• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5432 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۳ اسفند

اقتصاد به مثابه امر اجتماعي

اگر امر اجتماعي را دماسنج جامعه بدانيم، اقتصاد بسان عقربه‌هاي اين دماسنج است كه نوسان‌ها، پايداري و ناپايداري‌ها و ميزان دماي بدن جامعه را به گونه روشن نشان مي‌دهد. اقتصاد، در خلأ هستي پيدا نمي‌كند، اقتصاد در فضايي شكل مي‌گيرد و نمود پيدا مي‌كند كه كنشگران با باورها، خواست‌ها و اولويت‌هاي گوناگوني حضور دارند، به ارزيابي داشته‌ها و خواسته‌ها مي‌پردازند، رفتار مادي و معيشتي‌شان را همگام با تحولات سياسي و اجتماعي يا حتي بر اساس پيش‌بيني تحولات آينده تنظيم مي‌كنند، چانه‌زني و رقابت را به صورت پياپي تجربه مي‌كنند و در همه امور و تصميم‌هاي‌شان سود- هزينه مي‌كنند. اقتصاد را مي‌توان ملموس‌ترين بخش از امور اجتماعي زندگي انسان‌ها دانست، به ويژه در كشور ما كه دامنگير تلاطم و نابساماني اقتصادي است، شهروندان در هر ساعت پيامدهاي نابساماني را در زندگي خود مي‌بينند.  با اين برداشت، شايد پنداشته شود كه اقتصاد، قابل مديريت نيست زيرا از زمينه‌هاي گوناگوني تاثير مي‌پذيرد. برخلاف چنين برداشتي، متخصصان اقتصادي، تحولات اقتصادي را در شرايط گوناگون تحليل مي‌كنند و در برآوردهاي خود از مزيت‌ها و مطلوبيت‌ها، شرايط و تحولات گوناگون بلندمدت، ميان‌مدت و كوتاه‌مدت را در اقتصادسنجي و تعيين مدل‌هاي مديريت اقتصادي به‌كار مي‌گيرند. البته چنين الگوهايي زماني قابليت طرح و اجراء دارند كه مسوولان كشور نگاه حرفه‌اي و شايسته‌سالارانه به حكمراني داشته باشند و براي مديريت و سياست‌گذاري، توانمندترين كارشناسان و متخصصان را در بدنه اجرايي امور قرار دهند، وگرنه اگر بنا بر وفاداري- هواخواهي و سهميه گروهي و جناحي در بدنه مديريتي كشور، به‌دور از شايسته‌سالاري و تخصص‌گرايي باشد، وضعيت به گونه‌اي مي‌شود، كه اكنون جامعه ما آشكارا در حال تجربه آن است. تلاطم و نابساماني در عرصه اجتماعي (به معناي خاص) و اقتصاد دو‌سويه است و آشفتگي هر بخش، بر بخش ديگر اثرگذار است.  اقتصاد، مديريت‌محور و نظارت‌پذير است اما دستوربردار نيست، به ويژه دستورهاي غيركارشناسانه، زيرا حتي كوچك‌ترين مصرف‌كننده در دورترين نقطه كشور سهمي در جهت و سرعت تحولات و بساماني يا نابساماني شرايط اقتصادي دارد. براي نمونه، زماني كه ترس از ناياب شدن كالاها به خاطر تحريم‌هاي احتمالي افزايش مي‌يابد، هر مصرف‌كننده و كاربري متقاضي كالايي مي‌شود كه به اندازه تقاضا در بازار نيست و اين ناتوازني تقاضا و عرضه، بهاي كالاها را به بالاترين حد دور از انتظار افزايش مي‌دهد. اقتصاد از آن رو يك امر اجتماعي است، زيرا تحولات آن از تار و پود جامعه (از حكمرانان تا توده مردم) سرچشمه مي‌گيرد و بر آنها نيز تاثير مي‌گذارد. اقتصاد يك امر دستوري نيست، بلكه يك امر اجتماعي است كه در كردارهاي اجتماعي تجلي مي‌يابد و مردم آن را در تجربه زيسته خود درك مي‌كنند. اقتصاد بيمارگون، نشانه جامعه بيمارگون و حكمراني نامناسب است. اگر كارگزاران در پي اقتصاد سالم و پويا هستند، لازم است نگاه آنان به جامعه، اقتصاد و حكمراني دگرگون شود و از نگاه مكانيكي و دستوري به اقتصاد دوري نموده و به رويكرد ارگانيكي، تخصص‌محور و جامع‌نگر روي آورند. براي چندمين بار تكرار مي‌شود كه چنين رويه‌اي مستلزم توجه جدي به منافع ملي و ابزارها و سازوكارهاي تامين و تضمين آن است، راهي كه متاسفانه تاكنون در افق اجرايي كشور ديده نشده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون