هيچكس نميتواند رو به دوربين دروغ بگويد
معماي لوييز فيگو
گروه ورزش
تحقيقات انجامشده توسط ادوارد گيزلمن استاد روانشناسي در دانشگاه كاليفرنيا، لسآنجلس، اين نظريه را تاييد كرد كسي كه دروغ ميگويد اغلب تماس چشمي را قطع ميكند و براي اثبات حرفش به لحظاتي خاص در بازجوييها اشاره ميكند. اگرچه بحث بيش از اندازه سر تيكها يا رفتارهاي شخصي آسان است اما كاملا ميتواند بر مستند اخير نتفليكس با نام The Figo Affair منطبق شود. جايي كه در دو موقعيت جداگانه از يك سوژه همنام در مورد انتقال زلزله مانندش از بارسلونا به رئال مادريد سوال شد. فيگو پاسخهايي يك خطي ميدهد كه طي آن نگاههاي خيره نشدهاش با يك نگاه قابل توجه به دوربين شكسته ميشود.
اين دو پاسخ به فاصله ۲۲ سال از همديگر به دست آمد. در ژوييه ۲۰۰۰ قبل از جدايي بسيار جنجالي خود از بارسلونا به يكي از خبرنگاران كه شبيه بازپرسان تفتيش عقايد بود، گفت: «ببين من يك قرارداد دارم و انتظار دارم آن اجرا شود.» بيش از دو دهه بعد فيگو به عنوان كسي كه خودش بيش از حد تمايل دارد در برنامه شركت كند قراردادي را روايت ميكند كه آغاز دوران كهكشاني رئال مادريد را به تصوير ميكشد. مستقيما از فيگو سوال ميشود كه آيا وقتي اصرار داشت كه بارسلونا را ترك نخواهد كرد آيا واقعا منظورش اين بوده كه ترك نميكند؟ فيگو پاسخ ميدهد: «بله در آن زمان من اينطور فكر ميكردم.» در همان لحظه فيگو به سمت چپ خود نگاه ميكند در حالي كه لبخندي روي لبهايش نقش بسته است.
البته ممكن است اين مليپوش سابق پرتغال در هر دو مورد حقيقت را گفته باشد. زيرا مستند اينطور نشان ميدهد كه او در معامله غير قابل باوري كه او را در كاتالونيا منفور كرد بيتقصير بوده و چندان مايل نبوده اين كار را انجام دهد. البته فيگو در زمان معارفه در مادريد بدبخت به نظر نميرسيد. چرا كه آلفردو دياستفانو اسطوره باشگاه پيراهن خود را به او هديه داد. فيگو شبيه گرانقيمتترين بازيكن جهان به نظر نميرسيد اما شبيه گروگانهايي هم نبود كه آدمربايانش تصوير او را براي خانواده طرف ارسال ميكنند. به عنوان يك مدرك فيگو به گروه فيلمبرداري ميگويد: «در ذهنم نبود كه خوشحاليام را ابراز كنم. من آنجا بودم اما آنجا نبودم.»
فلورنتينو پرز به دنبال انتخاب شدن به عنوان رييس رئال مادريد بعد از لورنزو سانز كه دو قهرماني چمپيونز ليگ را بعد از يك دوره طولاني عدم موفقيت به دست آورده بود به هواداران رئال مادريد قول داد كه بند آزادسازي ۶۰ ميليون يورويي قرارداد لوئيس فيگو را پرداخت كند. او گفت يا اين بازيكن را از بارسلونا ميآورد يا در غير اين صورت هزينه تمديد بليت فصل آنها را خواهد پرداخت. لازم به ذكر است كه اين به سال ۲۰۰۰ برميگردد زماني كه اين نوع پول براي شما بازيكنان بيشتري از يك مدافع كناري نيمه مناسب در ليگ برتر ميخريد!
از آنجايي كه فيگو در بارسا جايي كه او سلطان بلامنازع تيم بود احساس كمارزشي ميكرد، خوزه وگا بازيكن سابق پرتغالي به واسطه پائولو فوتره كه نمايندگي پرز را برعهده داشت به سراغ ايجنت او رفت. فيگو پيشنهادات اوليه را رد كرد اما فيوتر به پرز اطلاع داد كه معامله ممكن است جوش بخورد اما فيوتر خودش ده ميليون يورو كميسيون ميخواهد. او توضيح ميدهد: «در آن روز بود كه حماسه لوييس فيگو آغاز شد. باورنكردني است كه همهچيز از يك دروغ آغاز شد.»
سازندگان مستند تمام بازيگران اصلي آن حماسه را گرد هم آوردند تا خاطرات خود را از چند هفته پرفراز و نشيب در تابستان فصل ۲۰۰۰ اسپانيا توضيح دهند. به سرعت آشكار ميشود كه بسياري از اين خاطرات در بهترين حالت كلي و بدترين حالت غير صادقانه هستند. فيگو، فوتره، پرز و وگا همگي روايتهايي متناقض از اين انتقال ارايه ميدهند. همراه با خوان گاسپارت كه اولين وظيفهاش به عنوان رييس تازه بارسلونا در آن تابستان اين بود كه به هواداران باشگاه اطلاع دهد بهترين بازيكن آنها به تازگي توسط رقيب دزديده شده؛ آنهم سرسختترين دشمنشان يعني رئال مادريد با يا بدون رضايت مشتري خود وگا قراردادي را با پرز امضا كرده بود به اين معني كه اگر اين بازيكن به پايتخت اسپانيا نرود، يك نفر كه به احتمال زياد ايجنت وحشتزده فيگو بود به رييس رئال مادريد 19 ميليون پوند بدهكار ميشود. فيگو ادعا ميكند از چنين چيزي اطلاع نداشته اما وگا ميگويد اين كار را با رضايت فيگو انجام داده است. بارسلونا در آن مقطع ميتوانست بند جريمه فيگو (19 ميليون پوند) را بپردازد و بازيكن خود را حفظ كند. اما پرداخت اين مبلغ براي بازيكني كه بارسلونا از قبل در اختيار داشت ميتوانست آنها را مضحكه خاص و عام كند. به ويژه كه پرز قصد داشت با اين پول بليت فصل هواداران رئال را در صورت شكست انتقال تامين كند.
فيگو ميگويد: «دليل اصلي اين بود كه براي من ارزش قائل بودند و واقعا مرا ميخواستند. در پايان به خودم هم فكر كردم. آيا خودخواهي بود؟ شايد. آيا من پول بيشتري كسب كردم؟ بله اما اگر ميماندم همان درآمد را كسب ميكردم.» او همچنين از آسيب ناشي از آزار و اذيت و دريافت برچسب خائن در بازگشت دردناكش به نيوكمپ در سه ماه بعد گفت. لقبي در ميان ديگر القاب ناخوشايند كه از سوي 120000 طرفدار بارسلونا در حالي كه اسكناس تكان ميدادند شنيده ميشد. برخي از آن طرفداران بطريها، سكهها، فندكها و چاقو را بر سر او پرت ميكردند. دو سال بايد ميگذشت تا سر خوك به سمت او پرتاب شود درحالي كه ميرفت تا كرنر بزند.
پپ گوارديولا كه يكي از همتيميهاي سابق فيگو بود، ميگويد: «او به سرعت خيلي دور شد. خط قرمز شكسته شده بود.» فيگو بعدا با يادآوري شكست 2-0 رئال به گاردين گفت: «من يكي از معدود ورزشكاراني هستم كه مجبور شدم با 120000 نفر كه مقابلم بودند بازي كنم. افرادي كه روي من تمركز كرده بودند، نه روي تيم.»
ماجراي فيگو داستان سرگرمكنندهاي است از انتقالي پرهياهو كه در بلاتكليفي باقي ماند. اتفاقي كه توسط برخي روساي باشگاهها، جاسوسها و شارلاتانها انجام شد. فيگو با وجود بهرهمندي از عوايد 22ساله تصميمش كه يك تصميم موفقيتآميز بود در لحظات پاياني برنامه از اشتباهاتي كه در زندگي مرتكب شده است گفت. او گفت: «سعي ميكنم پشيمان نباشم. زيرا فكر نميكنم پشيماني فايدهاي براي كسي داشته باشد.»
منبع: گاردين