• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5427 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۶ بهمن

ادامه از صفحه اول

توجه به همه سلايق براي نجات سينماي ايران

آنها همچون گروه اول فرهنگ را ميداني آزاد مي‌دانند با اين تفاوت كه در صورت عدم اعمال نظارت‌هاي بنياني و كنترل‌هاي تعريف شده؛ مي‌تواند به تخريب فرهنگ عمومي جامعه منتج شود. آنها معتقدند آثار فرهنگي توليد شده در يك جامعه انقلابي بايد بازتاب و بازنماي شعائر و آرمان‌هاي آن انقلاب باشد. اين گروه ضمن دسته‌بندي مضامين و ترسيم خطوط قرمز؛ اولويت‌هاي مضموني را نيز تعيين كرده و جشنواره فيلم فجر را محل تجلي فيلم‌هايي مي‌دانند كه از نگاه آنها به ظاهر اخلاق‌گرا و اميدآفرين بوده و مبتني بر مصلحت اجتماعي و بنا به اقتضائات سياست‌هاي داخلي و خارجي توليد شده باشند.
و اما تجربه چهل ساله من در ساحات مختلف سينما گواه اين حقيقت است كه هيچ كدام از دو رويكرد گروه‌هاي فوق به تنهايي سينماي ملي ايران را به منزل مقصود نخواهد رساند و به‌طور اولي مطلوب و مناسب براي جشنواره‌اي ملي در قامت فجر انقلاب اسلامي ايران نخواهد بود. آنچه ما طي اين چهار دهه در اين جشنواره فيلم فجر شاهد بوديم سياست‌هايي مبتني بر سلايق مديران؛ مصلحت‌انديشي‌هاي سياسي و حزبي؛ تسويه حساب‌هاي درون گروهي و صنفي بوده است. متاسفانه جشنواره فيلم فجر همچون سينماي ايران هيچ‌گاه مبتني بر راهبردهاي واقع‌بينانه؛ توسعه‌محور و جامع‌نگر نبوده است.در اين سال‌ها متناسب با سياست‌هاي جزمي‌نگر و تساهل‌محور دولت‌ها؛ در دوره‌اي فيلم‌هاي گلخانه‌اي؛ در مقطعي فيلم‌هاي انتقادي راديكال و در‌ گذاري فيلم‌هاي به ظاهر انديشه‌محور و معناگرا توليد شده است. اين رويكرد‌هاي تك‌ساحتي باعث شد تا در چندين دوره جشنواره فيلم فجر فيلمي با مضامين به اصطلاح ارزشي و انقلاب و دفاع مقدس شاهد نباشيم و در عوض شاهد بارش فيلم‌هاي اجتماعي با برچسب به اصطلاح سياه‌نمايي و در مقطعي ديگر شاهد فراواني فيلم‌هاي ارزشي و حذف كامل فيلم‌هاي اجتماعي انتقادمحور باشيم؛ افراط و تفريط‌هايي كه سينماي ايران را امروز دچار چنين ركودي كرده است.
به اعتقاد من سياست‌هاي اعمالي در سينماي ايران برون‌داد آن هر ساله در جشنواره فيلم فجر متجلي مي‌شود. علت و معلولي كه تا آسيب‌شناسانه تحليل نشود در بر همين پاشنه آشفته بازار خواهد چرخيد. بسياري از اين مشكلات ناشي از فقدان مديريت جامع آينده‌نگر است. امروز در امر سياستگذاري فرهنگي در كشور از يك كلان راهبرد مدون برخوردار نيستيم؟ بايد پرسيد چرا سياست‌ها، اهداف و ماموريت‌هاي جشنواره فيلم فجر به اقتضاي سليقه مديران دولت‌ها اينچنين دستخوش تغيير مي‌شوند؟ مگر نه آنكه ما بايد در حوزه فرهنگ با يك نقشه پروازي مشخص حركت كنيم و دولت‌ها مجري آنها باشند؟ پس چرا سال‌هاست با سياست‌ها و رويكردهاي متناقض روبه‌روييم؟ و كلام آخر اينكه معتقدم شكوه جشنواره فيلم فجر و به‌طور اولي سينماي ايران زماني باز مي‌گردد كه ما تمامي فعالان سينمايي را به مثابه سرمايه‌هاي ملي اين كشور بنگريم. از دسته‌بندي‌هاي خودي و غيرخودي و برچسب‌هاي ارزشي و غير ارزشي؛ دولتي و مستقل دست‌ برداريم و با سياست‌هايي شفاف، روشن و واقع‌نگر به همگرايي و اعتلاي سينماي ايران بينديشيم.
آن‌ وقت است كه مي‌توانيم از عدالت فرهنگي و مصاديق آن حرف بزنيم؛ در غير اين صورت با استمرار اين مدار ناكارآمدي در آينده‌اي نزديك نه از سينماي ملي ايران نشاني خواهد ماند و نه از جشنواره ملي فجر.

الزامات ترميم شكاف حاكميت و ملت 

اگر قرار است آزادي زندانيان اقدامي در راستاي اصلاح رفتار حكمراني باشد و شكاف بين حاكميت و ملت را ترميم كند، مسوولان و سياست‌گذاران بايد بپذيرند كه فقط آزادي حتي همه زندانيان دگرانديش كفايت اين امر را نمي‌كند، بلكه تحقق اين ترميم نياز به اقدامات ديگري نيز دارد كه مهم‌ترين آن توقف روندي است كه در محيط‌هاي دانشگاهي در جريان است. در واقع روند حذف اساتيد منتقد و در ادامه دانشجوياني كه به دليل اعتراض مشمول انواع محدوديت‌ها و محروميت‌ها شدند، بايد پايان يابد.
 ترميم شكاف بين حاكميت و ملت به مجموعه‌اي از اقدامات نياز دارد كه بازگرداندن اساتيد اخراج شده از دانشگاه‌ها در رده اقدامات كوتاه‌مدت و‌ كم‌هزينه براي حكمراني ارزيابي مي‌شود و اگر اراده‌اي براي پر كردن اين شكاف‌ها وجود دارد، بايد به پيشنهادات سيدمحمد خاتمي در بيانيه اخير خود، اقبال نشان داده شود و به جاي برچسب‌زني به نخست‌وزير محبوب بنيانگذار جمهوري اسلامي، از خود سوال كنيد كه چرا او از اصرار بر اجراي بدون تنازل قانون اساسي عبور كرده است؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون