• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5354 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۸ آبان

حمايت از تيم ملي كامل نيست

براي خنده‌هاي بدموقع!

فردا جام جهاني آغاز مي‌شود و بحث‌ها پيرامون تيم ملي بيشتر از آنكه فوتبالي باشد، سياسي و اجتماعي است. آيا امروز فرصت خوبي است براي اينكه بنشينيم و ببينيم چه شد كه به اينجا رسيديم يا آسيب‌شناسي اين وضعيت را بگذاريم براي بعد از جام جهاني بهتر است؟ آيا امروز زمان درستي است براي پرسيدن اين سوال كه آيا مي‌شد پاي تيم ملي را از همه وقايع اخير دور نگه داشت يا لاجرم به دليل پيچيدگي‌هاي زندگي اين شرايط رخ مي‌داد؟ آيا مي‌توان كسي را در بابت شرايط تيم ملي مقصر دانست يا اين يك وضعيت جمعي است؟  فردا جام جهاني آغاز مي‌شود و وضعيت تيم ملي براي مردم يا دست‌كم بخشي از مردم مشخص نيست. يعني نمي‌توانند نسبت خود را با ۲۵ بازيكني كه در قطر هستند، مشخص كنند. پيشكسوتان و هنرمندان هم همين‌طور. همين است كه عليرضا منصوريان يك جوري مصاحبه حمايتي از تيم ملي را تكذيب مي‌كند كه انگار كسي به او گفته چرا حمايت كردي؟ محسن چاوشي يك جوري مي‌گويد من هيچ همكاري با تيم ملي ندارم كه انگار همكاري با تيم ملي جرم است. رضا يزداني يك جوري قسم و آيه مي‌آيد كه اصلا با وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال پروژه مشترك نداشته كه آدم تصور مي‌كند اين كار گناهي نابخشودني است. اصلا انگار نه انگار تا همين چند ماه پيش همه سر و دست مي‌شكستند براي وصل بودن به تيم ملي و اعلام همبستگي با يوزها. حالا كار به جايي رسيده كه مجيد نامجومطلق استوري مي‌گذارد و مي‌گويد اين تيم ملي من نيست! شايد بهترين توصيف اين روزها را بشود در پست اينستاگرامي كريم باقري پيدا كرد كه نوشت: «چه دنياي ورزشي شد. چه تيم ملي‌اي شد. چه مي‌گذرد بر ما. حال اين روزهاي كشورم و مردمم را حتي اگر در خواب هم مي‌ديدم باورم نمي‌شد.»
بعد از آن ور اخباري نااميدكننده‌تر هم به گوش مي‌رسد از اينكه بعضي‌ها نابخردانه در آتش اين وضعيت مي‌دمند و شأن تيم ملي را پايين و پايين‌تر مي‌آورند. همان‌هايي كه به بازيگران و سلبريتي‌ها زنگ زدند و گفتند ده، بيست ميليون مي‌دهيم تا براي حمايت از ملي‌پوشان استوري حمايتي بگذاريد! ايمان صفا و شبنم قلي‌خاني دو بازيگر سينما و تلويزيون اين مساله را تاييد كردند. 
بازيكنان در فاصله ۴۸ ساعت تا شروع بازي تحت فشار قرار گرفتند. گزارش تصويري از فتوشات‌هاشان كه چهره‌هاي خندان آنها را به تصوير كشيده حسابي جنجالي شده و هر پاسخي كه به هر سوالي مي‌دهند هزاران تفسير و واكنش را برمي‌انگيزد. اينكه كي‌روش در پاسخ به سوال خبرنگار اسكاي مي‌گويد: «چقدر پول مي‌دهي تا جواب سوالت را بدهم؟» اينكه عليرضا جهانبخش در پاسخ به سوالي در مورد خواندن سرود ملي و شادي بعد از گل مي‌گويد: «اين يك تصميم شخصي است»، اينكه عليرضا بيرانوند در پاسخ به همين سوال جواب مي‌دهد: «حرف ما حرف عليرضا جهانبخش است كه كاپيتان تيم ملي است. ما به اينجا آمديم و تمركزمان را روي يكي از بزرگ‌ترين تورنمنت‌هاي فوتبال گذاشتيم.»
تيم ملي آغشته شده با آنچه در اين دو ماه بر ايران گذشته و حل كردن مسائل پيرامون تيم همان‌قدر سخت شده كه حل كردن وضعيت فعلي. شايد اگر برخي بازيكنان بزرگ سابق تيم ملي مي‌آمدند وسط و فضا را تلطيف مي‌كردند اوضاع بهتر مي‌شد، اما نه علي دايي، نه احمدرضا عابدزاده، نه كريم باقري ،نه مهدي مهدوي‌كيا، نه فرهاد مجيدي، نه علي كريمي، نه وحيد هاشميان، نه يحيي گل‌محمدي كه حتي به بازيكنان توپيد و به خاطر آن به كميته انضباطي باشگاه پرسپوليس فراخوانده شد و نه ساير چهره‌هاي تاثيرگذار و جريان‌ساز ورزشي پا پيش نگذاشتند. استوري‌هاي اين بازيكنان در اين مدت يا اختصاص پيدا كرده به انتشار تصوير كيان پيرفلك كودك مظلوم ايذه‌اي يا انتشار تصاويري از پرويز برومند و سروش رفيعي. 
با تمام اين تفاسير فردا جام جهاني آغاز مي‌شود و ايران روز دوشنبه برابر انگليس به ميدان مي‌رود. شكي در اين نيست كه اگر نگوييم همه دست‌كم اكثر آدم‌ها حتي آنهايي كه با ستاره‌هاي تيم ملي به مشكل خورده‌اند هم پاي تلويزيون خواهند نشست و اين بازي را خواهند ديد. اين لحظه مهمي است. لحظه‌اي براي همه. براي مردم و بازيكنان تيم ملي. لحظه‌اي كه يك اقدام جمعي شكل خواهد گرفت. مهم است اين لحظه جمعي به چه ختم خواهد شد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون