توطئه ايجاد «دالان توراني ناتو»
با پيامدهاي ژئوپليتيكي عليه ايران، روسيه و چين
احمد كاظمي
با گذشت بيش از 22 ماه از پروژه جنگ دوم قرهباغ هنوز توطئه ايجاد «دالان توراني ناتو» با عنوان جعلي «كريدور زنگزور»، به شدت در دستوركار ناتو با محوريت امريكا، انگلستان و صهيونيسم بينالملل قرار دارد.
احمد كاظمي در يادداشتي كه در وبسايت شوراي راهبردي روابط خارجي منتشر شده، مينويسد: اساسا پروژه جنگ دوم قرهباغ نه براي آزادي قرهباغ، بلكه به عنوان پوششي براي اجراي «دالان توراني ناتو» بود كه تاكنون ناكام مانده است؛ اما پيش از تبيين ماهيت اين دالان، ذكر اين نكته ضروري است كه به كار بردن واژه مجعول «كريدور زنگزور» به جاي «دالان توراني ناتو» از منظر تاريخي، سياسي و حقوقي اشتباه است، چراكه واژه دالان زنگزور يا به عبارت دقيقتر واژه جعلي «زنگزور غربي» به استان سيونيك در جنوب ارمنستان كه مرز ايران و ارمنستان را تشكيل ميدهد، اطلاق ميشود. در واقع اين واژه در بطن خود ادعاي ارضي عليه استان سيونيك ارمنستان را دارد كه به معناي خدشه به تماميت ارضي اين كشور و نقض ماده 4 منشور سازمان ملل است. از منظر غرب، روسيه، چين و ايران سه دشمن اصلي ناتو هستند و ائتلاف آنها به معناي ايجاد نظم نوين منطقهاي عليه غرب است. از آنجا كه منطقه قفقاز و آسياي مركزي به عنوان هارتلند زمين، تنها منطقهاي است كه با اين سه كشور مشترك است، بنابراين مستعدترين كانون جغرافيايي براي ضربه زدن به ايران، روسيه و چين محسوب ميشود. قبل از جنگ جهاني دوم براي تغييرات ژئوپليتيكي ايفاي نقش كند و در چهار محور زير، ضرباتي متوجه سه كشور مذكور بنمايد. حوزه ترانزيتي: روسيه، چين و ايران در حال حاضر در محوريت چهار طرح ترانزيتي مهم «يك كمربند - يك جاده»، «دالان شمال -جنوب»، «كريدور خليج فارس به درياي سياه» و «كريدور اكو» قرار دارند. در چارچوب دالان توراني ناتو قرار است «كريدور لاجوردي» توسط آنكارا از تركيه به قفقاز و آسياي مركزي، افغانستان و پاكستان (گوادر) ايجاد و كريدورهاي چهارگانه فوقالذكر به نوعي از ميانه قطع يا تضعيف شوند.
حوزه انرژي: دالان توراني ناتو قرار است گاز ازبكستان، قزاقستان و تركمنستان را از خزر به باكو برساند. در حال حاضر از باكو تا ايتاليا خط لوله انتقال گاز (شامل قفقاز جنوبي، تاناپ و تاپ) فعال است، اما باكو به تنهايي گاز كافي براي ارسال از اين خط لوله ندارد. با تحقق دالان توراني ناتو و اتصال گاز سه كشور مذكور به اين خطوط لوله، اروپا به گاز روسيه در قالب خطوط لوله استراتژيك نورد استريم و ايران نياز جدي نخواهد داشت و ظرفيتهاي ژئوپليتيكي روسيه و ايران در حوزه انرژي تضعيف و چين نيز در تامين انرژي مورد نياز خود از آسياي مركزي با مشكل مواجه خواهد شد. از اين منظر، حاميان طرح دالان توراني ناتو اميدوارند با تصويب كنوانسيون رژيم حقوقي خزر در مجلس شوراي اسلامي كه در آن احداث خطوط لوله انرژي در بستر خزر مجاز شمرده شده، راه براي ايجاد خط لوله انرژي دالان توراني هموار شود. حوزه گسترش ناتو: دالان توراني ناتو قرار است مستقيما ناتو را وارد مرزهاي شمالي ايران، جنوبي روسيه و غربي چين در سينكيانگ و طرح محاصره اين كشورها و زمينهسازي براي تجزيه آنها را تكميل كند. حضور ناتو در قفقاز و آسياي مركزي به عنوان مكمل طرح محاصره روسيه از سمت درياي سياه، محاصره چين از درياي جنوبي چين و محاصره ايران از سمت خليج فارس است. همچنين در هدفگذاري ناتو، دالان توراني ناتو به عنوان مقدمه تقويت سازمان كشورهاي به اصطلاح تركزبان و تاسيس به اصطلاح «ناتوي تركي» در قالب اين سازمان (شبيه ايده ناتوي عربي در سازمان همكاري خليج فارس) است. در صورتي كه باكو، آنكارا و ناتو واقعا درصدد اجراي توطئه «دالان توراني ناتو» از طريق دستاندازي به سيونيك نباشند، بهترين راهكار عبور اين مسير در نقطه مرزي زنگيلان و نخجوان با ارمنستان از درون خاك ايران است كه يادداشت تفاهم آن اسفند 1400 به امضاي تهران و باكو رسيده است. ايران در سه دهه اخير مسير اصلي (نه مسير جايگزين) اتصال خاك جمهوري آذربايجان به نخجوان، اتصال تركيه به جمهوري آذربايجان و همچنين ارتباط ارمنستان با خارج بوده است. همين نقش محوري ايران، با هدف تضمين صلح پايدار ميان باكو، ايروان و آنكارا، اكنون نيز ميتواند از طريق تداوم جاده زنگيلان به نخجوان از خاك ايران، تقويت شود، ضمن اينكه اين امكان وجود دارد كه خطوط (صرفا) مواصلاتي ديگري ميان جمهوري آذربايجان با نخجوان از طريق قازاخ (كه داراي جاده به ايروان و شمال نخجوان است)، ايجاد شود؛ با وجود چنين راهكارهايي، اصرار باكو و آنكارا بر گذر كريدور از جنوب ارمنستان، كوبيدن بر طبل «دالان توراني ناتو» خواهد بود كه نه ماهيت ترانزيتي و تجاري، بلكه ماهيت سياسي، امنيتي و نظامي، ژئوپليتيكي و مبتني بر ادعاي ارضي دارد و با مخالفت و واكنش شديد برخي كشورها به ويژه ايران و روسيه مواجه خواهد شد. طبيعتا با منطق باكو -آنكارا، ايران نيز ميتواند درخواست ايجاد دالان از منطقه قرهسو به ايروان را داشته باشد تا دسترسي ايران به ايروان از نقطه مرزي از حدود 400 كيلومتر به كمتر از 50 كيلومتر كاهش يابد به ويژه اينكه قرهسو تا 90سال پيش بخشي از ايران بوده است. اصرار باكو و آنكارا بر «دالان توراني ناتو» نهتنها به تحقق اين دالان منجر نخواهد شد، بلكه با ايجاد واگرايي منطقهاي و به دليل اتكا بر قومگرايي، آينده قرهباغ را مبهمتر، اختلافات داخلي در حاكميت علياف را تشديد و نارضايتي و گسلهاي قومي در جمهوري آذربايجان را فعالتر خواهد ساخت، ضمن اينكه اين موضوع ميتواند به پاشنه آشيل دولت حزب عدالت و توسعه در انتخابات ژوئن 2023 در برابر ائتلاف ششگانه و ائتلاف كردها و علويها تبديل شود.