اگر بخواهم به سوال شما پاسخ دهم بايد بگويم، البته كه تحريم مي‌تواند يك بازدارندگي قابل توجه به همراه داشته باشد. البته مساله‌اي كه وجود دارد اين است كه تحريم يك اهرم فشار مستقيم نيست، يك اهرم فشار نظامي در ميدان به حساب نمي‌آيد، يك برتري نظامي در ميدان عليه تانك‌ها و موشك‌ها نيست، يك اهرم فشار و برتري عليه اقتصاد است. مي‌خواهم بگويم اگر روسيه واقعا درباره حمله به اوكراين تصميم‌گيري كرده باشد، تحريم نمي‌تواند مانع آنها باشد، چراكه در محاسبات‌شان اين مساله درنظر گرفته شده اما اگر تصميم‌گيري اتفاق نيفتاده باشد، حتما در نظر نهايي روس‌ها موثر خواهد بود. اين تحريم‌ها تاثير زيادي روي جامعه روسيه خواهند داشت و مردم عادي را در روسيه هدف قرار خواهد گرفت. اگر اين تحريم‌هاي سختگيرانه براي زماني طولاني اعمال شود، حتما روي وضعيت سياسي در روسيه نيز اثرگذار خواهد بود. پس دولت روسيه در تصميم‌گيري به آن توجه خواهد كرد.
    آيا چين مي‌تواند نقش موثري در حمايت از روسيه، به ويژه در زمينه اقتصادي ايفا كند؟
اين يك واقعيت است كه چين يك شريك تجاري مهم براي روسيه است، اما ايالات متحده شريك تجاري بسيار مهم‌تري براي چين به حساب مي‌آيد، ‌به همين دليل معتقدم نمي‌توان رفتار چين را پيش‌بيني كرد. چين در حال حاضر حمايت خود را از خواسته‌هاي امنيتي روسيه اعلام كرده اما آيا مي‌شود گفت كه چين از تقابل نظامي روسيه با غرب هم حمايت خواهد كرد؟ هيچ‌كس نمي‌داند. آنها اخيرا يك توافق تجاري امضا كردند و از همكاري‌هاي بيشتر گفتند اما حمايت از خواسته‌هاي امنيتي با حمايت از يك جنگ متفاوت است. سخت است كه بخواهيم واكنش چين را پيش‌بيني كنيم. چين روابط گسترده تجاري با ايالات متحده و كشورهاي غربي دارد و اگر غرب بخواهد تحريم‌هايي سختگيرانه عليه روسيه اعمال كند، اين تحريم‌ها هركسي را كه با روسيه تجارت كند هم هدف قرار خواهد داد. چين در سال‌هاي پس از 2014 به بعضي تحريم‌ها عليه روسيه عمل كرد و بعضي از شركت‌هاي تجاري چيني، به همكاري‌‌هاي اقتصادي‌شان با روسيه پايان دادند. بگذاريد يك چيزي بگويم، اگر واقعا اين جنگ آغاز شود يك بحران بزرگ بين‌المللي خواهد بود و فرآيند تصميم‌گيري و تصميم‌سازي در بسياري از كشورهاي جهان را تحت‌تاثير قرار خواهد داد و بسياري از كشورها مجبور خواهند شد بازنگري‌هايي در سياست‌هاي‌شان داشته باشند. اين شامل چين هم مي‌شود. ممكن است چين به حمايت از روسيه برخيزد و هم ممكن است چين مواضعي نظير اين را اتخاذ كند كه «جنگ آغاز شد زيرا خواسته‌هاي امنيتي روسيه برآورده نشد» اما همزمان فاصله‌اش را با بحران حفظ كند. نمي‌توان از الان گفت كه آنها به تحريم پايبند خواهند بود يا نه.
    چه تفاوت‌هايي ميان نگاه امريكايي‌ها و اروپايي‌ها درباره بحران اوكراين وجود دارد؟
اتحاديه اروپا شامل 27 كشور مي‌شود و نگاه‌هاي متفاوتي به مساله اوكراين در ميان اين كشورها وجود دارد. بعضي كشورها نظير آلمان و فرانسه معتقدند بايد روسيه نيروهايش را از مرز اوكراين دور كند و هدف تهاجم به اوكراين را كنار بگذارد اما بعضي كشورهاي ديگر مثل ايتاليا و اسپانيا بر اين باورند كه منافع اقتصادي بر آنچه در اوكراين مي‌گذرد ارجحيت دارند و خواهان حفظ ارتباطات تجاري‌شان با روسيه هستند. با اين وجود معتقدم در صورت شديدتر شدن بحران تفاوت‌هاي زيادي ميان رفتار اتحاديه اروپا با روسيه و رفتار ايالات متحده با اين كشور وجود نخواهد داشت. آنها مواضعي يكسان در اين زمينه دارند كه هيچ نقطه‌اي از اروپا نبايد اشغال شود و اگر جنگ درگيرد فكر مي‌كنم مواضع‌شان بسيار نزديك‌تر شود به نوعي كه شاهد هيچ اختلاف چشمگيري ميان اروپا و امريكا در اين زمينه نباشيم. الان هم سياستمداراني در غرب كه مي‌گويند مشكل روسيه با ديالوگ و مذاكره حل مي‌شود، در اقليتند و اين براي روسيه خوب نيست. اما در واقع بحران اوكراين در حال متحد كردن غرب است.
    به عنوان يك ناظر كه در روسيه زندگي مي‌كند، فكر مي‌كنيد مردم روسيه درباره دعواي اخير روسيه با غرب چگونه فكر مي‌كنند؟
اول بايد بگويم كه بيشتر مردم روسيه فكر نمي‌كنند كه هدف از تقابل‌هاي اخير با غرب، تسخير اوكراين باشد. آنها فكر مي‌كنند اين بحران نتيجه يك كارزار تبليغاتي از سوي غرب است و باور ندارند كه روسيه مي‌خواهد جنگي نظامي را عليه اوكراين آغاز كند. آنها اوكراين را ملت برادر مي‌دانند و جنگ نظامي مستقيم ميان دو ملت روابط دو كشور را براي هميشه تغيير خواهد داد. به عقيده بيشتر آنها بحران كنوني چيزي جز نتيجه رفتارهاي غرب نيست. همان‌طوركه در بيانيه‌هاي رسمي دولت روسيه و اظهارنظرهاي بخشي از كارشناسان طرفدار كرملين ديده مي‌شود، اين باور شكل گرفته كه اوكراين خواهان حمله به دونباس است و غرب اين بازي رسانه‌اي را راه انداخته تا حمله به دونباس را توجيه كند.
    تاثير بحران كنوني روي مردم اوكراين و دولت در كي‌يف چه بوده؟
به نظرم آنها بسيار مرددند و با اينكه اطلاعات زيادي از سوي كشورهاي غربي دراختيارشان قرار مي‌گيرد اما دقيقا نمي‌دانند كه چه اتفاقي قرار است رخ دهد و روسيه مي‌خواهد چه كار كند. براي بسياري از اوكرايني‌ها جاي سوال است كه هدف روسيه چيست. زلنسكي و دولت او نيز نگاه مشكوكي به اطلاعات غربي‌ها و برخي ادعاهاي آنها دارند، آنها نمي‌دانند چطور ممكن است روسيه بخواهد اوكراين را اشغال كند، چراكه اشغال يك كشور بزرگ و پرجمعيت مثل اوكراين نياز به منابع مالي بسيار زيادي دارد و اقتصاد روسيه در حال حاضر اين اجازه را نمي‌دهد. تلفات زيادي را هم روي دوش روسيه خواهد گذاشت. روسيه هم تجربه موفقي از اشغال ندارد. به جز در مساله كريمه كه آن‌هم يك جزيره كوچك بود نه يك كشور بزرگ مثل اوكراين. زلنسكي مردد است، چراكه نمي‌تواند هدف روسيه را از يك تهاجم نظامي بزرگ درك كند. او مي‌داند اين تهاجم هزينه‌هاي زيادي از جمله تحريم‌هاي گسترده دارد. اگر از نگاه مردم اوكراين بخواهم بگويم، آنها دولت روسيه و پوتين را اصلا دوست ندارند اما ملت روسيه را به عنوان يك ملت برادر و هم‌نژاد مي‌دانند. تاثير بحران هم اين بوده كه آنها تحت هر شرايطي از تحريك روسيه دست بردارند و به دنبال بازپس‌گيري نظامي دونباس نباشند. 
    به نظر شما بحران اوكراين و تشديد تنش‌ها در روابط روسيه و غرب به ويژه ايالات متحده، مي‌تواند روي زمينه‌هاي ديگر روابط اين طرف‌ها به خصوص مذاكرات براي احياي توافق هسته‌اي با ايران اثر بگذارد؟
اگر شرايط به سوي جنگ پيش برود و جنگ در بگيرد همه‌چيز تحت‌تاثير قرار خواهد گرفت. به نظر اين موضوع همه فعاليت‌هاي ديپلماتيك ميان روسيه و غرب را به اغما فرو خواهد برد. تنها مذاكرات با روسيه در آن زمان پايان دادن به جنگ خواهد بود و ديگر كسي اراده و حوصله‌اي براي گفت‌وگو درباره مسائل ديگر نظير سوريه و ايران نخواهد داشت. پيش‌بيني من اين است كه اگر جنگ در بگيرد مذاكرات در وين نيز به تعويق خواهد افتاد. در نتيجه بايد گفت حتما روي مسائل ديگر تاثير خواهد داشت.


  اعتمادي ميان روسيه و غرب وجود ندارد.
  ما هنوز توافق مينسك را روي ميز داريم. اگر توافق مينسك با تفاسير مدنظر روسيه اجرا شود به اين معنا خواهد بود كه اوكراين به يك كنفدراسيون ضعيف تبديل مي‌شود و ديگر يك كشور متحد و قوي نيست.
  من مي‌خواهم روي اين موضوع تاكيد داشته باشم كه هيچ‌كس واقعا اطلاعاتي درباره خواسته‌ها و اهداف اصلي روسيه ندارد و ولاديمير پوتين تنها تصميم‌گير اصلي در روسيه است.
  چين در حال حاضر حمايت خود را از خواسته‌هاي امنيتي روسيه اعلام كرده اما آيا مي‌شود گفت كه چين از تقابل نظامي روسيه با غرب هم حمايت خواهد كرد؟ هيچ‌كس نمي‌داند.
  اگر شرايط به سوي جنگ پيش برود و جنگ در بگيرد همه‌چيز تحت‌تاثير قرار خواهد گرفت. 
  اگر جنگ شود تنها مذاكرات با روسيه در آن زمان پايان دادن به جنگ خواهد بود و ديگر كسي اراده و حوصله‌اي براي گفت‌وگو درباره مسائل ديگر نظير سوريه و ايران نخواهد داشت.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون