• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5355 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۹ آبان

ادامه از صفحه اول

مروري بر  يك يادداشت  احمد زيدآبادي

برخورد او با موافقتنامه تجارت آزاد امريكاي شمالي (NAFTA) بسيار گويا بود. او كه در جريان انتخابات نفتا را هم «بدترين توافق تجاري تاريخ» ناميده بود و خواستار لغو آن شده بود، وقتي به كاخ سفيد رسيد، خواستار مذاكره مجدد در مورد آن شد و كانادا و مكزيك نيز با اتخاذ سياستي عملگرايانه دعوت به مذاكره و «تجديدنظر در نفتا» را پذيرفتند. اما خروجي مذاكراتي كه در 2018 انجام شد، چيزي نبود جز اعمال برخي تغييراتي شكلي و روزآمد كردن آن و تغيير نام آن به «توافق امريكا، مكزيك و كانادا» (USMCA). اين تغيير نام مهم‌تر از هر چيز ديگر براي ترامپ بود؛ چراكه امكان فروش نفتا را با بسته‌بندي جديد به پايگاه راي بي‌اطلاعش عنوان يك دستاورد مي‌داد. دولت كره شمالي نيز به همين علت و با اطلاع از روحيات ترامپ با او وارد مذاكره شد و او را رام كرد. به همين سياق ترامپ طي 14 ماه قبل از خروج از برجام، كرارا خواستار مذاكره با ايران در مورد برجام شد و البته مقامات ما قاطعانه رد كردند. لذا قطعا مساله اين نبود كه «دولت امريكا با سرخوردگي از نتايج توافق برجام» درصدد خروج از آن باشد، بلكه به عكس، هيات حاكمه امريكا (حتي بسياري از جمهوري‌خواهان) به همراه اروپا موافق ادامه برجام بودند و حتي وزير خارجه، وزير دفاع و مشاوران امنيت ملي اول و دوم ترامپ و شماري از جمهوري‌خواهان موثر در كنگره مخالف خروج از برجام بودند. لذا دليلي نداشت كه شرايط بين‌المللي در آستانه انتخابات ايران در ارديبهشت 96 (مه 2017) عاملي بازدارنده براي نامزدي مجدد حسن روحاني باشد. حتي اگر چنين بود، منطقي نبود كه او پيشاپيش و بدون هر گونه تلاش و مبارزه دست خود را بالا ببرد و از ترس مرگ خودكشي كند. تشويق مقامات ايراني به خنثي كردن تبليغات ترامپ از طريق تعليق تحريم مذاكره با امريكا مي‌توانست كار درست در آن مقطع باشد و اين آن چيزي بود كه امثال آقاي زيدآبادي بايد توصيه مي‌كردند و نكردند.
2- دليل داخلي آقاي زيدآبادي براي نهي شركت آقايان روحاني و ظريف در انتخابات بي‌شباهت به دليل خارجي ايشان نيست. يعني در اينجا نيز ايشان مي‌گويد كه چون اصولگرايان مصمم بودند «برنامه‌هاي دولت روحاني را به فضاحت بكشانند»، ايشان بايد از شركت در انتخابات خودداري مي‌كرد. اين نيز به اين معني است كه روحاني و اصلاح‌طلبان ‌بايد از ترس مرگ خودكشي مي‌كردند. مشكل اصلي در اين يادداشت آقاي زيدآبادي اين است كه ايشان نمي‌گويد راه‌حل جايگزين كه ايشان پيشنهاد مي‌كرده چه بوده است. يعني اگر نظر ايشان پذيرفته مي‌شد، طيف اصلاح و اعتدال چه بايد مي‌كرد. آيا بايد به ديگر كانديداهاي موجود (مثلا آقايان رييسي و قاليباف) راي مي‌دادند يا انتخابات را تحريم مي‌كردند يا راي نمي‌دادند. مشكل اصلي آقايان خاتمي و روحاني ضعف شديد و عدم ايستادگي در برابر طيف تندرو و بسنده كردن به طعنه و گوشه و كنايه بود. در اينجا نيز امثال آقاي زيدآبادي بايد ضرورت ايستادگي را متذكر مي‌شدند و نه اينكه به كل صورت مساله را پاك مي‌كردند.
3- به‌طور كلي، مشكل مرور نظرات آقاي زيدآبادي اين است كه خواننده هيچ‌گاه درنمي‌يابد كه ايشان چه روش مشخصي را براي ابراز اعتراض و درخواست تغيير توصيه مي‌كند. ايشان قاطعانه مي‌گويد: «صندوق راي را به طريق اولي قبول ندارم.» (اعتماد 9 آبان) و آن را به اين دليل كه به قول ايشان «سيستم موازي» اجازه كار نمي‌دهد، مردود مي‌داند! (هم‌ميهن 9 مهر) ايشان اضافه مي‌كند كه «مسير خيابان هم جواب نمي‌دهد و باعث سوءاستفاده مي‌شود» (همان) تنها راهي كه ايشان ارايه مي‌دهد اين است كه «من مي‌گويم اگر مي‌پذيري مشكل هست، بايد بنشينيم حرف بزنيم و قطعا با حرف زدن اتفاقات زيادي مي‌افتد.» (هم‌ميهن 5 آبان) وي مي‌گويد: «مطالبه‌گري از طريق رسانه‌هاي در دست و نيروهايي كه هنوز سرمايه اجتماعي دارند [شايد مثل خود ايشان]، تنها راه باقي مانده است.» (اعتماد 9 آبان) و البته خود با اشاره به محدوديت رسانه‌ها ادامه مي‌دهد كه «نمي‌توان از رسانه‌ها توقع رفتارهاي غيرواقع‌بينانه داشت.» يعني به شكلي اين راه‌حل را هم منتفي مي‌خواند و نهايتا به اين راه‌حل مي‌رسد كه «راهش اين است كه سيستم نگاهش را عوض كند» و فضا را باز كند. (ايلنا 17 مهر) در 20 آبان در گفت‌وگو با آقايان فاضلي و عبده تبريزي مي‌گويد: «تنها راه نجات اين است كه حكومت نشانه‌هاي تغيير را بروز دهد و مردم نيز اين تغيير را بپذيرند و از آن حمايت كنند.» (اكوايران 20 آبان) اين ايده‌اي است كه او در جاهاي مختلف بسط مي‌دهد و خواستار آن مي‌شود كه سيستم خودش بايد به اين نتيجه برسد كه بايد در خودش تغيير ايجاد كند. 
4- اين نظرات آقاي زيدآبادي در حالي است كه ما در تاريخ ايران و در بسياري از ديگر كشورها موارد متعددي از كنشگري‌هاي سياسي اصلاح‌طلبانه و خشونت‌پرهيزانه را ديده‌ايم و با تجربيات قائم‌مقام و اميركبير و مصدق آشنا هستيم. در اين نوع كنشگري هميشه از همه روش‌ها استفاده شده و از جمله ترديدي در مشاركت در انتخابات و مشاركت در قدرت با شرايط خاص خود وجود نداشته است. از جمله مي‌دانيم كه برخورد مصدق با انتخابات و مشاركت در قدرت چگونه بود و چگونه در جهت واقعي كردن انتخابات و اصلاح قانون انتخابات كوشيد و چگونه به عنوان نخست وزير و با كمك افكار عمومي‌ توانست نظرات خود را پيش ببرد و سيستم موازي را از جمله در مورد كنترل ارتش و گرفتن سمت وزير دفاع خنثي كند. سخنان آقاي زيدآبادي خلاصه مي‌شود در بيان برخي آرزوها و البته مي‌دانيم كه آرزو نه استراتژي است و نه تاكتيك و آرزو از نوعي كه ايشان بيان مي‌كند، تنها مي‌تواند در جهت تئوريزه كردن انفعال اجتماعي و مدني عمل كند.

فكر انگليسي

بدان جهت اثري از درآمد بي‌سابقه نفت در زمان رياست جمهوري جناب احمدي‌نژاد و به علل متعدد از ثروت ملي حاصل از به فرجام رسيدن برجام در مقطع رياست جمهوري جناب روحاني بر سر سفره‌هاي مردم مشاهده نشد و 90 درصد جمعيت كشور همواره و حاليه رنج ناشي از معيشت دارند و خيلي‌ها بيكار و يا شرمنده تامين نان شب زن و فرزند خويشند و كشورهاي سلطه‌جو نيز همواره در عمل با استمرار تحريم ظالمانه و ايجاد چوب لاي چرخ جذب سرمايه‌گذاري‌ها در ايران همواره آسيب جدي به سطح كيفيت زندگي ايرانيان فراهم آورده‌اند. جاري بودن اين فكر شوم و ناعادلانه در كشور، علي‌رغم اينكه امكانات اين كشور به اندازه يك قاره است در سايه بي‌تدبيري‌ها، تندروي‌ها، كوتاهي‌ها و استفاده از مقدسات موجبات نارضايي اكثريت ملت را به طور عام و بانوان و جوانان و دانشجويان و نخبگان را به طور خاص پديد آورده و هر يك از آحاد ملت به طريقي اين نارضايتي خويش را مجدانه به صاحب‌منصبان و مراكز تصميم‌گيري حاكميت منعكس مي‌كنند و برخي نيز به ويژه نخبگان جامعه، عطاي احقاق حق مسلم خود را به لقايش بخشيده و مهاجرت گسترده‌اي از ايران را ملاك عمل خويش قرار داده‌اند كه به جد با منافع ملك و ملت و نظام و كيان در تضاد است. در كنار آن عدم اعطاي حقوق اساسي شهروندان روز به روز انتقادات و اعتراضات را پررنگ‌تر به طرق متعدد خودش را نشان مي‌دهد؛ كه اميد است دست‌اندركاران امور ملت با درك عميق مسووليت و با اهتمام شبانه‌روزي و با تعامل با دنيا و فراخواني همه نخبگان جامعه در جهت ارتقاي سطح كيفيت زندگي ايرانيان به طور ضربتي، اقدامات اساسي به عمل آورند. همان‌طوري كه اقتصاد مولد آلمان را از زير خروارها خرابه‌هاي جنگي بيرون كشيده و رشد اقتصادي و رفاه عمومي را در آن كشور پديد آوردند، در ايران نيز با مديريت كارآمد و جذب شايستگان و ضمن پاسداشت حق انتقاد و اعتراض دانشجويان و در نهايت با جذب مشاركت عموم آحاد ملت اقتصاد مولد و رشد اقتصادي را تهيه و براي تورم كه در اين كشور حرف اول را مي‌زند چاره‌سازي نمايند. براي خنثي كردن نظر گلادستون در خصوص قرآن مجيد، ضمن اجتناب از سوءاستفاده از مقدسات و باورهاي مردم و پرهيز آقازاده‌هاي صاحب‌منصبان از ويژه‌خواري و اختلاس و تبعيض، بايد محتواي زندگي‌ساز و انسان‌ساز قرآن را به خوبي دريابيم تا با عمل به آن، به دين و دنياي آحاد ملت به طور ويژه اهتمام مجدانه به عمل آورند كه البته خدمت راستين به ملت رشيد ايران اسلامي، بي‌ترديد پلي براي تامين رضايت پروردگار است نه با زور كه به هيچ صورت، نسل فعلي ايراني، آن را نمي‌پسندد و برنمي‌تابد. به عوض پرداختن به اين دنياي ملت، وفق مفاد قانون اساسي كشور، تمام هم و غم مسوولان هدف‌گذاري بي‌نتيجه آخرت ملت باشد. به كوروش و داريوش و ساير بزرگان اقوام غيور ايراني هم فقط افتخار كردن كافي نيست بلكه بايد خصال و رمز و راز پيروزي و سرافرازي آنان را دريابيم و عمل كنيم. تنش بين مسلمانان به ويژه با كشورهاي مسلمان همسايه را با ديپلماسي فعال و پرجاذبه به صفر برسانيم و با غلبه بر فكر انگليسي «تفرقه بينداز و حكومت كن» در بين كشورهاي مسلمان و ساير ملل، دل در گروي توسعه ايران و تعالي ايرانيان باشيم و بس.


آستانه  و فرجام خشونت

گويا امروزه با سرعتي زياد به وضعيت تلخ احتمالي پيش‌بيني‌ها نزديك شده‌ايم و با اين وجود برخي افراد از «به‌كارگيري سياست مدارا» گله‌مندند و توصيه به برخوردهاي قهري مي‌كنند. اگر قرار باشد از اين به بعد، به توصيه چنين افرادي برخوردهاي قهري به‌ كار گرفته و تشديد شود، جامعه چه وضعيتي پيدا خواهد نمود؟ آيا اين ميزان خسارات و تلفات كافي نيست تا در رويه‌ها بازنگري شود و جامعه را بيش از اين به مدار خودويرانگري سوق نداد؟ هر فردي كه در اين اعتراضات جان خود را از دست دهد، چه معترض يا نيروي امنيتي؛ زخم و زياني جبران‌نشدني بر پيكره جامعه است. آنها كه رويارويي قهري را توصيه مي‌كنند، چه غايت و آينده‌اي براي جامعه در ذهن دارند؟ همه ايرانيان با هر قوميت، دين و عقيده‌اي شايسته زندگي آبرومندانه در اين سرزمينند و نبايد براي توجيه و تاكيد بر رويه‌هايي كه با كاستي روبرو بوده‌اند و نتوانسته‌اند رفاه، سعادت و همبستگي ملي در پي داشته باشند، از خشونت بهره جست. شايد اندازه و آستانه خشونت در دست كاربران آن باشد ولي فرجام و پيامدهاي خشونت خارج از كنترل آنها است. به فرجام خشونت بينديشيد تا ايران‌زمين و مردم آن آسيب نبينند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون