• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5360 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۵ آذر

استعفاي تمام اعضاي كانونِ نمايشنامه‌نويسان و مترجمان تئاتر ايران

تئاتر با مردم معنا و حيات دارد

گروه هنر و ادبيات

روز پنجشنبه 3 آذر، متني از سوي كانونِ نمايشنامه‌نويسان و مترجمان تئاتر ايران منتشر شد كه از استعفاي دسته‌جمعي اعضاي هيات‌مديره و بازرسانِ اين كانون حكايت داشت. به گزارش «اعتماد»و به نقل از خبرآنلاين، آنها در متن بيانيه استعفاي خود با طرح اين پرسش كه «از تئاترِ ايران چه مانده است؟ از هنرِ درام‌نويسي و بالند‌گي آن در اين مرز و بوم‌ چه مانده است؟» از وضعيت مديريت فرهنگي به ‌شدت انتقاد كردند. متن بيانيه با اين بيت حافظ آغاز مي‌شود كه «دورِ فلكي يك‌سره بر منهجِ عدل است/ خوش باش كه ظالم نبرد بار به منزل» و اين‌طور ادامه مي‌يابد: «و ما تباه شديم؛ چراكه دولت‌ها يكي پس از ديگري آمدند و گِرِهي از اين كلافِ سر در گمِ مديريتِ فرهنگي باز نشد. به‌راستي از تئاترِ ايران چه مانده است؟ از هنرِ درام‌نويسي و بالندگي آن در اين مرز و بوم‌ چه مانده است؟... »آنها همچنين آورده‌‌اند كه «مديرانِ كوچك و كم‌لياقت يكي پس از ديگري مي‌آيند، دروغ مي‌گويند، جشنواره‌هاي بي‌خاصيت برگزار مي‌كنند، آمارِ كذب مي‌دهند، چند صباحي مديريت مي‌كنند و سپس مي‌روند. از دولت و مراكزِ وابسته به دولت هم اميدي نيست؛ چراكه آنان حافظانِ وضعِ موجودند. دل‌خوش بوديم به خانه قشنگ‌مان، خانه‌اي كه پول در آن اهميتي نداشته باشد، خانه‌اي كه با حقِ عضويتِ اعضايش اداره شود تا زبان‌مان براي فرياد زدن و اعتراض كردن دراز باشد، خانه‌اي كه دروغگويان و مديرانِ پوشالي را به كنار زده يا به پاسخگويي وادارد كه متاسفانه اين‌گونه هم نشد. ظاهرا حفظ چهارديواري اين خانه از اوجبِ واجبات است. مهم نيست كه خُنثي و بي‌خاصيت باشد، مهم آن است كه صرفا باشد تا روزگاري كه همه‌ چيز خوب شود.»اعضاي كانونِ نمايشنامه‌نويسان و مترجمان تئاتر ايران با بيان اينكه «انفعال تا مغزِ استخوانِ ما و اعضاي ما نفوذ كرده است» وضعيت كنوني را «روزگارِ تلخ‌تر از زهر» خواندند و نوشتند: «ما مردمانِ معترض و حق‌خواه را ديديم، خيابان‌ها را ديديم، دانشجويان و دانشگاه‌ها را، ورزشكاران و هنرمندان را ديديم كه كامي از دنيا و زندگي نچشيده، راهي وادي هفت‌هزارساله‌گان شدند... »آنها خود را «شاهدان تاريخ» دانستند ودر بخش ديگري از اين متن  با بيان ‌اينكه «ذاتِ درام‌نويسي اعتراض است»، نوشتند: «تئاتر هنري اعتراضي است كه تنها با مردم معنا و حيات دارد نه با حكومت‌ها و دولت‌ها. حال آنكه ما از همراهي با مردمِ مظلوم‌مان منع مي‌شويم؛ از انتشار يك بيانيه ساده كه در آن از نيروهاي انتظامي خواستارِ عدمِ خشونت عليه معترضان هستيم، موردِ بازخواست و امر و نهي قرار مي‌گيريم. »در متن استعفاي آنها همچنين از «نبود شأنيتِ حرفه و تداومِ كار و فعاليت و معيشت» انتقاد شده است و مشكل «سانسور» در تئاتر ايران مورد تاكيد قرار گرفته است.هيات‌مديره و بازرسان كانون نمايشنامه‌نويسان و مترجمان تئاتر ايران متشكل از حميدرضا نعيمي، بهزاد صديقي، جواد عاطفه، رحيم رشيدي‌تبار، آرام محضري، شهرام احمدزاده، ندا قربانيان، سميه نصرالهي و مريم منصوري است. 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون