• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5372 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۱۹ آذر

مساله يا بحران حجاب؟! - ۱

سيدعطاءالله مهاجراني

اوريانا فالاچي خبرنگار و نويسنده صاحب سبك، در دوم مرداد ماه ۱۳۵۸ با امام خميني (رضوان‌الله تعالي عليه) در قم مصاحبه كرد، ابوالحسن بني‌صدر همراهش بود. همان روزهايي بود كه مشهور شده بود؛ بني‌صدر درباره حجاب گفته است: «از موي بلند و باز خانم‌ها اشعه‌اي مي‌تابد و مي‌تراود كه روي آقايان تاثير سوء دارد!» البته سال‌ها بعد، در سال ۱۳۶۲ ابوالحسن بني‌صدر در گفت‌وگو با ضياء صدقي، در پروژه تاريخ شفاهي ايران، كه توسط دانشگاه هاروارد حمايت مي‌شد، گفته است، چنان حرفي را نزده است.
فالاچي از امام درباره حجاب مي‌پرسد. امام از اختياري بودن نحوه پوشش صحبت مي‌كند و يك جمله طلايي به فالاچي مي‌گويد:  «براي حدود زن‌هايي كه به سن و سال شما رسيده‌اند، هيچ چيزي نيست!»
فالاچي تعبير امام خميني را به حساب حس هوشمندانه طنازي سخن امام گذاشته است! حالا برخي بانوان سينماگر كه بالاي منزلت شصت سالگي هستند و حجاب‌شان را برداشتند، به نظرم چيزي بر آنها هم نيست و در واقع كارشان تبليغ حجاب بود! فالاچي، موقع مصاحبه با امام ۵۱ سالش بوده است. شبيه زن‌هاي ويت‌كنگ شده بود. كوتاه قامت و تكيده، با گونه‌هاي استخواني برآمده، با چهره‌اي ككي -مكي و پر چين و شكن و چروكيده. من مي‌خواهم شبهه را قوي‌تر مطرح كنم! ما چه پشتوانه نظري و شرعي براي حجاب اجباري داريم؟ حداكثر مي‌توان گفت، مي‌توان از شأن حكومت ديني بهره برد و با استناد به «امر به معروف و نهي از منكر» حجاب را اجباري كرد. درباره همين موضوع هم بعد خواهم نوشت. بسيار خب پس چرا نماز و روزه و حج و خمس و زكات اجباري نيست؟ و هر كدام گشت مخصوص به خود را نداشته و بحمدالله ندارند. به روايت ابوبصير، مگر امام باقر عليه‌السلام نفرموده است: 
«إنّ أوّل ما يُحاسبُ بِهِ العبدُ الصّلاةُ، فإِن قُبِلت قُبِل ما سِواها» نخستين چيزي يا امري كه انسان مي‌بايست پاسخگو باشد، نماز است. اگر نماز پذيرفته شد، ساير اعمال نيز پذيرفته مي‌شود. امام صادق عليه‌السلام بر اين روايت پدر خود اين جمله را افزوده‌اند كه «وإذا رُدّت عليهِ رُدّ عليهِ سائِرُ عملِهِ» اگر نماز پذيرفته نشود، ديگر اعمال نيز پذيرفته نمي‌شود.(۱) 
جايي شما ديده‌ايد و خوانده‌ايد كه گفته شده باشد، حجاب جزو اصول دين است؟ ركن دين است؟ اگر كسي حجاب را رعايت نكرد از دين خارج مي‌شود؟ اصلا ما در بين كتاب‌هاي فقه‌مان كتابي با عنوان «كتاب الحجاب» داريم؟! تقريبا مي‌توان در فقه شيعه و سني بين 30 تا ۴۰ كتاب فقهي را شناسايي كرد. شناسايي كتاب‌هاي فقهي و ابواب زيرمجموعه آن در تاريخ فقه اسلامي، موضوع بسيار با اهميتي است كه برخي محققان به آن پرداخته‌اند. حجاب به اين پررنگي و غلظت كه در كشور ما و در بين فقيهان ما پس از انقلاب مطرح شده است، مطلقا چنين جايگاهي در فقه ندارد. شما مجتهدي را سراغ داريد كه در درس خارج فقه خود تا به حال موضوع حجاب را مطرح كرده باشد؟ يادم هست، چندين سال دروس خارج فقه مرحوم آيت‌الله فاضل لنكراني را از راديو پيگيري مي‌كردم، سال‌ها بحث همچنان در كتاب الحج و بحث طواف بود. مهم‌تر از بررسي يك موضوع كه به عنوان فروع يا شاخه‌هاي دين مطرح مي‌شود، مي‌بايست به مقوله حجاب از زاويه «فقه مقاصد» نگريست. گفته شده است كه احكام شريعت براي ايجاد مصلحت و رفع و دفع مفسده وضع شده است، زيرا مبناي شريعت همين است. شريعت تمام ساختار و محتوايش، نگاه به معاش و معاد و عدالت و مصلحت و رحمت است، اگر شاهد بوديم كه امري، از عدالت به سوي ستم، از رحمت به سوي قساوت، از مصالح به سوي مفاسد و از خردمندي به سوي بيهودگي گرايش پيدا كرده است، مي‌بايست درنگ كنيم و ببينيم. راه را از كجا كژ و مژ آمده‌ايم و چرا: به تعبير مولانا جلال‌الدين بلخي: 
اي هميشه حاجت ما را پناه
بار ديگر ما غلط كرديم راه؟!
اين بيت را در ماجراي طبيبان دربار شاه سروده است كه هر چه تقلّا و دوا و درمان مي‌كردند و نسخه مي‌پيچيدند، حال و روز كنيزك بدتر مي‌شد و: «از قضا سركنگبين صفرا فزود!»
مي‌خواهم بگويم، نسخه‌هايي كه ما براي حجاب پيچيده‌ايم، شبيه همان معالجه طبيبان در داستان پادشاه و كنيزك است كه البته سنگ بنا و داستان داستان‌هاي مثنوي است و مثنوي هم داستان داستان‌هاي ادبيات جهان!
پي نوشت: 
الكافي جلد سوم ص۲۶۳ و التهذيب، جلد دوم ص۲۳۹

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون