• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5362 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۷ آذر

نگاهي به جام جهاني قطر در گفت‌وگو با دكتر محمدمهدي رحمتي جامعه‌شناس فعال در حوزه ورزش

وقتي حاكميت، ورزش را سياسي مي‌كند بايد انتظار داشته باشد كه يكجا به ضد خود تبديل شود

اميررضا احمدي

ورزش و به‌طور مشخص فوتبال چقدر سياسي است؟ اين سوالي است كه در روزهاي اخير و با شروع جام جهاني قطر حضور تيم ملي ايران در مسابقات و حاشيه‌هاي به وجود آمده براي آن بيشتر و بيشتر پرسيده مي‌شود. در اين بين مسائلي هم پيش آمد كه كسي تصورش را نمي‌كرد. اينكه برخي در نقطه مقابل تيم ملي قرار بگيرند يا موفقيت و شكست تيم ملي گره بخورد با وضع موجود سياسي. براي بررسي اين مسائل پاي صحبت‌هاي دكتر رحمتي دانشيار جامعه‌شناس ورزشي دانشگاه گيلان نشستيم. اين مصاحبه در دو بخش تنظيم شده كه بخش نخست آن‌كه پيرامون ارتباط ورزش و دنياي سياست است در شماره روز گذشته منتشر شد و بخش دوم آن كه به وضعيت فعلي تيم ملي در سطح جامعه مي‌پردازد پيش روي شماست. 

   ‌چرا ورزش در كشور ما تا اين اندازه سياسي شده؟ يا به تعبيري بگوييم كه با توجه به اعتراضات ماه‌هاي اخير، خيلي‌ها معتقدند ورزشكاران بايد از تريبون خود به نفع مردم بهره ببرند، شايد بهتر است اين سوال را بپرسيم كه اصلا چه روندي طي شد كه وضعيت به اين نقطه رسيد؟
من از واژه مرجع‌سازي و اسطوره‌سازي استفاده مي‌كنم، در دو دهه اخير به خصوص از 70 به بعد كه ورزش قهرماني در كشور ما مورد توجه قرار گرفت، ورزشكاران ما مورد توجه قرار گرفتند اما به نظر مي‌رسد در اين ميزان توجه افراط صورت گرفت. يعني آنقدر اين توجه افزايش پيدا كرد كه به تعبير رولان بارت، قهرمانان ورزشي به اسطوره بدل شدند. در حالي كه همه ما مي‌دانستيم به دليل خلأ‌ها و كمبود‌هاي فرهنگي در بين ورزشكاران، در ادامه ممكن است اين مشكلات بروز كند. وقتي ما در هر مناسبت و آييني، به هر شكلي به خصوص در صدا و سيما، پيروزي‌هاي ورزشي را بزرگ و قهرمانان را دعوت كرده و در هر زمينه‌اي از آنها نظر مي‌خواهيم و به نوعي آنها را به عنوان مرجع معرفي مي‌كنيم، اتفاق مناسبي نيست. اصلا بحث بي‌توجهي نيست بلكه بحث بر سر ميزان توجه و استفاده از ظرفيت قهرمانان ورزشي با توجه به سرمايه‌هايي است كه در اختيار دارند. سرمايه يك قهرمان ورزشي تكنيك و ورزش اوست، چه بهتر كه متعهد به اخلاق هم باشد اما انتظار اينكه تبديل به مرجع فكري شود، مناسب نيست. يعني به نوعي ما قهرمانان را در مواردي جايگزين مرجع‌هاي فكري و سياسي كرده‌ايم. اين اسطوره‌سازي و فراتر از آن، سياسي كردن ميدان ورزش، يعني اينكه از يك انتخابات كوچك در شهرستان‌ها تا خيلي بخش‌هاي ديگر پاي ورزشكاران به ميان بيايد، مناسب نيست. به هرحال اين ورزشكاران هم محبوب هستند اما اين افراط در بين ميدان ورزش با ميدان‌هاي ديگر، تبعاتي همچون سياسي شدن ورزش دارد. يعني همين كاري كه ما كرديم. در همان دهه 60 در خيلي از موارد يك سياسي را در راس يك فدراسيون مي‌گذاشتيم و همه هم مي‌دانستند اين فرد نه تخصص و كارايي دارد و نه توان مديريت، اما اين شخص را با چند هدف در راس كار مي‌گذاشتند تا بگويند اگر يك فرد سياسي باشد به ورزش كمك مي‌كنيم. البته ورزش ما هنوز هم يك خاصيت شتر گاو پلنگي دارد كه مشخص نيست دولتي است، يا نيمه دولتي يا خصوصي. در همين زمينه هم مدام با مجامع بين‌المللي درگير هستيم مانند محروميت استقلال و پرسپوليس از حضور در رقابت‌هاي ليگ قهرمانان آسيا. بنابراين سياسي كردن بيش از حد ورزش، نتيجه‌اش افزايش انتظارات است. شما خودتان مدام اين قهرمان را در مناسبت‌هاي مختلف مذهبي و ملي و شادي و... در معرض ديد گذاشته‌ايد. در برخي موارد اشكالي ندارد كه از چهره‌هاي مقبول استفاده شود همچون بعضي مجالس نيكوكاري و... اما استفاده بيش از حد و افراط‌گونه نه در توان ورزشكار است و نه در درازمدت در بر همان پاشنه مي‌چرخد. يك زماني هم هست كه بين دولت و ملت مانند چند ماه اخير چالش پيش مي‌آيد و در چنين شرايطي مي‌بينيد كه بخش‌هاي قابل توجهي از جامعه، متناسب با همان فضاسازي از ورزشكار انتظار دارند.
   ‌يك گزاره هم مطرح است كه عامه مردم مي‌گويند ورزشكار از مردم محبوبيتش را گرفته پس بايد در كنار آنها باشد.
دقيقا، به نوعي كه مي‌گويند ما از تو حمايت كرديم، ميلياردي پول مي‌گيري و شهرت و محبوبيتت را مديون ما هستي اما چرا در كنار ما نيستي و اگر حمايت نمي‌كني در مقابل ما هم قرار نگير. البته در بسياري از موارد هم ممكن است اينطور نباشد اما با توجه به وضعيت، اتفاقاتي رخ مي‌دهد كه اين شائبه را در اذهان تقويت مي‌كند. در واقع وقتي فضا هيجاني مي‌شود و شور و هيجان بر جامعه غلبه مي‌كند، اينجا كنش‌هاي غيرمنطقي خلق مي‌شود كه ممكن است در دو طرف ماجرا خشونت، درگيري و... ببينيد. ممكن است مثلا بگوييد فلان حركت ورزشكار توهين به من است اما در حقيقت اينطور نباشد و ورزشكار بگويد به تبع نقشي كه دارم، بخشي از كار من تحت نظر حاكميت سياسي است و نمي‌توانم كار خود را انجام ندهم. يعني به نوعي اين فضاي نقد و اعتراض درست در جامعه ما ساماندهي نشده. 
   برخی سعی می‌کنند دوگانه تیم ملی- تیم حاکمیت را به جامعه القا کنند، نظر شما چیست؟ 
من به جام ملت‌هاي آسيا كه در ايران برگزار شد كه ايران با رژيم صهيونيستي به فينال رسيدند و ايران به مساوي براي قهرماني نياز داشت اشاره مي‌كنم. اگر آنجا هم مي‌خواستيد اينطور نگاه كنيد، قاعدتا از پيروزي ايران نبايد خوشحال مي‌شديم و بايد آن را شكست نظام سياسي مي‌دانستيم. اما اتفاقا در آن زمان شرايط به گونه‌اي بود كه نيروهاي مذهبي و ملي از پيروزي تيم ايران بيشترين استفاده را كرده و حتي به تبليغي عليه نظام سياسي تبديل شد. چون آن زمان ما تنها كشوري بوديم كه اسراييل را به رسميت مي‌شناختيم و الان برعكس. در حالي كه در آن زمان خيلي از كشورهاي فعلي اسراييل را به رسميت نمي‌شناختند و خيلي كشورهاي عربي حاضر به بازي مقابل آنها نشدند. اما آن زمان آن بازي به نفع نيروهاي مذهبي و ملي ما تمام شد. با اين وجود غير از آن در مورد سياسي شدن ورزش معتقدم در يك پويش ديالكتيكي ممكن است گاهي به ضرر خود تمام شود و گاهي نه تنها ورزش باعث محبوبيت سياسيون نشود بلكه باعث زير سوال رفتن خود ورزشكار هم شود. به نظرم در شرايط چالشي اين موضوع برعكس است و مردم انتظار دارند كه وقتي بين ما و دولت و نظام سياسي مشكلي پيش آمده، ورزشكار كنار نظام سياسي نايستد و با آن عكس بگيرد. البته اين را به عنوان نماد مي‌گويم. هرچند تيم در آستانه اعزام اين كار را انجام داد و رويه غيرمعمولي هم نبود. در آستانه يك رويداد بين‌المللي، كارگزاران نظام سياسي جلسه‌اي براي مشايعت و بدرقه تيم‌ها مي‌گذارند. اما در اين شرايط نه تنها نتيجه مناسبي نداشت بلكه شايد نتيجه عكس داد و به عقيده خيلي‌ها باعث باخت ايران مقابل انگليس شد. البته من از نظر فني اشراف چنداني ندارم اما در همين هم جاي بحث هست؛ مگر ما انتظار داريم مقابل انگليس چه نتيجه‌اي بگيريم؟ البته شايد مردم شكست به اين شكل را انتظار نداشتند و شايد آن هم اگر در اين شرايط نبود، اينقدر تحقيرآميز جلوه نمي‌داد اما در اين شرايط چالشي، تلاش مي‌شود تا از هر چيزي به سود خود و ضرر ديگري استفاده شود. وقتي حاكميت به‌شدت پيروزي‌هاي ورزشي را برجسته و مصادره مي‌كند، بايد به فكر اين هم باشد كه وقتي جايي شكستي رخ دهد، اين باخت به ضررش تمام مي‌شود. من فكر مي‌كنم در وضعيت فعلي اين اتفاق كه در بازي با انگليس بود، تحت‌تاثير عامل‌هاي وضعيتي و شرايط فعلي بود چرا كه در شرايط عادي، فكر نمي‌كنم هيچ شهروندي از باخت تيم ملي خوشحال شود.
  آیا می‌توان این‌ گزاره را پذیرفت که عده‌ای زمین ورزش و فوتبال‌ را برای بیان اعتراض خود در نظر گرفته‌اند؟ 
وقتي من به عنوان يك پژوهشگر به اتفاقات اخير نگاه مي‌كنم، ورزش در شرايط فعلي به ميداني براي فرافكني اعتراضات سياسي تبديل شده و مردم به دنبال بيان اعتراضات خود هستند، رسانه‌ها كه در اختيار نيستند يا با محدوديت مواجهند؛ پس به هر ابزاري كه براي بيان اعتراضات‌شان مناسب باشد دست مي‌اندازند؛ به خصوص الان كه يك ميدان بين‌المللي است. وقتي ما هم در جام جهاني 1998 امريكا را برديم، مقامات سياسي ما با هيجان زياد واكنش نشان دادند كه بد نيست و يك افتخار است، اما بايد به اين نكته هم توجه داشت كه ممكن است در جاي ديگري و در رويدادي مشابه، نتوانيم برنده شويم، پس آنجا مي‌خواهيم چه بگوييم؟ پس شك نكنيد اگر از نماد‌سازي ورزش به نفع سياست بهره برده شود، در جايي هم مي‌تواند به ضرر خود باشد. ماهيت ورزش هم همين است و اگر قرار باشد يك تيم هميشه قهرمان شود، برگزاري جام و... بي‌معني است پس نبايد خيلي به اين دلخوش كنيم. ضمن اينكه معتقدم در چنين فضايي كه امكان گفت‌وگو بسيار ضعيف است و شاهديم از همكاران رسانه‌اي و ورزشكارها و... گروهي را دستگير كرده‌اند، پس طبيعي است كه گروهي دست به رفتار‌هايي مازوخيستي بزنند. وقتي شرايط اينطور مي‌شود و فضا هيجاني است، يكي از كنش‌هاي احتمالي رفتارها و كنش‌هاي خود‌ويرانگرانه است كه طرف مي‌داند خودش هم آسيب مي‌بيند اما مي‌گويد چون من نيستم و كل اين نظم موجود در معرض آسيب قرار مي‌گيرد، پس ممكن است ناراضي هم نباشد، مانند همين نتيجه فوتبال ايران با انگليس كه فرد واقعا طرفدار تيم ملي است اما مي‌داند وقتي پيروزي رخ دهد ميدان سياست آن را مصادره مي‌كند، پس الان كه با سياست مشكل دارد پس با آن مخالف است. در پايان هم من اميدوارم شرايط بهتر شود و باب گفت‌وگو باز شود چرا كه معتقدم سركوب اعتراض مردم مي‌تواند يك مسكن مقطعي باشد اما در آينده با شدت بيشتري فوران خواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون