• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5351 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۴ آبان

از تهديد به حذف تا تلاش براي همگرايي

كاش درست حرف زدن را از مادران شهدا ياد بگيريد

يك نماينده سابق مجلس روز گذشته زبان به تهديد بازيكنان تيم ملي پيش از سفر به جام جهاني گشود و از حذف بازيكناني كه سرود ملي نمي‌خوانند يا بعد از گل شادي نمي‌كنند، گفت. محسن كوهكن نماينده پيشين مجلس به رويداد ۲۴ گفت: «اگر ورزشكاري در جام جهاني سرود ملي نخواند و پس از گل شادي نكرد، بعد از تذكر و توجيه بايد او را حذف كنيم. ما بعد از انقلاب مرجع تقليد و رييس‌جمهور را حذف كرديم بنابراين حذف يك بازيكن كه سهل سهل است.» برخي نماينده‌هاي فعلي و چهره‌هاي سياسي نيز با همين ادبيات بازيكنان را تهديد كردند. 
در سمت مقابل روز گذشته خانم فروغ منهي مادر شهيدان خالقي‌پور با حضور در مراسم بدرقه ملي‌پوشان بعد از اينكه پيراهن تيم ملي را از بازيكنان هديه گرفت خطاب به آنها گفت: «پيراهن را در كفن خود مي‌گذارم. تك‌تك شما فرزندان من هستيد. دلم براي تك‌تك شما مي‌تپد. اگر اجازه بدهند دستان‌تان را مي‌بوسم زيرا همه شما فرزندان من هستيد. شما چشم و چراغ اين ملت هستيد. به من قول بدهيد همانطور كه زيبا بازي مي‌كنيد، با اخلاق ورزشي پرچم ايران را به دنيا بشناسانيد. ما خانواده ايران بزرگ هستيم. در يك خانواده ممكن است تنش ايجاد شود. هر خانواده كمبود دارد و همه مي‌دانيم مشكلاتي هست اما اعضاي خانواده مشكلات را در بيرون نشان نمي‌دهند. به برخي حرف‌ها كاري ندارم اما اينجا آمده‌ام تا بگويم اينگونه نيست كه مي‌خواهند ايران را نشان دهند. همه ما اعضاي خانواده ايران هستيم. يك چيز را هم از شما به عنوان يك خانواده مي‌خواهم؛ قول بدهيد هر كاري از دست‌تان بر مي‌آيد براي ايران انجام دهيد. قول بدهيد حرف خانوادگي در دنيا پخش نشود. مانند فرزندان خودم با شما صحبت مي‌كنم و بلد نيستم كلاس بگذارم. مي‌خواستم اينجا اسفند دود كرده و نوازش‌تان كنم اما قول مي‌دهم اگر زنده بودم در بازگشت شما به استقبال‌تان بيايم.»
تفاوت اين دو كلام كه يكي دستوري و تهديدآميز و تحريك‌كننده است و ديگري مادرانه و دلسوزانه آنقدر واضح است كه نيازي به تفسير و توضيح ندارد. همچنين مشخص است كه كدام يك از اين نوع بيان مي‌تواند تاثيرگذار باشد چرا كه كلام دوم به شكلي است كه حتي آدم مخالف را هم به سمت احترام سوق مي‌دهد و كلام اول جوري است كه انگار حريف مي‌طلبد و مي‌خواهد زورآزمايي كند.
آن مادر شهيد مي‌گويد من بلد نيستم كلاس بگذارم اما اتفاقا باكلاس حرف مي‌زند چون مي‌داند چه مي‌خواهد و با چه كسي حرف مي‌زند. برعكس چهره‌هاي سياسي كه متوجه نيستند مخاطب اظهارات‌شان چه كساني هستند و بازيكن تيم ملي را با مرجع تقليد و رييس‌جمهور مقايسه مي‌كنند. آيا باكلاس حرف زدن جز اين است كه هر كس متوجه باشد در چه شرايطي و با چه كساني بايد به چه نحوي حرف بزند؟  در شرايطي كه تيم ملي كمتر از يك هفته ديگر بايد مقابل انگليس به ميدان برود نماينده مجلس دوقطبي‌سازي مي‌كند و مادر شهيد تلاش بر همگرايي دارد. آن چهره سياسي مي‌گويد حواس‌تان باشد كه نظام با كسي شوخي ندارد و مادر شهيد مي‌گويد قول بدهيد هر كاري از دست‌تان بر مي‌آيد براي ايران انجام دهيد. نماينده مجلس از حذف مي‌گويد و مادر شهيد از خانواده بودن. پيش‌بيني اينكه مردم چطور به اين دو نوع بيان واكنش نشان مي‌دهند هم كار سختي نيست. كافي است سري به كامنت‌هاي زير درج خبر اظهارات نماينده مجلس بزنيم و بعد همان كامنت‌ها را با كامنت‌هاي زير پست خبر ديدار مادر شهيد با ملي‌پوشان مقايسه كنيم. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون