• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5427 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۶ بهمن

با اختلاف‌نظر چه كنيم؟

سيدحسن اسلامي اردكاني

پارسال تقريبا همين روزها بود كه يادداشتي به نام «اختلاف‌نظر» نوشتم و در آن با اشاره به كتاب اختلاف‌نظر: بررسي معرفت‌شناختي، (غزاله حجتي، قم، طه، 1398)، نكته‌هايي گفتم. از قضا امسال درست در همين ايام كتاب اختلاف‌نظر (برايان فرانسيس، ترجمه غزاله حجتي، تهران، كرگدن، 1400، 237ص) به دستم رسيد و خواندمش. اين هم‌زماني در اين دوران پراختلاف، نشانه مباركي شايد باشد. به هر حال كتاب را خواندم.
اما چرا با اين همه اختلاف‌نظرهايي كه داريم، باز بنشينيم و كتابي درباره اختلاف‌نظر بخوانيم؟ اتفاقا به دليل همين اختلافات گسترده است كه خواندن اين كتاب مي‌تواند مرهمي بر زخم‌مان بگذارد و بار ديگر نشان‌مان بدهد كه سرشت و سرنوشت ما انسان‌ها اختلاف‌نظر است، اما مهم شيوه رويارويي با آن است.
اين كتاب در مرز بين معرفت‌شناسي نظري و كاربردي قرار دارد. يعني سخن از آن است كه كجا باورهاي ما موجه هستند و بايد از آنها محافظت كرد و كجا لازم است دست به بازنگري آنها زد.  وقتي كه به شكل معقولي با كسي اختلاف‌نظر واقعي داريم، يعني آنكه اين اختلاف صرفا زاده سوء‌تفاهم زباني يا توجه نكردن به مساله نباشد، سه وضعيت نسبت به آن شخص داريم. يا از نظر دانش، تجربه، شناخت، تخصص و مانند آنها، خودمان را برتر از آن شخص مي‌دانيم، يا فروتر از آن شخص مي‌شماريم، يا همتا و هم‌تراز او. اگر شما استاد زيست‌شناسي تكاملي باشيد و به نظريه تكاملي گونه‌ها باور داشته باشيد و با شهروندي عادي مواجه شويد كه دانش قابل توجهي در زيست‌شناسي ندارد و قاطعانه با نظر شما مخالف است، در اينجا شما حق داريد و لازم است كه باور خود را همچنان حفظ كنيد، زيرا شما جايگاه معرفتي و تخصصي بالاتري داريد. اما اگر شما معلم دبستان باشيد و با سياست ارزي دولت مخالف باشيد و به سياست الف باور داشته باشيد و با اقتصاددان مستقلي مواجه شويد كه نظرش مخالف نظر شما است، در اينجا بهتر است كه باور خود را رها كنيد و به نظر آن اقتصاددان تن بدهيد. اينجا دموكراسي اصلا معنايي ندارد! 
خب، انگار تا اينجا بحث روشن است و تخصص حرف اول را مي‌زند، اما اگر شما استاد ادبيات فارسي باشيد و با همكارتان كه استاد فيزيك است درباره سياست خارجي كشور اختلاف‌نظر جدي داشته باشيد و هر دو اطلاعات‌تان در آن زمينه كمابيش يكسان باشد چه بايد كرد؟ آيا بايد بر نظر خود پافشاري كنيد يا تسليم نظر همكارتان شويد؟
در حالت اول به تعبير فرانسيس برتري معرفتي حاكم بود. اما در اينجا نوعي همتايي معرفتي وجود دارد. نه او برتر از شما است و نه شما برتر از او. نه او متخصص سياست است نه شما. در اينجا «قاعده مناقشه» شكل مي‌گيرد. يعني ناخواسته باورتان به چالش كشيده شده است و بايد دست به اقدامي بزنيد. هر چه باشد آن استاد نيز مانند شما اهل درك و تحليل است و همچون شما به اطلاعاتي كه شما دسترسي داريد، دسترسي داشته است. اگر بگوييد كه او برخي خبرها يا تحليل‌ها را نخوانده است، او هم مي‌تواند همين اتهام را متوجه شما كند وانگهي فرض آن است كه هر دو برابر هستيد. پس بايد فكر اساسي‌تري كرد. شايد گزينه بهتر آن باشد كه در اين حالت باور خود را «تعليق» كنيد. يعني به ‌طور موقت از آن دست بكشيد تا جوانب مساله را بهتر بررسي كنيد. اما چرا او دست نكشد؟ پرسش خوبي است. به او هم همين توصيه را مي‌توان كرد. اگر هر دو كمي تأمل كنيم شايد متوجه شويم كه در اينجا بهتر است از نظر متخصصان ياري بگيريم.
حال اگر گروهي از متخصصان عرصه سياست خارجي با نظر شما موافق باشند، شما باور خود را حفظ كنيد. اگر نظرشان به سود استاد فيزيك بود، باورتان را تغيير دهيد. اما اگر خود متخصصان چند گروه بودند و خودشان اختلاف‌نظر داشتند چه؟ انگار كار دشوار شد. در اينجا شايد همچنان بتوانيد باور خود را نگهداريد، اما بايد با گشودگي ذهني آماده اطلاعات تازه و شواهد دقيق‌تري باشيد. البته بهتر است كه خود كتاب را بخوانيم و با ريزه‌كاري‌هاي بحث آشنا شويم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون