• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5174 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۵ اسفند

خاطرات سفر و حضر (176)

اسماعيل كهرم

برادرزاده من ليلا‌خانم در زوريخ سوييس به دنيا آمده از پدر ايراني، حسن‌جان برادر ‌من و جيزلا خانم سوييسي -ايتاليايي. يك دختر دورگه بسيار زيبا با پوستي تيره و موهاي مشكي. در كودكي وقتي 4ساله بود، معلم علوم از او خواست كه همراه بچه‌ها به يك سفر كوتاه علمي بروند. من در زوريخ بودم و خيلي ميل داشتم ببينم كه در يكي از پيشرفته‌ترين كشورهاي جهان، درس عملي زيست‌شناسي چگونه برگزار مي‌شود. كلبه‌اي را در ساحل درياچه زوريخ تهيه ديده بودند و حدود 30 دانش‌آموز را به اين كلبه هدايت كردند. درها و پنجره‌ها را بستند و سپس چهار بال خفاش را رها كردند. در فضاي بالاي سر بچه‌ها كه نشسته بودند نخ‌هاي نايلوني (نخ تسبيح) را به سقف آويزان كرده بودند و به انتهاي آنها زنگوله‌هاي كوچكي كه سوييسي‌ها در ساختن آن مهارت داشتند، آويخته بودند به طوري كه اگر خفاش‌ها به زنگوله‌ها برخورد مي‌كردند آنها به صدا درمي‌آمدند. قبل از آنكه خفاش‌ها به پرواز درآيند مربي آنها در مورد خفاش‌ها و آنكه اينها مي‌توانند امواج صوتي ايجاد نمايند و توسط اين امواج موانع را تشخيص دهند، صحبت كرد و به بچه‌ها گفت اگر شما صدايي شنيديد اعلام كنيد. جمعا 4 نفر از كودكان دست خود را بالا بردند. يكي هم ليلا‌جان من بود و سعي كرد صدايي را كه شنيده بود تقليد كند. يك صداي زير بود كه بچه‌ها خنديدند و بعد يكي ديگر صداي ديگر درآورد كه مربي گفت اين حتما يك خفاش آقا است! متاسفانه بعد از مدتي بچه‌ها اين خاصيت را (شنيدن اصوات) را از دست مي‌دهند و ديگر نمي‌توانند اين صداها را بشنوند.  مانند بسياري از خواص ديگر مثلا يك كودك 2 تا 3 ساله اگر قسمتي از انگشت خود را از دست بدهد، مجددا رشد خواهد كرد ولي اين خاصيت دايمي نيست و موقتي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون