• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5425 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۴ بهمن

ادامه از صفحه اول

طرحي راهگشا

بدون رسانه نمي‌توان در خلأ و انتزاع كاري پيش برد و رسانه‌هاي منتقد درون‌مرزي و برون‌مرزي هر برنامه‌ حكومت را حتي اگر درست و اثربخش هم باشد هو مي‌كنند و روي هوا مي‌برند. اتفاقا حمايت‌هاي صدا وسيما نيز از هر برنامه‌اي همين اثر را دارد!!
 فارغ از اين نكته اساسي، بايد به اين پرسش پرداخت كه آيا اقدامي اقتصادي را هم مي‌توان قابل تصور دانست؟ معتقدم بلي ولي آن هم پيش‌شرط‌هاي سياسي دارد. اول اينكه بايد مسائل خارجي را در مسير حل و تنش‌زدايي قرار داد و برجام را به سرانجام رساند. دوم اينكه پيشنهاد اقتصادي مورد نظر حتما به تاييد قطعي رهبري نظام برسد و سوم اينكه حتي همين پيشنهاد اقتصادي هم بايد به‌طور نسبي مستقل از دولت و با مشاركت دولت و نخبگان اقتصادي و سياسي انجام شود و مبتني بر يك ايده كلان از اصلاحات اقتصادي باشد. آن طرح چيست؟
ترديدي نيست كه دولت ايران در سال آينده حتي در تامين گاز و بنزين و نان مردم نيز با بحران مواجه خواهد شد. همان كاري را كه امسال كرد و با قطع خوراك و سوخت كارخانجات، خانه مردم را گرم نگه داشت، سال آينده بايد با شدت و زيان بيشتري انجام دهد. هر چند ممكن است ۱۴۰۲ به سردي امسال نباشد ولي رشد مصرف و كاهش بهره‌دهي مخازن همچنان مساله است. سال آينده نه فقط تامين انرژي، بلكه تداوم تورم، فرياد مردم را در مي‌آورد. احتمالا نابرابري افزايش پيدا خواهد كرد، زيرا سهم نيروي كار در ارزش افزوده كمتر مي‌شود. فقر گسترش خواهد يافت، منابع درآمدي دولت بيش‌برآورد و محدود، ولي هزينه‌هايش كم‌برآورد و رو به گسترش است. دولت به‌شدت درگير قيمت‌گذاري است و به مسائل اصلي اقتصادي نمي‌تواند بپردازد. بنابراين پيشنهاد مي‌شود كه سبدي از انرژي (برق، گاز، بنزين، گازوييل)، آب، نان و اقلام اصلي غذايي (جزييات آن بحث ديگري است) را بر حسب كالا در نظر بگيرد و زيرنظر جمعي از دولتي‌ها و كارشناسان اقتصادي و... بساط اين نوع فروش كالاهاي اصلي را برچيند و اين سبد را به همه افراد و خانوارهاي ايراني بدون استثنا پرداخت كند. اين سبد از طريق شركت‌هايي در داخل كشور يا حتي شركت‌هاي خارجي خريداري مي‌شود و مبلغ آن متناسب با قيمت جهاني اين كالاها خواهد بود. خلاصه يك بار براي هميشه دندان لق و‌ كرم‌خورده قيمت‌گذاري و نيز سلطه حكومت بر منابع نفتي را بكشد. اين اقدام مستلزم اصلاحات سياسي نيز هست، ولي متقابلا و به نوبه خود اصلاحات ساختاري مهمي را ايجاد مي‌كند. اين طرح (فارغ از جزييات آنكه بايد مورد گفت‌وگو عمومي و بررسي كارشناسي دقيق قرار گيرد) مي‌تواند مفري باشد براي عبور از وضعيت كنوني، البته پيش‌شرط‌هاي خارجي آن و سياست داخلي را فراموش نكنيم.


ويران كردن هويت ديني شهر

اين تعارض در نگاه اين بخش از مسافران حج كه شكي در دلبستگي ديني‌شان نداشتم، برايم جالب بود كه چگونه، هم خواستار حفظ هويت تاريخي اين دو شهر بودند و هم آن تغييرات كه چيزي از هويت عصر پيامبر باقي نگذاشته بود، مي‌ستودند و توجه نداشتند كه از دست رفتن آن ميراث ارزشمند به بهاي اين تغيير دست‌يافتني شده و اين بيشتر در ذهنم رسوب كرد كه چگونه سياست حاكم مي‌تواند همان چيزي را كه ادعاي حفظ آن را دارد، نابود سازد. بعدها اتفاق ديگري هم افتاد كه اين موضوع را برايم تعميق كرد. خواندن بعضي متون ادبي، نكته‌اي حايز اهميت را برايم روشن كرد، اينكه يك قرن پيش، سه شهر استانبول، قاهره و بغداد در آن دوره شهرهايي مانند لندن و پاريس و رم و همتراز با آنها، بستر خلق داستان‌ها و رمان‌هاي مشهوري بوده كه مي‌توان نمونه‌هاي متعددي از آن را در داستان‌هاي آگاتا كريستي ديد. لوكيشني كه در پايان قرن بيستم، جز در بعضي از فيلم‌هايي كه از فضاي تاريخي شهري مثل استانبول استفاده كرده‌اند، چندان در داستان‌ها و رمان‌ها جايي ندارند. به عبارتي، با نابودي آن فضاي خاص معماري و از دست رفتن هويت منحصربه‌فرد شهري و نابودي بافت بومي فرهنگي، ديگر قاهره و بغداد، با آن بي‌هويتي گل‌درشت، چيزي جز تصويري مغشوش براي عرضه ندارند و به جاي آن، خاورميانه تبديل شده است به دبي و دوهه با معماري‌اي كه مي‌تواند نيويورك يا بوينس‌آيرس يا هر جاي ديگر باشد و همين آسمانخراش‌ها و اتوبان‌ها و زيرگذرها، براي آنها كه طي سفر حج، يا ديداري از شهرهاي كشورهاي حاشيه خليج فارس، مقهور اتوبان‌هاي عريض و برج‌هاي بلند هستند، مي‌شود الگويي براي بافت شهري. و اين‌گونه است كه حاصل آن الگو، در شهري مهم مانند مشهد شده است مرقد حضرت رضا(ع) وسط اتوبان و زيرگذر و حالا همين اتفاق براي شيراز و شهرهاي ديگر در حال وقوع است، بي‌توجه به اينكه چنين اماكني وسط اتوبان چه معنا دارند و 50 سال ديگر قرار است اين اتوبان و زيرگذر، چگونه معاني قدسي و ديني را در ميان بوق و دود و همهمه بازتوليد كنند؟ نمي‌دانم آيا متوجه هستيم آنچه تصميم به نابوديش گرفته‌ايم، فراتر از يك بافت تاريخي، بلكه هويت ديني يك شهر است؟و عجيب اينكه اين اتفاق دارد توسط مدعيان هويت ديني انجام مي‌شود.

هويت‌زدايي از ميراث تاريخي شيراز

اين كار همچنين ناآگاهانه نيست، زيرا اهميت ميراث تاريخي و تمدني براي يك سرزمين بر كسي پوشيده نيست و حتي يك دانش‌آموز نوجوان نيز به اهميت حفظ چنين آثاري آگاه است. وقتي چنين رفتار و سياست نابخردانه‌اي نسبت به ميراث تاريخي و تمدني در كشور خودمان را با تلاش ديگر كشورها براي حفظ آثار تاريخي خود و معرفي آنها به جهانيان، كنار هم مي‌گذاريم، جز اندوه چيزي باقي نمي‌ماند. در سال 1385 براي ارايه يك مقاله در سمينار بين‌المللي به كره جنوبي رفتم. طبق عرف مرسوم چنين سمينارهايي، بازديد از آثار تاريخي و فرهنگي كشور ميزبان سمينار در همان شهر محل برگزاري سمينار، بخشي از برنامه جانبي آن سمينار بود. پس از طي مسافتي و پياده‌روي در خيابان قديمي شهر محل سمينار، جونجو در جنوب كره، به ديواره‌اي شكسته به عرض يك و نيم و ارتفاع نزديك به 2 متر رسيديم و راهنما نزديك ربع ساعت درباره آن توضيح داد كه مربوط به فلان سلسله بوده و در هجوم چيني‌ها به كره اينگونه شد و ..... ميهمانان اين بازديد كه از كشورهاي گوناگون بودند در كنار آن مي‌ايستادند و تصويري به يادگار مي‌گرفتند.... در آن مكان و موقعيت بغضي پنهان مرا آزار مي‌داد كه ما با آثار بي‌بديل تاريخي خود چگونه برخورد مي‌كنيم و در كشور ديگري از آسيا، چگونه پس از پيمودن چند كيلومتر از محل همايش، ميهمانان را به ديدن چه اثري مي‌آورند و چگونه درباره آن بزرگنمايي مي‌كنند تا پيشينه تاريخي كشورشان را به رخ بكشند!! ساخت سريال‌هاي تاريخي- درام در كشوري چون كره با هدف هويت‌سازي تاريخي از گذشته كشورشان، ابنيه و آثار تمدني آن و شيوه مديريت سده‌هاي گذشته در آن كشور انجام مي‌شود، در حالي كه روايت واقعي تاريخي نشانگر اين است كه پيشينه تمدني در آن كشور به اين اندازه كه در آثار هنري و مكتوب‌شان روايت مي‌كنند، نبوده و نيست. خب، آنها تلاش مي‌كنند تا هم نسل جوان خود را به اين باور برسانند كه پيشينه و آثار تاريخي مهمي داشته‌اند و هم به مخاطبان جهاني خود بباورانند كه كشور كره از كشورهايي با پيشينه تمدني كهن است. در حالي كه در كشور ما، عده‌اي به دلايل ناموجه چنين ميراث تاريخي كه سده‌ها زمان برده تا شكل بگيرند را با دستگاه‌هاي تخريب در آني از زمان تخريب  مي‌كنند.
چنين مديراني تنها به ساختمان و ... ميراث تاريخي آسيب نمي‌زنند، بلكه هويت تاريخي و سرزميني يك ملت را نشانه ‌گرفته‌اند. اين گونه از تخريب‌ها گونه‌اي از هويت‌ستيزي و ايران‌ستيزي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون