• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5360 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۵ آذر

ادامه از صفحه اول

ايران و نشست ويژه شوراي حقوق بشر سازمان ملل

 براي انزواي بيشتر و بدنامي فزاينده ايران در سطح بين‌المللي فراهم آورد. اين وضعيت نيز به نوبه خود مي‌تواند در شرايط فعلي بر روابط دوجانبه با كشورها به‌شمول كشورهاي دوست تاثير منفي گذاشته و نهايتا منافع ملي و مصالح مردم را نيز تحت تاثير قرار دهد. در اين رابطه توجه سياستگذاران كشور در سياست خارجي به نكات زير ضروري است: 
۱- منابع قدرت در نظام بين‌الملل متكثر است. با توجه به تحول مفهوم قدرت در جهان بديهي است تقويت قدرت سخت و ايجاد ارعاب دفاعي و امنيتي در جهت تامين امنيت شهروندان اگرچه به ‌شدت لازم است ولي به هيچ وجه كافي نيست. بهره‌گيري از ساير منابع قدرت از جمله مظاهر قدرت نرم در سازمان‌هاي بين‌المللي و به كارگيري سازوكارها و ظرفيت‌هاي بين‌المللي و منطقه‌اي ضرورت قطعي در سياست خارجي جهت تامين منافع ملي و مصالح مردم است.
۲- وضعيت حاضر بيش از پيش ناشي از عدم اعتقاد اصولي نهادهاي بالادستي و سياستگذاران در عرصه سياست خارجي به نقش سازمان‌هاي بين المللي در تحولات جهاني و روابط بين‌الملل است. سازمان‌هاي بين‌المللي و ديپلماسي چندجانبه جزو تفكيك‌ناپذير نظام بين‌الملل و رقابت‌هاي ژئوپليتيك  است. 
 لذا سازمان ملل و شوراي حقوق بشر به عنوان ركن مهم آن به نوبه خود سهم مهمي در تحولات قدرت عام در جهان ايفا كرده و لاجرم بر منافع ملي كشورها و تقسيم منافع ناشي از جهاني شدن اثرگذارند. باور به اين واقعيت و قرار دادن آن در متن سياست خارجي است كه مي‌تواند كشورها را در صيانت از منافع ملي و مصالح مردم توانمند‌تر كند.
۳- عملكرد شوراي حقوق بشر و ساير ارگان‌هاي بين‌المللي به طريق اولي متاثر از واقعيت‌هاي پيش گفته بوده و تابع عناصر تاثيرگذار از جمله مناسبات قدرت عام در تحولات در حوزه فعاليت خود است.
۴-   بر همين مبنا، بي‌شك موضوع وضعيت حقوق بشر در ايران در سطح بين‌المللي همواره تابع عناصر و مولفه‌هاي تاثيرگذار است. به بيان ديگر، متغيرهايي از قبيل مناسبات قدرت از جمله قدرت ائتلاف‌هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي، نحوه مشاركت در تقسيم منافع جهاني، درجه اشتراك منافع در روابط اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي با كشورها و مناطق، ديپلماسي عمومي به ويژه بر مبناي مزيت‌هاي تمدني، ورود هوشمند در بروكراسي‌ ارگان‌هاي تابعه و نهايتا ورود و مشاركت فني و تخصصي در صحن علني مجمع عمومي سازمان ملل و شوراي حقوق بشر به ‌شدت بر نتايج نهايي و وضعيت كشورها در اين حوزه اثرگذار است.
۵- در اين چارچوب و با بررسي فعاليت‌هاي گذشته و حالِ ج.ا.ا در حوزه سازمان‌هاي بين‌المللي به ويژه در شوراي حقوق بشر و مجمع عمومي سازمان ملل مي‌توان گفت سياست خارجي كشور تاكنون نتوانسته است از منابع قدرت نرم از جمله در سازمان ملل و شوراي حقوق بشر استفاده كند. گفتني است ج.ا.ا تنها يك‌بار در دهه هشتاد خورشيدي آن هم با تلطيف فضاي جهاني و بهره‌گيري نسبي از ظرفيت‌ها و سازوكارهاي بين‌المللي توانست چرخه قطعنامه‌ها را متوقف كند.
۶- پرواضح است چنانچه ج.ا.ا ضمن ورود متوازن به مناسبات قدرت، به نقش سازمان‌هاي بين‌المللي و ديپلماسي چندجانبه و ديپلماسي عمومي در نظام بين‌الملل و رقابت‌هاي ژئوپليتيك باور داشته و در حوزه متغيرها و مولفه‌هاي تاثيرگذار قدرت از سازوكارها و ظرفيت‌هاي بين‌المللي در حوزه حقوق بشر استفاده كند، مي‌تواند ضمن تامين منافع ملي از هجمه رويدادهاي منفي بين‌المللي از جمله قطعنامه‌هاي حقوق بشري و به ويژه نشست‌هاي ويژه شوراي حقوق بشر جلوگيري كند.
در پرتو نكات كلي و سياسي پيش گفته مي‌توان جزييات فني و تخصصي را در اين باب اضافه كرد. قطعنامه‌هاي شوراي حقوق بشر و مجمع عمومي در خصوص ج.ا.ا غالبا به لحاظ فني متاثر از چهار عنصر ذيل است كه مناسب است براي هر كدام برنامه ويژه‌اي طراحي شود: 
الف-  بانيان قطعنامه‌ها
ب- گزارشگر ويژه شورا
ج- آراي كشورها
د- وضعيت حقوق بشر در ج.ا.ا
هر كدام از اين چهار عنصر به نوبه خود در شكل‌گيري قطعنامه و مراحل پاياني تا تصويب آن در صحن شورا موثرند. نكته‌اي كه در وضعيت فعلي موثرتر از ساير عناصر ذي‌نفوذ در قطعنامه است، بررسي جدي وضعيت داخلي و حقوق بشر در ج.ا.ا است به نحوي كه بتواند تغييرات محسوس در رويكرد حكومت نسبت به حقوق اساسي شهروندان ايراني ايجاد كند. متذكر مي‌شود طراحي در زمينه چهار عنصر تاثيرگذار فوق بدون توجه به ورود به متغيرهاي مندرج در بند ۱ تاثير چنداني در توليد قدرت و تغيير وضعيت نخواهد داشت.

هميشه چنين خواهد بود

دو-
امروز، جامعه ما با پديده‌اي رخدادگون (پديده‌اي غيرقابل پيش‌بيني كه از هيچ‌كجا و همه‌كجا مي‌آيد) مواجه است. در گستره مواجهه با اين رخداد، آنچه به ‌نمايش درآمده، نشانه‌ها و ره‌نشانه‌هايي هستند كه تدبيرگران و اهالي منزل ما، در مسير تاريخي خود نديده‌اند و از كنارشان -بي‌آنكه از گوهر يادآورندگي، نمايندگي و پيشگويي آنان نصيبي ببرند- سهل و بي‌خيال گذشته‌اند. لذا امروز، حال و احوال تدبيرگران ما مثل حال و حالت شكاري مي‌ماند كه از شكارچي خود ايده و تصوير و تعريفي ندارد و تنها از رهگذر تجربه تماميت و كليت ناشناخته شكارچي مي‌تواند شناختي نسبت بدان حاصل كند. آشكار است كه چنين شرايطي، به تعبير دريدا، شرايط فقدان تصميم و تدبير است، شرايط ظاهر ‌شدن كليدها در نقش قفل است، شرايط انفعال و وانهادگي است، شرايط تعليق و تخريب است، شرايط ديدن‌هاي ناجور و كزنگريست‌ها و كنش/واكنش‌هاي كژ و ناجور است، شرايط من بدو، آهو بدو است، شرايط بحران‌هاي انعكاسي (آنجا كه تدبير بحران بر دامنه و عمق بحران مي‌افزايد) است. اما اين رخداد، با خود انبوهي از نشانه‌هاي پيشگويانه را همراه دارد: نشانه‌هايي كه با وضوح تمام از تداوم و گشت و بازگشت سخن مي‌گويند و زير لب زمزمه مي‌كنند: تاريخ قبرستان كساني است كه از نشانه‌ها‌يي به سيلابي در راه نمي‌برند و قايقي نمي‌سازند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون