• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5306 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۷ شهريور

ادامه از صفحه اول

تصلب در اداره امور

اين اتفاق به ‌صورت مصنوعي بزرگنمايي نشده است، همه كساني كه در خانواده و نزديكان‌شان زنان و دختراني را دارند كه بالقوه ممكن است دچار اين مشكل شوند و سر از وزرا درآورند، ترسيده‌اند و اين بسيار جدي است. در اين چند روز كساني از اين واقعه اظهار تاسف كرده و نگران شده‌اند كه در گذشته چنين واكنشي را نداشتند. پس مساله بسيار جدي‌تر از آن است كه بخواهند آن را توطئه رسانه‌اي ديگران قلمداد كنند. در حقيقت اين رويداد، نه يك مصيبت خانوادگي كه به يك مصيبت جمعي تبديل شده، و همه را تحت تاثير قرار داده است. نوعي همدلي گسترده ميان مردم و قرباني ايجاد كرده و حتي مردم تصور مي‌كنند كه خودشان نيز بالقوه قرباني هستند و حتي به نوعي همه احساس مسووليت مي‌كنند كه چرا كار به اينجا كشيده شده است. مشكل كجاست؟ اجازه دهيد كه مقايسه‌اي شود. قانون انتخابات مجلس تاكنون به‌طور مكرر تغيير كرده و اصلاح و تخريب شده. چرا؟ به اين علت كه منافع عده‌اي بيشتر تا‌مين شود يا عده‌اي را حذف كنند، دايره را تنگ‌تر يا در برخي مقاطع دايره را وسيع‌تر كنند. از اين تغييرات در قوانين كه مرتبط با منافع گروه‌هاي خاص است كم نداريم. ولي در مقابل قانون مربوط به پوشش زنان چند دهه است كه تغييري نكرده و جالب اينكه هيچ‌گاه هم اجرا نمي‌شود و نمي‌شده است، چون قابليت اجرا شدن ندارد و جامعه هم اجراي آن را نمي‌پذيرد و هميشه هم گفته شده كه اين قانون را عوض كنيد يا اينكه از اجراي سليقه‌اي آن دست ‌برداريد، ولي دريغ از يك پاسخ مناسب و عملي. چرا؟ به اين علت كه قانون‌نويسي در ايران از يك‌سو با محدوديت‌هايي مواجه است كه امكان حل مسائل را نمي‌دهد و از سوي ديگر چنان رهاست كه هر مجلسي مطابق ميل و منافع شخصي نمايندگان خود آن را تفسير كرده و تغيير مي‌دهد. تصلب و در عين حال ناپايداري شديد در مهم‌ترين ركن مديريت جامعه، يعني مباني قانون‌نويسي و سپس اجراي قانون آن ريشه اصلي بروز اين حادثه است. سال‌هاست كه همه فرياد مي‌زنند اين قانون را اصلاح كنيد، ولي به قول معروف؛ گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست/ آنچه البته به جايي نرسد فرياد است. ريشه اين تصلب را در روزهاي بعد خواهم نوشت.

برويم سر اصل مطلب
 نخبگان البته، حق دارند كه پس از سال‌ها تحقيق و آزمون، «نظريه» خود را عرضه كنند و البته ديگر نخبگان، آن نظريه را- جز عموم مردم- نقد كرده و به سنجش مي‌آورند.بنابراين، چاره‌اي نيست جز آنكه از «خشونت»- در هر قالبي و شكلي- پرهيز كنيم و به گفت‌وگو‌ها و سخن نخبگان روي بياوريم. آنچه در اين يك دهه اخير، رخ داده است و به ويژه با اتفاقات پي در پي اين روزها، چاره‌اي جز رفتن به سمت يك «جامعه ارتباطي كنشگر»- مبتني بر «فهم» و متكي بر «گفت‌وگو»- باقي نمانده است، ترديد نبايد كرد كه ادامه اين مسير تنها بن‌بست بيشتر است و بس.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون