• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5453 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۵ فروردين

گزارش «اعتماد» از يك فقره قتل در روستاي بيساران كردستان

راز كشته شدن يك زن

براساس اخبار رسمي منتشر شده، متهم به قتل در اعترافات خود گفته كه در ابتدا زن را خفه كرده و سپس او را به سنگ بزرگي آويخته و جسدش را داخل آب انداخته است

بهاره   شبانكارئيان

معضلاتي مثل كودك همسري و تعصبات ناموسي اگرچه در بسياري از استان‌هاي ايران همچنان شايع است اما در برخي استان‌هاي مرزي مانند كردستان و سيستان‌وبلوچستان براساس آمار رسمي اين مسائل شديدتر است؛ شايد به همين دليل هم هست كه آمار زن كشي در اين استان‌ها بسيار بالاست. بررسي‌هاي «اعتماد» نشان مي‌دهد قتل زنان و دختران در كردستان بيشتر به دليل اختلافات خانوادگي، رد درخواست ازدواج، پافشاري بر حق كار، دير آمدن به خانه، ازدواج با فردي ديگر، رابطه پيش از ازدواج داشتن، مسائل مالي و ورشكستگي و در برخي موارد به دلايل نامعلومي رخ مي‌دهد. يكي از اين قتل‌ها كه به دلايل نامعلومي رخ داده جسدي است كه در روز دوشنبه 7 فروردين ماه 1402 پيدا شده. جسد متعلق به زني 36 ساله با هويت «سرشين.پ» در روستاي بيساران است كه پس از چند روز جسدش در «سد گاران» مريوان پيدا مي‌شود. براساس اخبار رسمي منتشر شده متهم به قتل در اعترافات خود گفته كه در ابتدا او را خفه كرده و سپس او را به سنگ بزرگي آويخته و جسدش را داخل آب انداخته است.

«اعتماد» به دنبال انتشار اين خبر در فضاي مجازي براي صحت آن، موضوع را پيگيري كرد تا به واقعيت ماجرا دست پيدا كند. 
اين زن 36 ساله به دست مردي حدودا 42 ساله به قتل رسيده كه «دهيار بيساران، برادر مقتول، برادر متهم و اهالي» اين موضوع را تاييد كردند.
     
«جميل صبار» دهيار روستاي بيساران در مورد اين حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «متهم به قتل آدم درستي نبود. قبلا سابقه سرقت، آتش‌سوزي برخي از خانه‌هاي روستا را داشته اما كسي جرات نمي‌كرد از او شكايت كند. همه يك جورايي از او مي‌ترسيدند. اين خانم و آقا حدود 10 سال بود كه با هم رابطه داشتند تا اينكه دو سال پيش همسر اين خانم خانه‌شان را از بيساران به مريوان منتقل كرد. از همان زمان به بعد مقتول رابطه‌اش را با اين آقا قطع كرد. فكر مي‌كنم براي همين اين آقا آن خانم را به قتل رساند ولي اينكه قتل صرفا به خاطر طلاهاي اين خانم بوده باشد بعيد مي‌دانم درست باشد.»

گفته‌هاي اهالي
يكي از اهالي در مورد اين خبر به «اعتماد» مي‌گويد: «از خدا پنهان نيست از بنده‌هاي خدا چه پنهان باشد همه اهالي روستا مي‌دانستند كه اين آقا و خانم با هم ارتباط داشتند ولي هنوز كسي نمي‌داند واقعيت ماجرا چيست و اين آقا چرا اين خانم را به قتل رسانده است. البته خود اين آقا به قتل اعتراف كرده و گفته كه جسد را داخل سد گاران مريوان انداخته. روز حادثه اين خانم به بازار طلافروشي در مريوان رفته بود كه اين آقا هم همراهش بوده و او را به قتل رسانده. اين اتفاق در دست بررسي ماموران اطلاعات و آگاهي است براي همين اطلاعات چنداني هنوز درباره انگيزه قتل درز نكرده و هنوز كسي به‌ طور دقيق نمي‌داند اين آقا به چه دليل اين خانم را كشته است.»
يكي ديگر از اهالي نيز مي‌گويد: «هر دو اينها اصالتا بيساراني هستند. 
اين خانم در سن پايين ازدواج كرد. وقتي ازدواج دومش را انجام داد با اين آقا آشنا شد. چند سال پيش وقتي خانه مقتول هنوز بيساران بود قاتل به خانه او مي‌رود. كي؟ وقتي كه شوهر اين خانم خانه نبود و سر كار بود. شوهر اين خانم 
يك جوري متوجه مي‌شود كه اين آقا در غياب او وارد خانه شده و پيش همسرش است. خودش را به خانه مي‌رساند. قاتل به خاطر اينكه با شوهر اين خانم روبه‌رو نشود خودش را از طبقه دوم خانه آنها به پايين پرت مي‌كند و دست و پايش مي‌شكند. كل روستا ماجرا را مي‌فهمند و قضيه دست و پاي شكسته اين آقا براي همه روشن مي‌شود. شوهر اين خانم بعد از اين ماجرا خانه‌شان را به مريوان مي‌برد. حالا با شايعه‌هايي كه هست بعضي از اهالي مي‌گويند؛ اين دو باز هم با هم رابطه داشتند و برخي ديگر از اهالي مي‌گويند كه پس از رفتن اين خانم و همسرش به مريوان اين دو با هم ارتباط‌شان قطع مي‌شود. بعد از يك مدت هم كه خبر در روستا پيچيد؛ اين آقا زده اين خانم را كشته. آن طور كه من از اهالي شنيدم متهم اين خانم را با سيم خفه كرده و با ماشين به اطراف مريوان برده و دور جسد را يك تور فلزي پيچانده و يك سنگ بزرگ به تور بسته و آن را داخل آب سد انداخته كه به وسيله تور و آن سنگ بزرگ جسد زير آب بماند. اين خانم تا چند روز زير آب بود... ماموران هم وقتي متهم اعتراف مي‌كند، مي‌توانند جسد را پيدا كنند و از زير آب بيرون بكشند.»

گفته‌هاي نزديكان مقتول و متهم
يكي از برادران مقتول درخصوص قتل خواهرش به «اعتماد» مي‌گويد: «سرشين، فرزند سوم خانواده بود و وقتي من بچه بودم ازدواج كرد. خودش هم وقتي براي بار اول ازدواج كرد سني نداشت و كوچك بود. دو بار شوهر كرد. شوهر اولش از اقوام ما بود ولي دومين شوهرش آشنا نبود. ما احساس مي‌كنيم اين آقا به خاطر اينكه طلاهاي خواهرم را بردارد او را به قتل رسانده.»
برادر متهم به قتل نيز در مورد اين حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «برادرم 42 سال دارد و متاهل است. دو فرزند دارد و سومين فرزندش هم در راه است. شغلش آزاد بود و در همين روستا هم كار مي‌كرد و هم زندگي. برادرم با اين خانم چند سالي رابطه داشت و تا همين چند وقت پيش هم رابطه‌شان ادامه داشت. همه اهالي حتي شوهر اين خانم هم از رابطه آنها خبر داشتند. اين خانم چند بار از خانه شوهرش قهر كرده بود و خانه پدرش برگشته بود تا از شوهرش طلاق بگيرد و با برادر من ازدواج كند. از نحوه به قتل رساندن اين خانم توسط برادرم هيچي نمي‌دانم. فقط مي‌دانم بعد از به قتل رساندن او جسدش را در سد مي‌اندازد. بعد از چند روز از آگاهي با برادرم تماس گرفتند و او را احضار كردند و گوشي‌اش را چك كردند.»
او در ادامه در مورد وضعيت تاهل مقتول مي‌گويد: «او در هفده، هجده سالگي با عموزاده‌اش (پسرعمويش) ازدواج مي‌كند. در آن ازدواج به يك مرد دل مي‌بندد كه آن مرد هم بعد از مدتي فوت مي‌كند. بعد از اين ماجراها از عموزاده‌اش جدا مي‌شود و با مردي ديگر ازدواج مي‌كند. در همين ازدواج دومش با برادر من آشنا مي‌شود و وارد رابطه مي‌شوند.»
صحبت‌هاي برادر متهم در حالي است كه شوهر مقتول آنها را رد و ادعا مي‌كند كه همسرش با اين آقا هيچ رابطه‌اي نداشته است. شوهر سرشين نيز در مورد به قتل رسيدن همسرش به «اعتماد» مي‌گويد: «چند سالي مي‌شود كه ما مريوان زندگي مي‌كنيم. من و همسرم حدود هفده سال پيش با هم ازدواج كرديم. هم او و هم من ازدواج دوم‌مان بود. از من دو فرزند داشت و از ازدواج اولش هم يك فرزند. اصلا چنين چيزي نيست كه همسرم با اين آقا رابطه داشته. قبل از عيد يك روز همسرم طلاهايش را برداشت تا به بازار ببرد و بفروشد. به پول طلاها نياز داشتيم. حدود 135 گرم طلا بود. بعد از آن روز همسرم ديگر به خانه برنگشت. مثل اينكه آن نامرد او را ديده بود و سوارش كرده بود. بعد از اينكه ديدم همسرم گم شده از آن مرد شكايت كردم.»
او به مابقي سوالات جواب مي‌دهد.
 شما گفتيد همسرتان با اين مرد رابطه نداشته پس چطور از ايشان شكايت كرديد؟
خب، ما از اهالي يك روستا هستيم. من به اين مرد مشكوك شده بودم. بعد از چند روز هم از او شكايت كردم. وقتي ماموران او را احضار كردند او خودش اعتراف كرد.
  تكليف طلاها چه شد؟
طلاها در اداره آگاهي است. ماموران طلاها را از آن آقا گرفتند. 
  جسد همسر شما چند روز بعد از مفقود شدنش پيدا شد؟
پس از 19 روز ماموران به واسطه اعترافات متهم، جسد همسرم را از زير آب پيدا مي‌كنند.
  به شما اعلام نشد كه همسرتان با چه وسيله‌اي به قتل رسيده است؟
متهم گفته كه داروي بيهوشي به او داده و سپس خفه‌اش كرده و جسد را به سنگ بزرگي بسته و داخل سد انداخته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون