• ۱۴۰۳ شنبه ۲۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5282 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۹ مرداد

ادامه از صفحه اول

امريكا و كودتاي 28مرداد:  هزينه و عايدي

تا اينكه بالاخره اسناد منتشره از سوي سازمان اطلاعات و امنيت امريكا، سيا و سپس اقرار مادلين آلبرايت، وزير خارجه اسبق دولت امريكا در زمان كلينتون، به نقش امريكا در سرنگوني دولت مصدق بر همگان اين مهم را عيان ساخت كه مسوول اصلي سرنگوني دولت مصدق امريكاست، چراكه قبل‌ از آن دولت بريتانيا تمامي راهكارها را از جمله تحريم بين‌المللي نفت ايران، اعزام نيرو به جنوب ايران، ايجاد شكاف در درون نهضت ملي و مهم‌تر از همه خلق بحران‌هاي داخلي براي سرنگوني دولت مصدق انجام داده بود، اما ناكام ‌مانده بود. اوج هنر ديپلماتيك دولتمردان بريتانيا در متقاعد كردن دولت امريكا براي سرنگوني دولت مصدق استفاده ابزاري از تهديد استقرار كمونيسم در ايران بود. اما تامل در اسناد ديپلماتيك بيانگر اين مهم است كه موضوع تهديد كمونيسم بهانه‌اي بيش نبوده است و مشاركت امريكا در كودتاي بيست هشت مرداد بايد در ارتباط با سه مولفه ديگر بررسي شود: اولا در امريكا جمهوري‌خواهان به رهبري آيزنهاور به قدرت رسيده و برادران دالس يكي در وزارت خارجه و ديگري در سازمان سيا مستقر شده بودند. دولتمردان جديد امريكا راهبرد جديدي براي مقابله با كمونيسم داشتند كه در اين راهبرد دولت‌هاي ملي مانند دولت دكتر محمد مصدق جايگاهي نداشت و يك دولت دست‌نشانده بايد اين ماموريت را برعهده مي‌گرفت. ثانيا مصدق به تمامي راهكارهاي ديپلماتيك براي حل موضوع نفت پاسخ منفي داده و خواهان اجراي تمام ‌و كمال قانون ملي كردن نفت بود حال آنكه از نظر دولتمردان امريكا امكان قبول راهكاري كه بيش‌از اصل پنجاه پنجاه يا اصل تنصيف درآمدهاي نفتي ايران را تامين كند وجود نداشت، چراكه دولت امريكا خود در بهترين حالت قراردادهاي نفتي را در آرامكوي عربستان و امريكاي لاتين بر اساس اين اصل امضا كرده بود و موافقت با تصميم مصدق در تضاد با منافع ملي اين كشور بود. ثالثا در آن مقطع فضاي دوقطبي بر جهان حاكم و جنگ سرد با به قدرت رسيدن آيزنهاور در اوج خود بود لذا طبيعي بود كه امريكا بين انگليس به عنوان متحد استراتژيك خود در اروپا براي مقابله با كمونيسم و ايران، بريتانيا را انتخاب كند. بدين‌ ترتيب منافع سياسي، امنيتي و اقتصادي امريكا همراه با شگردهاي ديپلماتيك بريتانيا، دولت امريكا را راضي به مشاركت در سرنگوني دولت قانوني و ملي دكتر محمد مصدق كرد، اما اكنون سوال اصلي اين است كه دولت امريكا از مشاركت در كودتا چه به دست آورد و چه از دست داد؟ امريكا پس‌از كودتا در قالب قرارداد كنسرسيوم چهل درصد از نفت ايران را به دست آورد و اين در حالي بود كه قبل ‌از آن چند بار دولت مصدق پيشنهاد فروش نفت ايران را به امريكا داده و امريكا آن را رد كرده بود مضافا اينكه به ادعاي تمامي كارشناسان نفتي، امريكا در آن مقطع احتياج به نفت جديدي نداشت، اما در مقابل دولت امريكا چه چيز را از دست داد؟ آنچه اين دولت در ايران از دست داد اعتماد خود در ميان بسياري از ايرانيان به ‌ويژه نخبگان سياسي ايران بود. تا قبل ‌از كودتا بسياري از نخبگان ايراني، به دليل خاطره خوبي كه از حضور مستشاران امريكايي در ايران داشتند، دولت امريكا را نوعي منجي به شمار مي‌آ‌وردند، اما مشاركت امريكا در كودتا ايرانيان را نسبت‌ به اين دولت بي‌اعتماد و سبب به وجود آمدن نوعي بي‌اعتمادي ميان دو ملت شد، وضعيتي كه تحولات و رويدادهاي پس‌ از انقلاب آن را عميق‌تر و گسترده‌تر كرد؛ به قول جيمز بيل، وابسته فرهنگي سفارت امريكا در تهران در سال‌هاي پس از كودتا، مشاركت امريكا در كودتاي28مرداد1332 بذرهاي انقلابي را در ايران پي افكند كه يكي از شعارهاي اصلي آن مرگ ‌بر امريكا شد. اكنون بايد از دولتمردان امريكا اين سوال را پرسيد كه آيا از نظر اقتصادي و اصل هزينه و عايدي، مشاركت امريكا در كودتاي 28 مرداد عاقلانه بود يا نه؟


روز محاكمه

اين صحنه رقت‌انگيز مواجهه دخترك با بازجو را قاضي مرتضوي با لبخندي سرد و تلخ پايش و نظارت مي‌كرد و آن مرد هيولايي، حضار در دادگاه را ناديده گرفته بود و با تكرار مي‌گفت: «بگو ديگر»، اعتراف كن، حرف بزن، دخترك سرخ مي‌شد و زرد و گل‌واژه‌هاي سخنش مي‌پژمرد، او «بنفشه سام‌گيس» بود، كسي كه ياد و نامش برايم يادآور «خبرنگار زن، رسانه و روزگار دشوار آنان است».  ‎او هنوز هم مثل هر خبرنگار ديگري با همه سختي‌ها و دردهايش، بغض خود را فرو مي‌خورد، مي‌ايستد، نمي‌ترسد و براي مردم و محكومان مي‌نويسد و با همين تلاش‌هاي فرهنگي و خبري‌اش پويا مي‌شود و جريان مي‌يابد تا شايد باد بهاران‌ آيد از اقصاي دور...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون