• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5424 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۳ بهمن

نگاهي به كتاب «ادبيات و انقلاب» اثر يورگن روله

فريادي از اعماق تاريخ معاصر: ادبيات جاي تعارف نيست!

روايتي ادبي-تاريخي كه از نگاه امثال دورانت، آرنت و فوكو پنهان مانده

محمد صابري

 

شايد برخي بر اين عقيده باشند كه ادبيات آلمان با وجود نام‌آوراني چون نيچه، كافكا، فرويد، مان و... توان رقابت با ادبيات روسيه، فرانسه و حتي انگلستان و آثار غول‌هاي ادبي آنها را ندارد و براي اثبات اين عقيده، مثال‌هايي هم چه در ادبيات خلاقه و چه در نقد بياورند؛ اما كتاب سه جلدي «ادبيات و انقلاب» اثر يورگن روله كه از صريح و سليس‌ترين گونه‌هاي تاريخ‌نگاري ادبي است، مي‌تواند در برش‌هايي از زمان بار آن همه ناكامي را يك‌تنه بر دوش بكشد؛ كتابي كه بنا را بر راستي و درستي گذاشته، نه جانبداري‌هاي ملي، ميهني. اينكه ادبيات جاي تعارف نيست، در اين اثر به شكل منصفانه‌اي قابل راستي‌آزمايي است.
كتاب در سه فصل به بررسي، واكاوي و مواجهه ادبيات، پديدآورندگان و بازيگردانان آن در مقابله با اربابان پنهان و عريان قدرت در دوره 60 ساله اول قرن بيستم پرداخته است. نخست نويسندگان روس را با همه سايه‌روشن‌هاي مسلم و نامسلمش مقابل دوربين حقيقت‌پندار نشانده، در ادامه ادبيات آلمان را؛ در فصل پاياني هم از امريكا تا آسيا را نشانه گرفته است. در اين پژوهش، مخاطب قدر مسلم در بدو امر با نام‌هاي تاثيرگذار، آثار، بازخوردها و نقد آثار آشنا مي‌شود و در جريان تاثيرات اجتماعي، سياسي و فرهنگي اثر بر جامعه آن روز و در نهايت رفتار بالادستي‌ها قرار مي‌گيرد. كتاب با پرده‌برداري از پشت صحنه‌هاي آفرينش و شرايط زيستي پديدآورندگان، مخاطب را در انتخاب رويكردي به دور از شتابزدگي براي بازخواني آثار و در نهايت همذات‌پنداري منصفانه ياري مي‌رساند.
يورگن روله آورده: «در مدتي كه من سرگرم نگارش بودم، هم‌زمان ايوان آنيسموف مدير انستيتوي ادبيات جهان در مسكو در اين باب تحقيق مي‌كرد. او تمام تلاشش را كرد تا تاثير انقلاب جهاني را بر نويسندگان برجسته كند اما ناچار بود از 80 درصد نويسندگان وابسته به حزب كه من به آثارشان پرداخته‌ام، چشم بپوشد.»
فصل اول كتاب صرف بازگويي سرنوشت ادبيات روس در دوران تسلط لنين، ژدانوف و خروشچوف است؛ از بلوك و يسنين تا پاسترناك، پيوند مولكولي و چندقطبي كمونيسم و ادبيات را نشان‌مان مي‌دهد؛ در فصل دوم رابطه گره‌گير و بعضا ناهمگون كمونيسم و ادبيات آلمان را به تماشا مي‌گذارد و فصل آخر را به دو مرتد شورشگر در اردوگاه ادبيات ماركسيستي اختصاص مي‌دهد. كتاب، مابين اين همه نقد و نظر و واكاوي‌هاي تاريخي و ادبي، پرده از شمشير هميشه بران سانسور بر سر ظريف و بي‌گناه ادبيات برمي‌دارد. شايد نتيجه‌گيري بسيار شكننده و معنادار در فصل پاياني مبني بر اينكه پيوند ادبيات با كمونيست همچنان پيوندي نزديك ولي غم‌انگيزست، خود شاهد اين مدعا باشد كه ادبيات با همه خون دل خوردن‌هاي گاه و بي‌گاهش در بزنگاه‌هاي تاريخي، حاضر به فرمانبرداري از فاشيست نشد و بهايش را هم كم نپرداخت؛ همچون مردم كوچه و بازار، مردمي كه حاضر بودند براي اندك شادماني‌يي هزينه‌هاي گزاف بدهند، كتاب بخوانند و زندگي كنند، چيزي كه از منظر فاشيست‌ها و در راس آنها، هيتلر كاري بود ناثواب و نالازم!
بلوك، يسنين و ماياكوفسكي تك‌ستاره‌هايي هستند در آسمان اكتبر روسيه، روسيه خون‌چكان از هزاران زخم، جنگ، ترور، گرسنگي به معناي موسع خود و بي‌هويتي محض جامعه‌اي تب‌دار كه آلت دست گردانندگان صحنه است. گوركي و كتاب ناتمام كليم سامگين‌اش تصوير جان‌خراش تدفين روشنفكري است. زامياتين با كتاب «ما» رابطه رياضي‌وار آدم‌ها، عشق‌ها و خوشبختي‌ها را براي‌مان روايت مي‌كند؛ كلاسيك‌هاي دوره انقلاب هر كدام نقش چشمگيري دارند در به تصوير كشيدن جهل حاكم؛ «دن آرام» شولوخوف، مرهون تيزبيني و درايت نويسنده‌اي است كه با «زمين نوآباد» ديكتاتوري را نقاشي مي‌كند و پس از آن در حماسه قزاق‌ها تكليف خود و مخاطبانش را با پلشتي‌ها و ناجوري‌هاي اين درد مزمن نفس‌گير مشخص مي‌كند. ميان اين همه رنج عظيم دوره تاريخي و اثرگذار تربيت كمونيستي، قلم‌هاي فاخر اوگينوف، آستروفسكي و فادايف را مي‌بينيم كه نما و نموي دوچندان دارند و كمي پس از آن، با سحر جادويي قلم‌هاي زوشچنكو و دوقلوهاي ادبي ايليف و پتروف مسحور خنديدن‌هايي مي‌شويم براي گريه نكردن و كمي بعد شور و شوق آكمئيست‌هايي كه آخماتوواها و ماندلشتام‌ها آن را رقم زدند و كمي بعدتر، آلكسي تالستوي، بورژوازده نزديك به حاكميت استاليني، و وفادار به حكمران به ظاهر ادب دوست و دست آخر پايان يخبندان با مرگ ديكتاتور يعني استالين، طبيعتي را به نمايش مي‌گذارد كه فراتر از يك فرمول جامعه‌شناختي است. بخش پاياني كتاب اول، يعني «نويسندگان روس» با گريه‌هاي پاسترناك، چنان اشك و لبخند تواماني را بر لبان‌مان مي‌نشاند كه با نگارش شاعرانه روله، وادارمان مي‌كند به نشستن و انديشيدن براي درك ديگر - و نه بهتري - از توتاليترهاي زمانه دور و دراز.
فصل دوم فصل جولان ژرمن‌هايي است كه كمتر از روس‌هاي نجيب‌زاده ادبي درد نكشيده‌اند. چپ، جايي كه قلب قرار دارد، عشق و نفرت به شياطين فرومايه، تاريخ به مثابه تمثيل، خبرنگار سرخ، افسر قيصر، سرباز كمينترن، همسفران بر سر دوراهي، برشتي ديگر، هنر قيود دروني، مذهب شاعرانه يوهانس روبرت بشر و دست آخر روان‌پريشي‌هاي سياسي اصحاب قلم قدرت با نمايش هول‌انگيز نمادها و نشانه‌ها فصلي است آكنده از ادبيات، سياست، فلسفه، روانشناسي، جامعه‌شناسي و ديگر علوم مرتبط انساني در بزنگاهي تاريخي كه بايد همه‌چيز را شكافت. همه‌چيز را آنگونه كه هست، ديد و دست آخر بازسازي صحنه‌هاي جرم و جنايت كه خود رماني است ديگر. كتاب سوم يا فصل سوم كتاب مي‌پردازد به پيرمردان بزرگ سوسياليستي چون رومن رولان فرانسوي، ماندارين‌هاي پاريسي چون سارتر، كامو، سلين و دوبوار و كمي بعد از اين همه، جنگ يك‌طرفه موسوليني با ايتالياي مردم فقير؛ تا مي‌رسد به امريكاي هميشه پيروز ميدان‌گاه‌هاي جنگي و فاكنرها و جان اشتاين‌بك‎هاي نيالوده به نام و نان و... «ادبيات و انقلاب» روايتي است تودرتو با هزار و يك خرده‌روايت از منظر داستاني، تاريخي ناگفته از آنچه در بي‌شمار تاريخ‌نگاري‌هاي دورانت و آرنت و فوكو و... گفته نشده؛ سينمايي است ساكن، بي‌ديالوگ و پر بازيگر با كارگرداني كاربلد كه به تاريخ با همه بي‌وفايي‌هاي معمولش، سخت وفادار است. روان‌پژوهشي است روان‌تني، بيشتر از فرويدي كه چگونه هيتلر شدن، لنين شدن، استالين شدن و... را با دلايل و مدارك و اسناد نشان‌مان مي‌دهد و در يك كلمه و بر خلاف عنوانش، انقلابي است ادبي. اين كتاب با ترجمه روان و دقيق علي‌اصغر حداد به تازگي منتشر شده است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون