• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5454 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۶ فروردين

درخواست تمديد عيد بدون عيدديدني

دو روز بعد از تعطيلات نوروز، همچنان ياد و خاطره عيد در توييتر فارسي زنده است و كاربران در كنار موضوعات مهم ديگر، مشغول خاطره تعريف كردن و اظهارنظر. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از توييت‌هايي است كه درباره عيد و موضوعات مختلفش نوشته شده: 

«پدر يكي از دوستان سيزده‌به‌در پارسال از ديوار باغ‌شون افتاد و ضربه مغزي شد. بنده خدا بسيار مرد تلخ و آزارگري هم بود. چند وقتي تو كما بود اما از وقتي به هوش اومده كاراكترش از اين رو به اون رو شده، خنده‌رو و مهربان و گشاده دست! اسم ديواره رو گذاشتن ديوار مهرباني»، «امروز صبح تو كلاس ديدم بعد اينهمه مدت تعطيلي بچه‌ها هنوز به زود بيدار شدن عادت نكردن و خوابشون ميومد. گفتم اين زنگ همه بخوابيم»، «يه بارم عيد ديدني رفته بوديم خونه فاميل موقع عيدي دادن بابام طرفو انداخت تو اتاق‌خواب درو هم به روش قفل كرد كه نتونه عيدي بده، يكم تعارفي هستيم خانوادگي»، «من حداقل يه هفته ديگه نياز دارم خستگي اين تعطيلي از تنم بره»، «بالاخره فهميديد دوشنبه‌ها چه حسي داره براي خارجي‌ها؟!»، «دوستان نتايج سبزه گره زدن كي مشخص مي‌شه؟!»، «تعطيلات عيد زود تموم شد و نصف فروردين گذشت، نيمه دوم فروردين حالا اگه تموم شد»، «بابا اگر اصفهان بده نياييد. اين چه مازوخيسميه كه هرسال عيد مياييد اينجا و بعد كه ميريد فاز سخنوري مي‌گيريد و براي بدگويي پشت سر اين شهر و مردمش لحظه‌اي كوتاهي نمي‌كنيد؟ اگر اصفهان بده جمع كنيد برگرديد شهراتون نه براي زندگي و نه براي سفر اينجا نياييد كه حداقل عذاب نكشيد»، «مهم‌ترين اتفاق اين عيد فقط خراب‌كردن چرخه خوابه»، «يك پاييز، يك زمستان و حالا نيمي از اولين ماهِ بهار...امروز صد و نود و پنجمين روز بازداشت موقت #نيلوفرحامدي‬ است»، «از بهار و عيد فقط حساسيتش بهم رسيده»، «اومديم مهموني رودرواسي دار، داماد صاحب‌خونه برا بچه‌ام لپ لپ خريده، داد بهش، بچه‌امم در جا فرمودن واي ممنون ازينايي كه مامانم هيچ‌وقت برام نمي‌خره ميگه پول حروم كردنه»، «يه سال عيد رفتيم عيدديدني خونه يكي از فاميلاي خسيس مامانم كه عيدي نمي‌دادن، موقع بيرون اومدن در حالي كه بند كفشم رو مي‌بستم آهنگي كه تلويزيون پخش مي‌كرد رو خوندم: «فصل گل صنوبره، عيدي ما يادت نره». مامانم خيلي خجالت كشيد ولي اونا همچنان سر مواضع خودشون پافشاري كردن و عيدي ندادن»، «عمه خيلي پولدار من يه بار هزارتومن عيدي داد بعد گفت با داداشت نصفش كن»، «ولي اين عيد ويروس كرونا دوباره چه جولوني داد، اطرافم همه مريض بودن»، «خدايا دستِ من رو بگير و از بازي كثيف عيدديدني بيرونم بكش» و «درخواست تمديد عيد بدون عيدديدني رو دارم».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون