• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5278 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۴ مرداد

هنرهاي تجسمي و« آيين»

حجت اماني

صنعت عكس تاثير بسزايي بر نقاشي واقع‌نمايانه و طبيعت‌گرايانه گذاشت و به نوعي به مقابله با آن برخاست و نقاشي با تكيه بر ويژگي‌هاي ديگري غير از بازنمايي و رونگاري از طبيعت عرصه را براي ديدگاه‌ها و نگاه‌هاي وسيع‌تر باز كرد و كاركرد نقاشي به مثابه ثبت وقايع و حفظ رخدادها را با چالش‌هاي مهمي روبه‌رو ساخت.
فناوري‌هاي ديجيتالي و رشد رسانه‌هاي چندوجهي در دنياي امروز نيز كاركرد اين ژانر از نقاشي به عنوان رسانه‌اي جهت انتقال و گزارش وقايع به مخاطبان را محدود ساخته است. با اين وجود، در دوره حاضر همچنان نقاشي‌هاي واقع‌نمايانه روايت‌محور از رويدادهاي ديني ازجمله واقعه عاشورا، بازتوليد و رونگاري مي‌شوند و توسط گفتمان‌هاي دولتي نيز مورد حمايت قرار مي‌گيرند. 
نقاشي خيالي‌نگاري (قهوه‌خانه‌اي) در امتداد سنت‌هاي تصويري هنر ايران بيشتر با محوريت رويدادهاي آييني از جمله واقعه عاشورا از بطن مردم به وجود آمده و نقش و كاركرد مهم آن با همراهي نقالان، مرشدان و پرده‌خوانان به مثابه يك رسانه در زمان خود به شمار مي‌آمده است. عملكرد اين پرده‌ها در جهت حفظ و انتقال واقعه عاشورا به اقشار مردم در روزگاري كه تنها رسانه موجود روزنامه‌ها و غالب مردم از سواد خواندن و نوشتن بي‌بهره مانده بودند، امروزه براي ما قابل توجيه و درك است. همچنين از آن جهت كه غالب‌ سفارش‌دهندگان و سازندگان آنان، مردم كوچه و بازار بودند، اين پرده‌نگاري‌ها در قالب حماسه‌هاي آييني و مردمي، زمينه‌ساز بستري براي بروز مسائل اجتماعي نيز شدند. به‌طور مثال در پرده‌نگاري‌هاي دوره قاجار از حماسه عاشورا علاوه بر ژرف‌نمايي (پرسپكتيو) مقامي نوعي ژرف‌نمايي اجتماعي هم به‌طور همزمان در آنها ديده مي‌شود؛ اغراق در پيكره‌نگاري مردانه در نقاشي‌ها حكايت از جامعه مردسالار قاجار داشته و زنان كه در دوره مشروطه «ضعيفه» خوانده مي‌شدند، در پرده‌هاي عاشورايي به صورت پيكره‌هاي كوچكي در حاشيه‌هاي نقاشي در قالب زنان حاضر در كربلا به تصوير كشيده مي‌شدند كه گوياي گفتمان اجتماعي زنان در جامعه آن دوران بوده است. با اين وجود، اگرچه پرده‌هاي خيالي‌نگاري عاشورايي دوران قاجار به عنوان فرهنگ تصويري عصر خود نقش مهمي را عهده‌دار بوده‌اند، اما به نظر نمي‌رسد امروزه با توجه به رشد و گسترش رسانه‌هاي مختلف هم گوياي معاني عميق اين حماسه باشند. 
حقيقت حماسه عاشورا را مي‌توان تا حد زيادي از اين جمله بزرگ عرفاني و حماسي درك كرد؛ «ما رايت الا جميلا»، چيزي جز زيبايي نديدم. سخن كوتاه اما از شكوه حماسه، مرگ زيبا و عاشقانه است كه رويت آن نيز طبعا دروني زيبا و چشمي حقيقت‌بين را مي‌طلبد. ديدن اين حقيقت به آساني ميسر نخواهد شد، چراكه «هر كسي كه مي‌خواهد نور خورشيد را ببيند، بايد ابتدا چشم خود را پاك كند».(1) با توجه به اين ديدگاه به نظر مي‌رسد هنرهاي تصويري ظرفيت به تصوير درآوردن اين حقيقت والا را نداشته و همچنان هنرهاي تصويري عاشورايي به ويژه آثار واقع‌نمايانه و طبيعت‌گرايانه دوره حاضر خالي از اين حقيقت است. درست مانند اين است كه بخواهيم اشعار عرفاني را به گونه‌اي تصوير كنيم تا براي مخاطب عام قابل دريافت باشند. ترجمان اين حماسه نيز به متن تصويري روايت‌گونه مانند معني كردن شعر است كه تا حد زيادي معاني پنهان و عميق آن را به يك معني خاص تقليل مي‌دهد. همان‌طور كه با ترجمه كردن شعر، صنايع ادبي و فنون شعر و شاعري آن از بين مي‌روند مانند آرايه زيباي «ايهام» در شعر كه با پيدا كردن مصداق براي آن ديگر ايهامي وجود نخواهد داشت. به بيان ديگر با باز كردن معني شعر جهت فهم مخاطب زيبايي آن از بين مي‌رود. بنابراين مي‌توان گفت نقاشي‌هاي واقع‌گرايانه عاشورايي معاصر نيز به جاي پرداختن به مفاهيم والاي اين حماسه، سطح اين حقيقت را براي فهم مخاطب امروزي به تصويرسازي ادوات جنگ تنزل داده و اين حماسه عرفاني را تا سر حد يك جنگ تقليل مي‌دهند، چراكه مخاطب سوادآموخته و تحصيلكرده به مفاهيمي عميق‌تر از به تصوير كشيدن شمشير و سپر و نظير آن نيازمند است.
از اين‌رو به نظر مي‌رسد بيشترين نقش انتقال معاني اين حماسه را هنرهايي چون شعر، موسيقي و خوشنويسي برعهده داشته‌اند كه نمونه‌هاي ارزشمند آن، در فرهنگ ديداري، نوشتاري و شنيداري اين سرزمين باقي مانده است. 
«سقاخانه‌ها» از سازه‌هاي نمادين و مفهومي است كه جلوه‌گاه تلاقي چندين هنر با مفاهيم ايراني-اسلامي به ويژه عاشورايي است. اين بنا‌ها بيش از آنكه محلي براي نوشيدن يا نوشاندن آب باشند؛ سازه‌اي مفهومي و تعاملي در فرهنگ آييني و ديني مردم است. رهگذران خسته از روزمرّگي زندگي مادي با رسيدن به اين مكان‌ها با نوشيدن جرعه‌اي آب، ضمن رفع تشنگي جسماني و يادآوري حماسه كربلا، افكارشان را تازه مي‌ساختند و نياز معنوي‌شان را برآورده مي‌كردند. مردم در تعامل با آن با برافروختن نور (شمع) از تاريكي و ظلمت دوري جسته و با بستن قفل به گشايش نياز‌ها اميدوار مي‌شدند. از اين سبب مي‌توان سقاخانه را در شمار آثار فرهنگي و هنري دانست كه با كاركردهايي كه دارد، توانسته مفاهيم عميقي چون پاكي و نور از حماسه كربلا را بازتوليد كند.
1- از آثار سنت آتناسايوس اسكندريه قرن 3

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون