• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5159 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۷ اسفند

ضرورت اتخاذ سياست بي‌طرفي از سوي تهران

حسن بهشتي‌پور

به عنوان كارشناسي كه ۴۰ سال در حوزه شوروي سابق و روسيه كار كرده‌ام، معتقدم اگر جمهوري اسلامي ايران به اين دليل كه منافعش ايجاب مي‌كند در آينده هم با روسيه و هم با اوكراين روابط حسنه‌اي داشته ‌باشد، احساس مي‌كند كه نمي‌تواند اقدامات اخير روسيه عليه اوكراين را قاطعانه محكوم كند، دست‌كم بايد موضع بي‌طرفي بگيرد. بي‌طرفي ايران به جاي بي‌طرفي منفعل و خنثي مي‌تواند مثبت و فعال باشد. در اين راستا وزير امور خارجه كشورمان، حسين اميرعبداللهيان نيز در يك موضع‌گيري صحيح از طرفين دعوت كرده است كه گفت‌وگو و مذاكره را در دستور كار قرار دهند و عمليات نظامي را متوقف كنند.
جمهوري اسلامي ايران بايد به صراحت به روسيه هشدار بدهد كه ورود به خاك كشورهاي مستقل نه تنها معضل عضويت كشورها در ناتو را حل نمي‌كند، بلكه كشورهاي ديگري، مانند گرجستان را كه در معرض چنين تهاجمي هستند، ترغيب مي‌كند كه روند عضويت در ناتو را سريع‌تر تكميل كنند تا بتوانند بر اساس ماده پنج پيمان ناتو كه تجاوز به هر يك از كشورهاي عضو را تجاوز به همه كشورها محسوب مي‌شود، از چتر دفاعي مستحكم‌تري در مقابل چنين تجاوزاتي بهره‌مند شوند.
ايران مي‌تواند هم با توسعه‌طلبي ناتو به مرز‌هاي غربي روسيه مخالف باشد و اين تحركات را محكوم بكند و هم تاكيد داشته‌ باشد كه اين توسعه‌طلبي ناتو يك ماجراجويي توسط امريكا و انگلستان است كه روسيه را به دامي بكشانند كه در اوكراين برايش پهن كرده‌اند. ايران در روابط دوجانبه مي‌تواند اين تذكرها و هشدارها را به شركاي خود بدهد و توجه داشته‌ باشد كه چنين اقداماتي به يك رويه و در آينده به معضلي براي خود ايران تبديل شود. اين اقدامات روسيه ابتدا از آبخازيا و اوستياي جنوبي در خاك گرجستان آغاز شد و بعد به شبه‌جزيره كريمه در خاك اوكراين رسيد، امروز به لوهانسك و دونتسك رسيده و فردا ممكن است به جاهاي ديگر هم برسد. اين موضوع بسيار مهم است كه اين اقدامات نبايد به يك رويه پذيرفته‌ شده تبديل شود كه يك كشور به خودش اجازه دهد كه به هر دليلي وارد خاك يك كشور مستقل شود و تماميت ارضي‌اش و عملا يك كشور را به خطر بيندازد. روسيه سال‌هاست كه يك‌جانبه‌گرايي امريكا را مورد انتقاد قرار داده است و همواره از ناديده گرفتن ساز و كار سازمان ملل متحد و شوراي امنيت توسط امريكا و از اقدامات يك‌جانبه‌گرايانه اين قدرت جهاني انتقاد كرده است. روسيه خود را از مدافعان چندجانبه‌گرايي در عرصه بين‌المللي معرفي مي‌كرد و از امريكا مي‌خواست كه در چارچوب ساز و كارهاي چندجانبه بين‌المللي به ويژه سازمان ملل متحد و شوراي امنيت اقدام كند. حالا خود روسيه از اين فرآيندها اجتناب و بر خلاف عرف و قواعد بين‌المللي و نقض آشكار منشور ملل متحد، اقدام كرده است. در چنين شرايطي ايران مي‌تواند سياست بي‌طرفي اتخاذ كند و از يك طرف به روسيه هشدار دهد كه ورود به خاك اوكراين به هيچ‌وجه به نفع مردم روسيه و اوكراين نيست و اين مساله از طريق سياسي و ديپلماتيك قابل حل است. به اوكراين هم هشدار دهد كه عضويت در ناتو هيچ منفعتي براي اين كشور ندارد و بر مشكلات اين كشور مي‌افزايد. ايران در چارچوب سياست بي‌طرفي خود مي‌تواند به اوكراين توضيح دهد كه با اتخاذ سياست بي‌طرفي هم مي‌تواند رابطه خوبي با روسيه داشته‌ باشد و هم رابطه‌اي خوب با اتحاديه اروپا و امريكا. شرايط كنوني بسيار تعيين‌كننده است و هوشمندي جمهوري اسلامي ايران در اتخاذ يك موضع مستقل و نگاه كردن به جميع موضوعات، بسيار ضروري است. استدلال‌ها و منطق‌هاي مختلفي در مورد موضع‌گيري ايران در اين مساله مطرح مي‌شود، از جمله گفته مي‌شود كه در پي اين اقدام نظامي قيمت نفت بالا مي‌رود يا اينكه درگيري روسيه با امريكا به نفع ما در مذاكرات برجام است. اين رويدادها كاملا مقطعي هستند و نمي‌توانند استدلال كافي براي يك تصميم منطقي و جامع باشد. اما آثار بلندمدت و تاثيرگذاري آن بر نظام بين‌الملل و ايجاد رويه‌هاي حقوقي خطرناك، كاملا به ضرر ايران هستند. توجيه اقدام پيشدستانه وقتي كه هيچ حمله‌اي عليه روسيه اتفاق نيفتاده است و فقط با اين ادعا كه روس‌تبارهاي اوكراين در خطر هستند و مسكو قصد دارد از امنيت آنها حمايت كند، كاملا غير قابل قبول است. چنين توجيه‌هايي را امريكايي‌ها هم در عمليات نظامي پيشدستانه خود بارها و بارها مطرح كرده‌اند و هيچ‌گاه كشورهاي مستقلي از جمله جمهوري اسلامي ايران با چنين استدلال‌هايي قانع نشده ‌بود.
جمهوري اسلامي ايران هر چند روابط بسيار خوب و دوستانه‌اي با روسيه دارد، اما بايد به اين كشور تذكر دهد كه نبايد وارد زمين بازي شود كه تحت نقشه و طراحي امريكايي‌ها و انگليسي‌هاست و دامي است كه براي اين كشور پهن شده است. به نظر من خيلي ضروري است كه درست مانند دوره‌اي كه موضوع حمله امريكا به عراق در دهه ۱۹۹۰ مطرح شده ‌بود، سياست بي‌طرفي در پيش بگيريم. آن زمان ما هم تجاوز عراق به كويت را محكوم كرديم و هم با عمليات امريكا در عراق مخالفت كرديم. اين موضع بي‌طرفي هم در سطح بين‌المللي و منطقه‌اي وجهه خوبي براي ما به جا گذاشت. امروز هم لازم است كه در اين شرايط تاريخي مهم ما يك موضع بي‌طرفي مثبت اتخاذ و به ايجاد ثبات، امنيت و بازگشت به راه‌حل‌هاي سياسي كمك كرده و تاكيد كنيم كه عمليات نظامي هر چه زودتر متوقف شود. همان‌گونه كه وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران تاكيد داشت كه مسائل از طريق گفت‌وگو و ديپلماسي حل و فصل شود، ايران بايد دو طرف را به گفت‌وگو و كنار گذاشتن راه‌حل نظامي دعوت كند.
آيا سلاح هسته‌اي براي اوكراين بازدارندگي ايجاد مي‌كرد؟
در عين حال طي روزهاي گذشته اظهارنظرهايي در مورد ضرورت داشتن سلاح‌هاي هسته‌اي براي بازدارندگي مطرح شده است و عده‌اي ادعا مي‌كنند كه اگر بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، اوكراين سلاح‌هاي هسته‌اي خود را نگه داشته‌ بود، اكنون با اين وضع مواجه نمي‌شد. اظهارنظرهاي غيركارشناسانه و مصادره به مطلوب كردن تاريخ، كمكي به شرايط كنوني در موضوع اوكراين نمي‌كند. نخست بايد توجه كرد زماني كه اوكراين سلاح‌هاي خود را به روسيه تحويل داد، عملا هيچ گزينه ديگري جز تحويل دادن سلاح‌ها نداشت. اين سلاح‌ها در چارچوب شوروي سابق در اوكراين، قزاقستان و بلاروس مستقر شده ‌بود. اوكراين در مورد اين سلاح‌ها اختياري از خود نداشت و كليه سلاح‌هاي هسته‌اي بر جا مانده از شوروي بر اساس توافق امريكا و روسيه در آن زمان مقرر شد از اوكراين، قزاقستان و بلاروس خارج شود و در اختيار روسيه قرار بگيرد، چون امريكايي‌ها قصد داشتند در موضوع سلاح‌هاي هسته‌اي فقط با يك طرف روبه‌رو باشند نه با چندين كشور تازه استقلال يافته از اتحاد جماهير شوروي. اوكراين اساسا هيچ نقشي در اين مذاكرات و اختياري براي تصميم‌گيري در اين زمينه نداشت. دوم اينكه اوكراين بايد براي نگهداري امن حدود ۱۷۰۰ سلاح هسته‌اي و ۳۳ هواپيماي نظامي مجهز به سلاح هسته‌اي هزينه‌هاي زيادي برعهده مي‌گرفت تا حادثه ناخواسته‌اي مانند چرنوبيل براي آنها رخ ندهد. در آن دوران اوكراين اساسا منابع كافي براي تامين هزينه‌هاي نگهداري چنين سلاح‌هايي در اختيار نداشت و مشكل نيروي انساني كافي دلايلي بود كه باعث شد لئونيد كوچما، رييس‌جمهور وقت اوكراين تصميم گرفت اين توافق را در بوداپست پايتخت مجارستان امضا كند. برخي ادعا مي‌كنند كه واگذاري سلاح‌هاي هسته‌اي اوكراين، نتيجه اعتماد به غرب بود. به اعتقاد من اين ادعا نيز خالي از اشكال نيست، چراكه نهايتا اين سلاح‌ها در اختيار روسيه قرار گرفت، نه امريكا و بريتانيا و اين روسيه بود كه در آن دوران به دليل هزينه‌هاي بالاي نگهداري سلاح‌هاي هسته‌اي و دريافت كمك‌هاي مالي از امريكا براي امحاي بخشي از زرادخانه‌اش به علاوه تعهداتش در پيمان استارت يك تصميم گرفت سلاح‌هاي اوكراين را در مجموعه سلاح‌هايي كه براي امحا در نظر گرفته ‌بود، از بين ببرد. در نتيجه تصميم به امحاي اين سلاح‌ها توسط روسيه اتخاذ شد.
نكته ديگري كه بايد به آن توجه كرد، اين است كه اوكراين در آن دوران به سمت پذيرش پيمان NPT يا عدم اشاعه سلاح‌هاي هسته‌اي رفت. اين اقدام به اوكراين كمك كرد تا بتواند از فناوري‌هاي پيشرفته‌اي كه غرب در اختيارش گذاشت و كمك‌هاي لجستيكي كه دريافت كرد، راكتورهاي برق هسته‌اي‌اش را تجهيز و به‌روز‌رساني كند و همكاري‌هاي هسته‌اي‌اش را با ديگر كشورها ادامه دهد. در واقع اوكراين با اين اقدام صنعت هسته‌اي غيرنظامي خودش را از مرگ حتمي نجات داد و با بودجه‌هايي كه از امريكا به خاطر پيوستن به NPT دريافت كرد، توانست صنعت هسته‌اي غيرنظامي خودش را احيا كند.
نكته ديگري كه بايد به آن توجه شود، اين است كه حتي اگر فرض كنيم اوكراين يك قدرت هسته‌اي بود، آيا واقعا روسيه ملاحظه‌اي براي همين اقداماتي كه در پيش گرفته است، داشت؟ چون واقعيت اين است كه هر مقدار كه اوكراين مجهز به سلاح هسته‌اي فرضي بود، روسيه چندين برابر آن را در اختيار دارد. روسيه از زمان شوروي، تمامي نقشه‌هاي امنيتي، دفاعي و استقرار مراكز نظامي اوكراين را در اختيار داشت و به دقت مي‌دانست كه در كدام نقطه كدام امكانات قرار دارد. اصولا سلاح‌هاي فرضي هسته‌اي هيچ بازدارندگي در مقابل روسيه ايجاد نمي‌كرد. صلاح اوكراين اين بود كه مانند فنلاند در دوران جنگ سرد، سياست بي‌طرفي را در پيش بگيرد. متاسفانه ولاديمير زلنسكي گزينه ديگري را انتخاب كرد و به عضويت در ناتو اصرار كرد. اگر زلنسكي سياست بي‌طرفي در پيش گرفته ‌بود، هم مي‌توانست روابط نزديك و صميمانه‌اي با همسايه مهمش روسيه و هم با اتحاديه اروپا و امريكا روابط خوبي داشته ‌باشد، همان‌گونه كه فنلاند در دوران جنگ سرد چنين روابطي داشت. متاسفانه هم سياست غلط آقاي زلنسكي موجب تحريك روسيه شد و هم بلندپروازي آقاي پوتين كه فكر مي‌كند با اشغال بخش شرق اوكراين، خط حائلي را كه هميشه اوكراين براي روسيه به وجود آورده ‌بود اين‌بار شرق اوكراين براي روسيه به وجود بياورد.

 


برخي ادعا مي‌كنند كه واگذاري سلاح‌هاي هسته‌اي اوكراين، نتيجه اعتماد به غرب بود. به اعتقاد من اين ادعا نيز خالي از اشكال نيست، چراكه نهايتا اين سلاح‌ها در اختيار روسيه قرار گرفت، نه امريكا و بريتانيا و اين روسيه بود كه در آن دوران به دليل هزينه‌هاي بالاي نگهداري سلاح‌هاي هسته‌اي و دريافت كمك‌هاي مالي از امريكا براي امحاي بخشي از زرادخانه‌اش به علاوه تعهداتش در پيمان استارت يك تصميم گرفت سلاح‌هاي اوكراين را در مجموعه سلاح‌هايي كه براي امحا در نظر گرفته ‌بود، از بين ببرد. در نتيجه تصميم به امحاي اين سلاح‌ها توسط روسيه اتخاذ شد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون