• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5167 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۷ اسفند

ادامه از صفحه اول

قدرت و نفوذ و اعتبار دموكراسي

نظام سياسي حاكم بر روسيه گونه‌اي اقتدارگرايي است كه ماهيت واقعي خود را در زورق انتخاباتي پوشالي و غيررقابتي پنهان مي‌كند. در مقابل، نظام سياسي حاكم بر اوكراين، دموكراسي معتبري است كه بر مبناي رقابتي عادلانه و آزاد و انتخاباتي منطبق با معيارهاي شناخته شده بين‌المللي استوار شده است. اغلب مردم جهان، تجاوز نظامي يك كشور اقتدارگرا به يك كشور دموكراتيك را برنمي‌تابند و در مقابل آن به هر نحو ممكن واكنش نشان مي‌دهند، زيرا از نگاه آنان يك دولت دموكراتيك هر چند معيوب و ضعيف، از حمايت واقعي مردم خود برخوردار و بنابراين مشروع است، اما يك دولت اقتدارگرا هر چند توانا و قدرتمند، نتيجه اراده و راي آزاد مردم خود نيست و بدين دليل از بحران مشروعيت رنج مي‌برد. در حقيقت، مشروعيت دولت‌ها كم و بيش مشابه عدالت افراد است. همان‌طور كه يك فرد عادل يا شهره به عدالت، مورد علاقه ديگران است، دولت مشروع متكي به راي آزاد اتباع نيز احترامي در چشم مردم پيدا مي‌كند. افزون بر اين، همان‌طور كه داوري و قضاوت بين دو فرد عادل و ظالم، راحت و آسان است، داوري بين يك دولت دموكراتيك با دولت تماميت‌خواه يا اقتدارگرا نيز سهل و آسان مي‌نمايد. معمولا در جايي كه داوري آسان باشد، عموم مردم كمتر دچار شك و ترديد مي‌شوند و با قطعيت و حرارت بيشتري داوري مي‌كنند. اين همان چيزي است كه در جنگ روسيه عليه اوكراين پيش آمده است. اگر اوكراين مانند بلاروس داراي دولتي اقتدارگرا بود، به نظرم واكنش جهاني نسبت به جنگ عليه آن تا اين اندازه وسعت نمي‌يافت. همين‌طور اگر دولتي دموكراتيك بر روسيه حكومت مي‌كرد، تجاوز آن به خاك اوكراين هم تا بدين پايه مورد انزجار مردم جهان قرار نمي‌گرفت. راز بي‌تفاوتي نسبي مردم جهان در برابر جنگ عليه برخي كشورهاي خاورميانه را نيز مي‌توان در همين مفهوم جست‌وجو كرد. اگر رژيم اوليه طالبان در افغانستان بويي از دموكراسي برده بود يا صدام به جاي سركوب قهرآميز مردم خود، بر مبناي راي آزاد آنان حكومت مي‌كرد، به نظرم واكنش جهاني به اقدام نظامي امريكا عليه كشورهاي آنها، بسيار متفاوت مي‌شد. در واقع بسياري از مردم جهان، علاقه‌اي به حمايت از رژيم صدام يا طالبان نداشتند و نگران آن بودند كه مخالفت شديدشان با حمله امريكا به عراق و افغانستان، به حمايت از دولت‌هاي جبار حاكم بر آنها تعبير و تفسير شود. در چنين شرايطي معمولا مردم عادي براي داوري و قضاوت دچار ترديد مي‌شوند و هنگامي كه پاي ترديد پيش ‌آيد، عمل قاطعي صورت نمي‌گيرد. اين داستان در مورد ساير نزاع‌هاي منطقه‌اي مانند سوريه و يمن نيز كاربرد دارد.  خلاصه آنكه دموكراسي به عنوان پايه و اساس مشروعيت دولت‌ها، نفوذ و اعتبار جهاني و به عبارتي قدرتي نامريي دارد و نظام‌هاي سياسي مبتني بر آن را در چشم جهانيان چنان محبوب مي‌كند كه در صورت تجاوز قدرت‌هاي بيگانه، همدلي و همدردي پرشوري نثار آنان مي‌شود.


هرمنوتيك تيم ظريف در مذاكره

مذاكرات هسته‌اي ايران با 1+4 و امريكا، يكي از واقعيت‌هاي عرياني است كه بخشي از طيف‌هاي دولت را متوجه اين واقعيت كرده كه براي تامين منافع ملي، چاره‌اي جز استفاده از ظرفيت‌هاي حداكثري در كشور وجود ندارد. تيم ملي ايران خوشبختانه به جام جهاني 2022 قطر، صعود كرده است. تصور كنيد ايران در جام جهاني با تيم‌هاي قدرتمندي چون، تيم ملي برزيل، آلمان يا آرژانتين مواجه شود. براي يك چنين آوردگاه مهمي، طبيعي است كه مي‌بايست تمام ظرفيت‌هاي كشور در عرصه فوتبال به كار گرفته شوند. در واقع بايد ارنجي چيده  شود كه بتواند مقابل برزيل از آبرو و حيثيت كشورمان دفاع كرده و به قول معروف كيسه گل نشوند. در عرصه مذاكرات هسته‌اي نيز ايران مقابل تيم منتخب جهان قرار گرفته است، قدرتمندترين ديپلمات‌هاي جهان در قالب 1+4 و امريكا روياروي ايران قرار گرفته‌اند. طبيعي است كه قوي‌ترين تيم مذاكراتي ايراني نيز بايد مقابل آنها قرار بگيرد و از منافع كشور حفاظت كنند. تيم ملي ايران در حوزه ديپلماسي از دوره آقاي هاشمي، دولت سيدمحمد خاتمي، محمود احمدي‌نژاد و نهايتا دولت روحاني مشخص شده‌اند. امروز مشخص است كدام تيم‌ها، وقت مذاكرات حساس هسته‌اي را صرف شعارهاي توخالي و بيانيه‌هاي بي‌فايده كردند و كدام تيم مذاكراتي در مسير استيفاي منافع ملي ايرانيان گام برداشته‌اند. همه جريانات منصف، روي دقت نظر تيم آقاي ظريف و تخصص آنها اذعان دارند. مهم‌تر از همه تشويق‌ها و حمايت‌هايي است كه مقام معظم رهبري، از محمدجواد ظريف و تيم مذاكراتي‌شان داشته‌اند. هرچند اين تيم را چهره‌هاي اصلاح‌طلب تشكيل مي‌دهند، اما بايد توجه داشت اين تيم، تيم ملي مذاكرات ايران است. همان‌طوركه ممكن است در يك دوره، اكثريت بازيكنان تيم ملي را بازيكنان پرسپوليس يا استقلال تشكيل داده باشند، اين تيم هم به جريان اصلاحات تعلق دارند. بنابراين اگر علي باقري كني، اقدام به تعويض افراد غيرمتخصص (هرچند همسو با دولت انقلابي باش  د) و جايگزيني آنها با افراد متخصص كرده باشد، اقدام هوشمندانه‌اي است و بايد مورد تشويق قرار بگيرند. اگر هم از همه ظرفيت‌ها استفاده نكرده باشند، بايد از او انتقاد شود. معتقدم نخستين درسي كه از اين رفتار سياسي مي‌توان گرفت آن است كه سختي مذاكرات، خود را بر تيم جديد مذاكراتي ايران تحميل كرده و آنها متوجه شده‌اند كه با واقعيت مذاكره بايد مبتني بر تجربه و توان واقعي روبه‌رو شد. چرا كه تيم آقاي ظريف هم در دوران پيشابرجام، هم در دوران امضا و اجراي برجام و هم در دوره نهايي مذاكرات، تجربيات فراواني كسب كرده است. در اين ميان ممكن است جريانات افراطي و مخالف برجام اعلام كنند كه امريكا زير ميز زده است، اما مهم‌ترين دليل عملكرد مطلوب تيم مذاكراتي آقاي ظريف آن است كه ترامپ مدام فرياد مي‌زد كه ايراني‌ها، كلاه بر سر امريكايي‌ها گذاشته‌اند. اين اظهارات هوشمندي تيم ايراني در مواجهه با بزرگ‌ترين ديپلمات‌هاي جهان را نشان مي‌دهد. استفاده از اين ظرفيت‌ها يك ضرورت و هوشمندي است و اميدواريم كه يك چنين اقدامي حقيقتا صورت گرفته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون