• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5389 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۱۰ دي

شادي و شهادت سرباز قاسم سليماني! (۲)

راه يافتن به شناخت زبان و ادبيات و مفاهيمي نو، حتما با حس شادماني همراه است، اما شادماني علم حضوري چيز ديگري است، چنان‌كه سرور ايمان تقليدي، با سرور ايمان كشفي متفاوت است. مثل تفاوت پوست با مغز و از خاك تا خدا. همان كه حافظ در غزل عرشي خود، براي هميشه زيباترين تصوير از «نجات از غُصّه و درك و دريافت شادماني حقيقي لذت بيخودي» را بيان كرده است: 
من اگر كامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اينها به زكاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده اين دولت داد
كه بر آن جور و جفا صبر و ثبات دادند
صبر و ثبات مبتني بر ايمان راستين و صيقل خورده، انسان را به مقام احسان مي‌رساند. دولت حقيقي فراهم مي‌شود، چنان‌كه قاسم سليماني ديد و دريافت و به آن رسيد. در چنين مقامي راهرو اگر صد هنر هم داشته باشد، خود را نمي‌بيند و نمي‌خواهد ديده شود. اين سخن قاسم سليماني آسان به دست نمي‌آيد، گفته است: 
«در فكر ديده شدن نباشيد، آنكه بايد ببيند مي‌بيند!»
يكي از مصيبت‌هاي زندگي مدرن در همه جاي جهان، اشتياق و وله سيري‌ناپذير براي ديده شدن است. سلبريتي يعني كسي كه بيشتر ديده مي‌شود! در فضاي مجازي اين معيار رواج بيشتري دارد. حال اگر كسي پنجره‌اي ديگر به روي خود گشود، نمي‌خواهد ديده شود! شادي ديده نشدن! به «ديداري ديگر» دلخوش است. شادماني او ژرفاي ديگري پيدا مي‌كند.
و اما! ما نبايد درباره يك ملت با تنوع ديدگاه‌ها و سلايق، تنها از زاويه ديد شخصيت‌هاي كمال يافته نظر كنيم. انسان‌ها متفاوتند و شادي نيز متفاوت. چنان‌كه شادي دوران كودكي و نوجواني، با شادماني‌هاي دوران كمال سنّ يا كهنسالي متفاوت است. به نظرم هيچ‌كس بهتر و دقيق‌تر از صدرالمتالهين، فيلسوف فرزانه، اين تفاوت‌ها را تبيين نكرده است. در كتاب « اسرارالآيات» در فصلي درباره تفاوت انسان‌ها سخن گفته است، روايتي از پيامبر اسلام نقل كرده است، بسيار لطيف و عبرت آموز: 
«لا يزال الناس بخير ما تباينوا، فاذا تساووا هلكوا»(2) 
 «تا هنگامي كه مردمان با يكديگر اختلاف دارند، هماره در نيكي به سر مي‌برند؛ اگر همگان همانند هم شدند، نابود مي‌شوند!»
شادماني ملي را از همين زاويه ببينيم و داوري كنيم.

پي‌نوشت: 
 (1) Dustin Byrd, Ayatollah Khomeini and the Anatomy of the Islamic Revolution in Iran, toward a theory of Prophetic Charisma
University press of America, New York.2011
(۲) صدرالمتالهين شيرازي، اسرارالآيات، تصحيح محمد خواجوي، تهران، انجمن حكمت و فلسفه، ۱۳۶۰، ص ۱۴۰. اين روايت در مجمع‌الامثال ميداني، به عنوان ضرب‌المثل نيز نقل شده است، شماره ۳۴۶۹

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون