• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5426 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۵ بهمن

تولد سينمايي دراكولا

مرتضي ميرحسيني

فيلم «دراكولا» كه سال 1931 در چنين روزي اكران شد، بازآفريني سينمايي رماني به همين نام، نوشته برام استوكر بود. خط اصلي داستانش تفاوت چنداني با رمان برام استوكر نداشت و ماجراي خون‌آشامي را روايت مي‌كرد كه در جست‌وجوي خون تازه از ترانسيلوانيا به لندن مي‌رود و در مسير و مقصد، عده زيادي را شكار مي‌كند. بسياري از قربانيان اين هيولا حتي نمي‌دانند چه بلايي سرشان آمده است و از اين‌رو او تا مدتي هرچه دلش مي‌خواهد، مي‌كند. تعدادي از طعمه‌هاي دراكولا -دست‌كم به آن شكل مرسوم و معمول- نمي‌ميرند و بعد از چند شبانه‌روز بيهوشي از خواب برمي‌خيزند و با كمي تغيير به -نوع ديگري از- زندگي برمي‌گردند. كسي نمي‌داند كه دراكولا چيست و مردم شهر با چه موجودي سر و كار دارند و هيچ توضيح معقولي هم براي اتفاقات اخير زندگي‌شان پيدا نمي‌كنند تا اينكه دانشمندي به نام ون‌هلسينگ از راه مي‌رسد و سد راه هيولا مي‌شود. او نيز مثل ديگران، پاسخ بسياري از پرسش‌ها را نمي‌داند، اما مي‌داند چگونه به پاسخ برسد و رازها را كشف كند. به تعبيري، داستان برام استوكر بيش از هر چيز، داستان ترس انسان از ناشناخته‌ها و ناتواني بشر در مواجهه با آن چيزهايي است كه در قلمرو دانش و آگاهي جاي نمي‌گيرند. البته راهي براي مقابله با اين ترس و ناتواني وجود دارد و آن پناه بردن به دانش و گسترش مرزهاي آن تا كشف همه ناشناخته‌هاست. دراكولا شرور است و به قلمرو شب و تاريكي و ابهام تعلق دارد و هماوردش، پرفسور ون‌هلسينگ كه نيروهاي خير را نمايندگي مي‌كند مرد دانش و روشني و آگاهي است، اما دراكولا موجودي طبيعي نيست و كنش و واكنش‌هايش در قلمرو علوم متعارف جاي نمي‌گيرند و از اين‌رو غلبه بر او با تكيه بر دانش معمول و عقل سليم ممكن نمي‌شود. ون‌هلسينگ دانشمندي است كه سال‌هاي طولاني مطالعه و تجربه را پشت سر خود دارد، اما محدوديت‌هاي علم را نيز مي‌شناسد و مي‌داند كه دانسته‌هاي انسان، هرقدر هم شگفت‌انگيز و ستودني باشند، براي توضيح همه پديده‌هاي جهان ما كفايت نمي‌كنند و هميشه موضوعات و مسائلي وجود دارند كه توضيحي براي‌شان پيدا نمي‌شود. ون‌هلسينگ در جايي از رمان مي‌گويد «امان از اين علم ما با اين تفكر غلط كه مي‌خواهد همه‌چيز را شرح دهد و اگر نتواند شرح دهد مي‌گويد كه چيزي وجود ندارد كه لزومي به تشريح داشته باشد.» اما فيلم «دراكولا» نخستين روايت سينمايي از رمان برام استوكر نبود. پيش از آن آلماني‌ها فيلمي به نام «نوسفراتو» (1922) را با اقتباس از همين داستان ساخته بودند، اما چون اين فيلم بدون اجازه صاحب امتياز رمان (همسر برام استوكر) ساخته شده بود، با شكايت او و به حكم دادگاه از اكران و پخش آن جلوگيري شد. دادگاه حتي دستور به نابودي همه نسخه‌هاي موجود از فيلم «نوسفراتو» داد. شركت يونيورسال چند سال پيش از شروع پروژه ساخت فيلم «دراكولا»، مجوز انحصاري اقتباس از رمان را به مبلغ 40 هزار دلار خريد تا از دردسرهاي بعد و مشابه آنچه به سر فيلم «نوسفراتو» آمده بود جلوگيري كند. اجراي چنين پروژه‌اي در آن زمان، كه هنوز شركت‌هاي فيلمسازي شناخت درستي از سليقه تماشاگران نداشتند، قمار بزرگي بود. آنان مي‌دانستند كه رمان برام استوكر كتاب موفق و پرفروشي بوده، اما براي اين پرسش كه «آيا تماشاگران مشتاق ديدن روايت سينمايي از اين داستان هستند يا نه؟» پاسخي نداشتند و نمي‌دانستند كه فيلمي بلند و ترسناك درباره هيولايي خونخوار، مخاطبان سينما جذب مي‌كند يا نه. در تصميمي متهورانه نزديك به 350 هزار دلار براي ساخت فيلم هزينه كردند و پروژه را در برنامه‌اي دقيق - با 36 روز فيلمبرداري- جلو بردند و به انتها رساندند. موفقيت فيلم «دراكولا» به الگويي براي فيلم‌هاي بعدي مثل «فرانكشتاين» (1931) و «موميايي» (1932) و «مرد نامرئي» (1933) تبديل شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون