• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5235 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۹ خرداد

ادامه از صفحه اول

 سنت عجايز!

اين همه مطلق‌گرايانه عليه قاجار يا پهلوي يا صاحبان قبلي قدرت حرف زدن بيش از آنكه عليه افراد باشد، تاريخ و سنت يك كشور را به زير سوال مي‌برد. حالا هر رييس‌جمهوري بيايد بخواهد قبلي‌ها را مطلقا د و تخطئه كند، به تعبير ديگري خود را رد و تخطئه كرده است و اين شتر دير يا زود در خانه او نيز مي‌خوابد. مشكلي كه آقاي روحاني هم داشت و بارها تذكر داده شد ولي توجه كافي به آن نكرد. 
دليل دومي هم وجود دارد. هر كس كه مي‌آيد و رييس‌جمهور مي‌شود شعارها و وعده‌هايي مي‌دهد، او حق ندارد پس از آنكه در مصدر كار قرار گرفت جرزني كند و بگويد اوضاع بدتر از آن است كه فكر مي‌كرده. اين اقرار به جهل است و نوعي فريبكاري سياسي است. اين كشور را در نقطه‌اي تحويل گرفته كه كمابيش براي همه روشن بود. براي نواصولگرايان كه بر قوه قضاييه و مقننه و اطلاعاتي حاكم بلارقيب بودند همه‌چيز روشن بود و براساس همين گزاره‌ها شعار دادند و وعده ضمني دلار ۵۰۰۰ توماني دادند و ساخت يك ميليون خانه در سال و يك ميليون شغل در سال و نصف شدن تورم و... طبعا بايد به اين وعده‌ها عمل كنند. به‌طور قطع مردم هم انتظار ندارند كه همه مشكلات طي مدت كوتاهي حل شود، يا وعده‌ها صددرصد اجرايي شود، ولي مردم سره را از ناسره تشخيص مي‌دهند. متوجه مي‌شوند كه آيا رو به پيش هستيم يا رو به پس؟  هنگامي كه آقاي رييسي اين نحوه رفتار آقاي روحاني را نقد كرد شخصا آن را پسنديدم و گمان كردم كه ديگر پس از اين شاهد اين رفتار نخواهيم بود. چند ماه هم اين رفتار ادامه داشت تا اينكه به زمين سخت و سفت خوردند و اكنون تقصيرات را متوجه دولت قبل مي‌كنند. به ويژه طرفداران دولت در اين راه يكه‌تاز هستند و روشن است كه چنين رفتاري اعلام شكست ضمني است و اثرات آن در ذهن مردم بدتر از اصل بدي اوضاع يا خلف وعده‌ها است.  بنابراين پيشنهاد مي‌كنم كه نه آقاي رييسي و نه ديگر اعضاي دولت و نيز طرفداران‌شان از اين ابزار براي توجيه ناكارآمدي‌ها و وضع موجود استفاده نكنند. بانيان وضع موجود شناخته‌شده هستند، اين مساله را زياد هم نزنيد بهتر است.


توهم خودموفق ‌پنداري
و مديريت جهاني است كه الگوي عالم مي‌گردد!
زمان كودكي حكايتي از مرحوم پدرم شنيدم كه هنوز در خاطرم مانده و در مديريت نيز از آن استفاده مي‌كنم.
او حكايت مي‌كرد كه: «مردي روستايي سبدي تخم‌مرغ بر سر نهاد و براي فروش عازم شهر شد. در راه غرق در افكار خودش بود. انديشيد كه الان به شهر كه رسيدم، تخم‌مرغ‌هايم را مي‌فروشم و با مقدار پول ديگري كه دارم يك جفت گوسفند نر و ماده مي‌خرم، بعد گوسفندانم زاد و ولد مي‌كنند و صاحب گله‌اي مي‌شوم، مقداري از گله‌ام را مي‌فروشم و زمين كشاورزي مي‌خرم، سال به سال به زمين‌هايم اضافه مي‌كنم، خانه‌هاي نو مي‌سازم و بعد مي‌شوم خان روستا، مردم وقتي براي پابوسي مي‌آيند، احترام مي‌گذارند و خم مي‌شوند و مي‌گويند: «سلام عرض...» هنوز جمله‌اش را تمام نكرده بود كه از توهم بيرون آمد. قدش را خميده ديد و سبد و تخم‌مرغ‌هايش شكسته بر زمين! آه از نهادش برآمد و از ميانه راه به روستايش برگشت. در توهم همه‌چيز خوب مي‌نمايد، خيال‌پردازي راحت و اجرا دشوار است. البته آرمان و هدف داشتن و براي رسيدن به آن تلاش كردن كاري است زيبنده و روان‌شناسان به مثبت‌انديشي و آرمان داشتن توصيه مي‌كنند. ولي اين بدان معنا نيست كه فقط بخواني و بداني و عمل نكني، اگر عملت را با انديشه‌ات هماهنگ كني و انديشه‌ات را عمل نمايي، موفق خواهي شد. لكن تنها در آرمان‌خواهي بودن ره به جايي نبردن است. زمان نوجواني، مربي فوتبال فهيمي داشتيم به نام: آقاي رشتي‌محمد، تحصيلكرده تربيت‌بدني، تمرين‌هايش بيشتر دو و نرمش و شوت به دروازه و در نهايت بازي دستگرمي! به ما مي‌گفت: شب مسابقه، رفتيد منزل و خوابيديد در ذهن‌تان مسابقه فردا را بازي كنيد تا با ذهنيت مثبت داخل زمين برويد. ما هم شب كه مي‌خوابيديم در ذهن‌مان همراه با خيال، تيم مقابل را با گل‌هاي زياد شكست مي‌داديم!  فرداي مسابقه در زمين سفت و سخت بين وهم و خيال و واقعيت فرسنگ‌ها فاصله مي‌ديديم و با شكست زمين مسابقه را ترك مي‌كرديم. با توهم و خيال‌پردازي نمي‌توان پيروز شد. تمرين و ممارست و عقل و تدبير و كار تيمي مي‌خواهد. ذهن‌گرايي و مثبت‌انديشي زماني موثر است كه پشتوانه صحنه واقعي و عملي باشد. در بازي كار و زندگي بازيكناني برنده‌اند كه با ذهن و انديشه، نقشه راه را ترسيم و در صحنه نمايش نقشه راه را با تدبر و تفكر و عمل اجرا نمايند. دشواري را بپذيرند و فراز و فرود، شكست و پيروزي، آنها را در راه‌شان مصمم‌تر نمايد. مديران خيال‌پرداز ره به جايي نخواهند برد. آنان كاركنان و مردم را آشفته مي‌كنند.


با يك استعفا بهار نمي‌شود

از قبل از روي كار آمدن اين دولت قابل پيش‌بيني بود كه با توجه به كسري بودجه، حجم بالاي نقدينگي، تورم و تداوم تحريم‌ها حتي ادامه و حفظ وضع موجود نيز ممكن نيست. چه بسا در دولت گذشته 6 ماه فرصت بود تا دستگاه ديپلماسي ما بتواند برجام را احيا كند. حتي محمدجواد ظريف سوگند خورد كه كانديداي رياست‌جمهوري نمي‌شود كه بتواند در فرصت پس از روي كار آمدن بايدن برجام را احيا و سايه تحريم‌هاي ظالمانه را از سر مردم ايران بردارد، اما تحقق هدف يكدست شدن حاكميت مانع از حضور موثر او در اين بزنگاه حساس و تاريخي شد. البته احياي برجام و قرار گرفتن سياست خارجي ما در ريل مناسب، تنها جزيي از راه‌حل عبور از مشكلات و بحران‌هاي رو به افزايش ايران است و ناگفته پيداست كه برجام نسخه شفابخش همه مشكلات پيش روي اقتصاد ايران نيست. اما مساله اصلي را بايد در رويكردهاي ضدتوسعه‌اي دانست كه توجيه‌گر ويژه‌گزيني‌ها، نظارت استصوابي و محدود شدن دايره حضور شايستگان و متخصصاني دانست كه يا خانه‌نشين شده‌اند يا رفتن را بر ماندن در كشور خود ترجيح داده‌اند. تا ويژه‌گزيني جايگزين شايسته‌گزيني است در بر همين پاشنه خواهد چرخيد. با اين رويكرد با استعفا و كنار رفتن يك فرد اميد چنداني به اصلاح سياست‌گذاري‌ها نمي‌توان داشت. تنها نسخه شفابخش براي كار آمدي حكمراني در ايران توجه به خواست مردم، تلاش براي كاهش رنج آنها و تن دادن به الزامات حكمراني خوب ذيل توسعه دموكراتيك، همه‌جانبه و پايدار است. در غير اين صورت روزبه‌روز بر ناكارآمدي‌ها و بحران‌ها و شكاف بين حاكميت و ملت افروده خواهد شد. بنابراين آنان كه آگاه نيستند بايد بدانند، با يك استعفا بهار نمي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون