• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5264 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۴ مرداد

سرطان؛ گذار از درد همنشيني با رنج

 در وضع عادي اين يعني هم‌سنخي با «مرفهان بي‌درد» و هم‌سخني با آنان كه «زندگي را مي‌خواهند بي‌دغدغه پشت سر نهند» در اين وضع مي‌توان با گوسفندان پيش از قرباني هم كمي احساس همدردي داشت، آنگاه كه مجبور به خوردن پياپي آب و علف براي افزايش وزن مي‌شوند!
تجربه زيستن در جهان‌هاي گوناگون و گذشتن از آنها به من آموخته است كه به «خوشي» و نه «ناخوشي» چنان پايدار نبينم كه اميد و نااميدي خويش را بر پايان يا بقاي دايمي درد و رنج بنا كنم. به تجربه دريافته‌ام كه با هر شادي، اندوهي و با هر «فروبستگي»، «گشايشي» همراه است و همين در عميق‌ترين لايه‌هاي ذهني باورهايم نيز نشسته است. گفتني در اين باره فراوان است و آنان كه از فلسفه درد و ملال و رنج سخن گفته‌اند، تصور زندگي بدون درد را ناممكن مي‌دانند، اگرچه بر تاب‌آوري در زندگي همراه با درد را هم ستوده‌اند، به گفته آرنه وتلسن Arne Vetlesen فيلسوف نروژي «همه ما در معرض درد هستيم، اما نه لزوما به شكل واقعيتي مبهم، بلكه به منزله يك احتمال واقعي.»
همه اينها را نوشتم تا بگويم خبر گذار موفق من از درد شيمي درماني هفتم در كمترين زمان با خبر ابتلاي برادرم مهدي به بيماري سخت عفوني و همراهي آن با كرونا همنشين شد. مهدي دچار معلوليت ذهني است و طبيعتا ذهن و زبانش از بيان به موقع درد قاصر. زندگي‌اش سرشار از عاطفه و مهرباني است و زيبايي به تمام معنا انساني زندگي مي‌كند. بيماري‌اش به خصوص در آنجا كه او را از پا مي‌اندازد و راهي اورژانس و آي‌سي‌يو مي‌كند، من و همه خويشان را به همنشيني با رنج‌هاي بزرگ انسان فرا مي‌خواند، رنج‌هايي كه نمي‌تواند به زبان‌ آيد و نوعا گفت‌وگويي هم بر سر آن ميان بيمار و پزشك به سادگي شكل نمي‌گيرد، نمي‌دانم نوشتار هفته پيش يعني «بيمار، پزشك و محيط مشترك ارتباطي» را درباره مهدي و بيماراني از اين دست چگونه تفسير كنم. فقط مي‌دانم كه «ارتباطات انساني» مي‌تواند پزشك و پرستار را فراتر از دامنه زبان و چشم و گوش و ذهن و دل بيماران معلول و ناتوان و خانواده‌هاي نگران آنان بكشاند و اميد به زندگي را در سخت‌ترين حالات بيماري فعليت بخشد.
3) وقتي سخن به بيماران عاجز از گفتن درد مي‌رسد بلافاصله پاي ضرورت‌هاي اخلاقي و حوزه‌هاي مرتبط با «اخلاق مراقبت» به ميان مي‌آيد. پيش‌ترها نوشتم كه از جمله رهاوردهاي ابتلاي به سرطان براي من آشنايي با آثار ارزنده‌اي بود كه قبل از اين، كمتر به آنها دسترسي داشتم: كتاب و گل انصافا خانه ما را زيبا كرد. در همين ايام بود كه خانم دكتر مريم نصر اصفهاني تحقيق خواندني‌اش را در باب پرواي ديگران با درآمدي بر فلسفه اخلاق مراقبت برايم فرستاد. امروز كه به تامل در باب چگونگي مراقبت از بيماران كوتاه دست و بي‌زبان از بيان درد رسيد به اين كتاب رسيدم كه بر ساختن دنيايي مبتني بر «مراقبت» با دگرپروايي تاكيد دارد، «دنيايي كه آدم‌هاي بيشتري شانس جان به در بردن» در آن را پيدا مي‌كنند. نظريه اخلاق پرواداري يا اخلاق مراقبت از جمله نظريه‌هاي جديد در حوزه فلسفه اخلاق است كه بر خلاف اغلب سنت‌هاي اخلاقي نه با تكيه بر اصول منطقي كه با تكيه بر احساس ـ احساس ناشي از من بايد كار مي‌كنم ـ آغاز مي‌شود، احساساتي كه معمولا اصلي‌ترين موتور حركت ما به سوي رفتاري اخلاقي هستند. به نظر مي‌رسد در تنظيم روابط انساني ميان پزشك و بيمار بايد به اخلاق مراقبت، تيمارداري و غمخواري سهم و نقش بيشتر داد، چون جامعه آسيب‌زده ما و انسان مدام در رنج معاصر امروز سخت نيازمند تيمارداري چند ساحتي اجتماعي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون