• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5404 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۷ دي

آتش در خاورميانه در انتظار جو بايدن

شايد ايران و اسراييل مسير پيش‌روي سياست خارجي واشنگتن در 2023 را مشخص كنند

نويسندگان: آرون ديويد ميلر و استيون سايمون

ترجمه: ستاره سعيدي

جو بايدن، رييس‌جمهور ايالات متحده، بسيار خوش‌شانس بوده كه در دو سال نخست رياست‌جمهوري‌اش از درگيري در خاورميانه، جايي كه اغلب ايده‌هاي سياست خارجي ايالات متحده از خوب تا بد در آنجا به هدر رفته‌اند، مصون مانده است. البته ممكن است بايدن در سال 2023 براي پرهيز از چنين تنشي در خاورميانه با سختي‌هاي بيشتري روبه‌رو باشد. اولويت‌هاي اصلي دولت امريكا در سياست خارجي، جنگ روسيه عليه اوكراين و مهار چين در حال رشد است. با اين حال، شايد قدرت‌هاي منطقه‌اي كوچك‌تر و در عين حال مصمم‌تر كه مشتاق پيشبرد منافع خود هستند و تمايلي هم به اجراي قوانين ايالات متحده ندارند به زودي دستان بايدن را در خاورميانه بند كنند.  به گزارش فارن پاليسي، با وجود پنج كشور -  سوريه، عراق، لبنان، يمن و ليبي - در مراحل مختلف بحران، جهان عرب منبع بي‌ثباتي باقي خواهد ماند؛ البته به استثناي كشورهاي ثروتمند خليج فارس (عربستان سعودي و امارات متحده عربي) كه هرچند مستقل از واشنگتن عمل مي‌كنند اما همچنان بر دريافت حمايت از ايالات متحده اصرار دارند. در واقع اين دو قدرت غير عربي، ايران و اسراييل - يكي دشمن اصلي منطقه‌اي ايالات متحده و ديگري نزديك‌ترين دوست منطقه‌اي واشنگتن – است كه ممكن است دستور كار دو سال آينده را تعيين كنند و متاسفانه پيامدهاي چنين وضعيتي هم الزاما خوشايند نيست.   با بازگشت بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير اسراييل به قدرت دولت بايدن اكنون با راست افراطي‌ترين دولت در تاريخ اسراييل روبرو شده است، دولتي كه احتمالا باعث افزايش جدي تنش‌ها بر سر مساله فلسطين و برنامه هسته‌اي ايران خواهد شد. اگر سخنان وزراي افراطي راست كابينه نتانياهو را باور نمي‌كنيد كه البته دليلي هم براي باور نكردن آن وجود ندارد، اين ائتلاف مصمم است تا سيستم «دموكراتيك» اسراييل را تغيير دهد، مسير جامعه را در امتداد خطوط انحصارگرايانه يهودي قرار داده، با شهروندان عرب اسراييل تنش ايجاد كند و سنگ قبري بر سر اميد تشكيل يك كشور فلسطيني قرار دهد. اينكه وضعيت در كرانه باختري چقدر بد مي‌شود به ميزان نفوذ نتانياهو بر شركاي ائتلافي‌اش وابسته است، فراموش نكنيم كه نتانياهو به اين شركا براي تصويب قانوني كه محاكمه جاري او را اگر نگوييم باطل حداقل به تعويق بيندازد، نياز دارد.  از آنجا كه نتانياهو به اندازه ساير اعضاي حزبش راست‌افراطي نيست، شايد ائتلافي بدون افراط‌گرايان را ترجيح مي‌دهد و ممكن است در مقطعي به گسترش دولت خود و بدون حضور اين افراطيون فكر هم بكند. اما پرونده حقوقي كه عليه نتانياهو برقرار است دست و پاي او را بسته و اگر از حمايت اين شركا برخوردار نباشد به‌طور حتم در صورت محكوميت با مجازات حبس يا جايگزين آن‌كه امضاي توافق نامه پايان دادن به فعاليت سياسي باشد روبه‌رو خواهد شد.  بنابراين او فعلا نمي‌تواند به ائتلاف با افراط‌گرايان پايان بدهد و بايد آنها را به نحوي مديريت كند. ظاهرا نتانياهو براي محدود كردن شديدترين سياست‌هاي آنها هر كاري كه مي‌تواند انجام مي‌دهد، اما بر هيچ‌كس پوشيده نيست كه كنترل آنها به خصوص در مواجهه‌شان با فلسطيني‌ها در كرانه باختري و بيت‌المقدس سخت است.  فارن پاليسي در ادامه اين گزارش به برنامه‌هاي وزراي تندروي كابينه نتانياهو براي تصاحب زمين‌هاي بيشتر از فلسطيني‌ها اشاره كرده و مي‌نويسد: نياز به قوه تخيل زيادي نيست تا بتوان فهميد كه چگونه اقدامات تحريك‌آميز مي‌تواند باعث ناآرامي‌هاي گسترده‌تر به خصوص در مناطق مرزي شود. نكته مهم اينجا است كه تشكيلات خودگردان فلسطين توانايي و شايد هم اراده كمك به كنترل شرايط را از دست داده است و اين مساله فقط افراط‌گرايان را در بين اسراييلي‌ها و فلسطيني‌ها تشويق مي‌كند تا در چرخه تداوم و تبادل خشونت حركت كنند. در چنين شرايطي چه زود و چه دير يك انفجار به مشكل بايدن تبديل خواهد شد. بسته به اينكه وضعيت چقدر بد باشد، او احتمالا با اقدامي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد روبرو خواهد شد كه او را مجبور به دفاع يا انتقاد از اسراييل خواهد كرد. اين به نفع سياسي جو بايدن نيست كه بين جمهوري‌خواهاني كه خواستار حمايت او از اسراييل هستند و تعداد زيادي از پيش‌روها در حزب دموكرات كه از او مي‌خواهند از اقدامات اسراييل عليه فلسطينيان انتقاد كند، گرفتار شود. همزمان متحدان اروپايي جو بايدن را تحت فشار قرار خواهند داد تا نتانياهو را مهار كند، همان‌طوركه كشورهاي عربي كه پيمان ابراهيم با اسراييل را امضا كرده‌اند نيز چنين خواهند كرد.  همان‌طوركه در ماه مه 2021 ديديم، اقدامات اسراييل در بيت‌المقدس به تشديد تنش ميان اسراييلي‌ها و حماس منتهي شد كه تقريبا دو هفته به طول انجاميد، به كار گرفت و در آن مقطع جو بايدن شخصا مجبور شد با نتانياهو و رهبران مصر براي برقراري آتش بس گفت‌وگو و به نوعي ميانجيگري كند. اين درگيري منجر به كشته شدن حداقل 256 فلسطيني از جمله 67 كودك و 13 اسراييلي از جمله 2 كودك شد. مطمئن باشيد كه رويارويي بعدي به راحتي مي‌تواند بسيار بدتر باشد. اگر بازگشت نتانياهو به قدرت تنش‌ها را در جبهه فلسطين افزايش دهد اما همزمان ممكن است به فوريت بيشتر در موضوع هسته‌اي ايران منتهي شود. نتانياهو جدال بر سر پرونده تهديد هسته‌اي ايران را به نام خود سند زده است و اكنون به نظر مي‌رسد كه او دقيقا با بازگشت به قدرت در حال ادامه انجام ماموريتش باشد. نتانياهو در اواخر دسامبر 2022 گفت: «من به يك دليل اصلي به قدرت برگشتم، تا هر كاري كه مي‌توانم براي جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي انجام دهم». شرايط اكنون براي تحقق ديدگاه نتانياهو نسبت به چالش ايران مساعدتر از هر زمان ديگري است. دورنماي بازگشت به توافق هسته‌اي در اين مقطع بسيار دور به نظر مي‌رسد. بايدن حتي ماه گذشته اعتراف كرد كه اين توافق مرده است، اگرچه ظاهرا او نمي‌خواست آن را علني بگويد.

برخورد ايران با معترضان به علاوه همكاري نظامي ايران با روسيه در جنگ اوكراين، خصومت ضد ايراني را در واشنگتن افزايش داده است. با توجه به مخالفت كنگره با احياي برجام، سوال اينجاست كه آيا دولت حتي مي‌تواند درباره موضوع هسته‌اي با ايران توافقي انجام دهد؟ افكار عمومي در امريكا چنين مساله‌اي را در شرايطي كه با معترضان در ايران برخورد خشن صورت مي‌گيرد و روسيه اوكرايني‌ها را مي‌كشد، به راحتي نمي‌پذيرد.
هربار كه صحبت از افزايش ذخاير هسته‌اي ايران مي‌شود، اسراييل بسيار دستپاچه و عصبي مي‌شود چرا كه تل‌آويو بيشترين آسيب را از يك ايران مجهز به سلاح هسته‌اي مي‌بيند. البته اين خود اسراييل بود كه باعث افزايش اين ذخاير با ترغيب دونالد ترامپ، رييس‌جمهور پيشين امريكا به خروج از برجام شد. از تابستان گذشته، بني گانتز، وزير دفاع وقت اسراييل، ايال هولاتا، مشاور امنيت ملي وقت اسراييل و ديويد بارنيا، رييس موساد، به واشنگتن سفر كرده‌اند تا از دولت بايدن بخواهند براي حمله به ايران، دور ديگري از رزمايش‌هاي مشترك را برنامه‌ريزي كند. بني گانتز در حالي كه آماده ترك سمت خود با روي كار آمدن يك دولت جديد بود، گفت كه مقابله با برنامه هسته‌اي ايران با ابزار نظامي چيزي است كه اكثر اسراييلي‌ها با آن موافق هستند. اين مقام اسراييلي همچنين خطاب به خلبانان جديد نيروي هوايي اسراييل گفت برخي از اسراييلي‌ها مي‌دانند كه حمله به ايران در آينده انجام خواهد شد. 
فارن پاليسي در ادامه با اشاره به اينكه مقامات امريكايي از پيش‌بيني در اين باره سر باز مي‌زنند، نوشت: اما هيچ‌يك از كارشناسان برنامه‌ريزي و مشورت نزديك‌تر امريكا و اسراييل براي نوعي حمله به ايران را رد نكرده‌اند. سوال اين است: چه نوع حمله‌اي؟ فقط ايالات متحده اين توانايي را دارد كه سانتريفيوژهاي جاسازي‌شده در عمق زمين را بدون قشون‌كشي نظامي ازميان بردارد. فقط ايالات متحده از نظر نظامي اين توانايي را دارد كه با هواپيماهاي حامل بمب‌هاي خوشه‌اي از پايگاه‌هايي امريكايي مستقر در برخي كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس بلند شده به مراكز و اهداف تعيين شده حمله كند و تا زماني كه چيزي جز آوار باقي نمانده به مقر اوليه بازنگردند. اين نشريه در ادامه ادعا مي‌كند كه برنامه‌هايي براي حمله نظامي به ايران در دولت باراك اوباما تعريف شده بود و اكنون اسراييل مي‌تواند به اين پروسه بپوندد. 
بنابراين، جهان در حال حاضر با صحنه‌اي جالب توجه روبه‌رو است. 
1- ايران با انگيزه‌هاي قوي براي ادامه غني‌سازي و وضعيت بين‌المللي كه هزينه ديپلماتيك هرگونه اقدام نظامي را براي مهاجم كاهش مي‌دهد.
2- اسراييل كه قصد خود را براي استفاده از زور اعلام كرده و يك اجماع ملي به نفع استفاده از آن را به نمايش گذاشته است.
3- دولت ايالات متحده كه به‌رغم روابط پرتنش با اسراييل، حمايت خود را از عمليات تركيبي عليه ايران كاملا واضح اعلام كرده است. 
4-  ارتش ايالات متحده كه ظرفيت تخريب زيرساخت‌هاي هسته‌اي ايران را دارد.
همگي اين تحولات نشان مي‌دهد كه ايالات متحده وارد مرحله جديدي از رويارويي با خطر شده است. البته بايد پرسيد كه چقدر از اين فضاسازي‌ها تئاتر است. ورود ايالات متحده به اين ماجرا مي‌تواند بيشتر براي اطمينان دادن به اسراييل از حضور ايالات متحده باشد و در عين حال اين پيام را منتقل كند كه اسراييل به تنهايي نمي‌تواند موفق شود. صحبت در مورد اقدام نظامي مشترك توسط ايالات متحده و اسراييل ممكن است بيشتر براي تشويق ايران براي ورود مجدد به مذاكرات هسته‌اي و متوقف كردن غني‌سازي در سطح تسليحاتي باشد. به‌طور خلاصه بايد گفت كه جو بايدن نمي‌تواند از خاورميانه در سال پيش رو انتظار چنداني داشته باشد. ظرفيت واشنگتن براي شكل دادن به رويدادها، چه رسد به كنترل آنها با دو چالش روبه‌رو است: چگونه از انفجار بين اسراييلي‌ها و فلسطيني‌ها جلوگيري كند و چگونه ترمز برنامه هسته‌اي ايران را بكشد. در حقيقت گزينه‌هاي بايدن از بد به بدتر پيش مي‌رود. در چنين شرايطي اگر كسي احساس كند كه ايالات متحده نه در مورد ايران و نه در مورد فلسطين، درك روشني از دقيقا چه كاري بايد انجام دهد، ندارد جاي تعجب نخواهد بود. تهديد به جنگ در برابر پيشرفت برنامه هسته‌اي ايران شايد به خريد زمان بيشتر منتهي شود اما اين زمان هم در نهايت تمام خواهد شد. همزمان اگر پيش‌بيني‌ها درباره تندروي كابينه جديد اسراييل درست از كاردر نيايد اما باز هم انفجار در پرونده فلسطين و اسراييل قطعي است و فقط درباره زمان آن سوال وجود دارد. به‌طور خلاصه، وضعيتي كه جو بايدن با آن مواجه است مانند دست و پنجه نرم كردن با بد، پيش از بدتر شدن اوضاع است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون