• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5489 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۱ خرداد

منصور حقيقت‌پور، مشاور علي لاريجاني در مجلس دهم در گفت‌وگو با برنامه پاراگراف «اعتمادآنلاين»:

جبهه پايداري دو اتوبوس بيشتر جمعيت ندارد

اعتمادآنلاين-  سيما پروانه‌گهر

منصور حقيقت‌پور، نماينده دوره نهم مجلس و مشاور علي لاريجاني در مجلس دهم در گفت‌وگو با برنامه پاراگراف «اعتمادآنلاين» به اين سوالات پاسخ مي‌دهد. در اين گفت‌وگو سرنوشت انتخابات مجلس دوازدهم ذيل عملكرد دولت و مجلس انقلابي، نحوه تعامل و تقابل اصولگرايان براي انتخابات آتي مجلس، سهم نيروهاي سعيد جليلي در دولت ابراهيم رييسي، سياست خارجي دولت ابراهيم رييسي در منطقه و جنگ اوكراين، برنامه علي لاريجاني براي رقابت‌هاي اسفند 1402 و پيش‌بيني رفتار شوراي نگهبان در انتخابات آتي مجلس نيز بررسي شده است.

    در روزهاي اخير آقاي لاريجاني پاسخي به خبرِ خبرگزاري تسنيم داد صدايي كه از نامه آقاي لاريجاني مي‌آمد، صداي ناراحتي بود. آقاي لاريجاني خيلي دلخور هستند، اين‌طور نيست؟
من اگر از پيام آقاي دكتر لاريجاني صداي دلخوري هم بشنوم خيلي كمرنگ است. من پاسخ عقلانيت در اين پاسخ آقاي دكتر لاريجاني مي‌بينم، پاسخ پختگي مي‌بينم، پاسخ يك انسان بزرگ براي يكسري آدم‌هاي كوچك مي‌بينم كه اشكال ايجاد مي‌كنند و ان‌قلت مي‌آورند. من در پيام آقاي دكتر لاريجاني عصبانيت نديدم، بلكه اعتمادبه‌نفس، عقلانيت و پختگي ديدم.
   تعبيري كه خودشان به كار بردند كه «مُلك را چاره‌اي ديگر بايد» نشان مي‌دهد منتظرند تا چاره‌هاي ديگري انديشيده شود. آيا مي‌توانيم از شما كه جزو نزديكان ايشان هستيد خبر و تحليل موثقي داشته باشيم كه تصميمي روشن دارند كه به انتخابات ورود كنند يا خير؟
آقاي دكتر لاريجاني اظهار نكردند كه قصد دارند در انتخابات شركت كنند، اما قطعا تمام تحولات كشور را رصد و كنترل مي‌كنند. تا به امروز ما و جريانات نزديك به ايشان قرائن و شواهدي براي حضورشان در مجلس از ايشان نشنيده‌ايم. ايشان مواردي كه در نامه فرمودند كه چاره ديگري بايد، در مقابل حركتي است كه در برابر جمهوري اسلامي ايران شروع شده و يكسري انسان‌هايي كه قالب سياسي خودشان را معيار قرار داده‌اند، صرفا خودشان را حق ببينند و خودشان را ولايي ببينند و خودشان را انقلابي مي‌دانند و دايره حكمراني را براي افراد منسوب و نزديك به گروه خودشان مي‌بينند كه آقاي دكتر از تعبير خاله‌سازي استفاده كردند، پس منظورشان از چاره‌اي ديگر اين است كه اين مملكت متعلق به 85 ميليون انسان است كه در اين جماعت انسان‌هاي فاخر، انديشمند و گرانقدري هستند كه در چارچوب آن خاله‌سازي قرار نمي‌گيرند و به تبع تفكر آن جريان تماميت‌خواه آنها هيچ سهمي در حكمراني ندارند. شايد آقاي دكتر چاره‌ ديگر را در اين مي‌بيند كه اجازه بدهيم انسان‌هاي ديگر هم بيايند و ايفاي نقش كنند. فقط شما نيستيد كه دل‌تان براي اين انقلاب و مملكت مي‌سوزد، خيلي از آدم‌هايي كه الان در حاشيه نشسته‌اند شايد حرفه‌اي‌تر و قوي‌تر از شما و حتي خالص‌تر از شما باشند. بايد فضا را باز كرد كه اينها هم بتوانند درون ميدان عرض اندام كنند.
  آقاي لاريجاني قبل از اينكه خودشان از اين دايره جدا شوند، بيرون بروند يا به دلايلي از طرف مقابل تمايلي به حضورشان در اين دايره ديده نشود، در سال‌هاي قبل كه هنوز خودشان در داخل اين دايره در جايگاه تصميم‌گير بودند هم منتقد حاكميت يكدست بودند؟ 
من هشت سال با ايشان در مجلس بودم؛ چهار سال به عنوان نماينده همكارشان و چهار سال هم مشاورشان بودم. در داخل مجلس نيروهاي خالصي كه از چپ و راست بودند با ايشان راحت كار كردند. آقاي دكتر پزشكيان با ايشان كار كرده است، آقاي دكتر تاج‌الديني هم با ايشان كار كردند و اقليت‌هاي ديني هم با ايشان خيلي خوب كار كردند. تمام دوستان عزيز ما در مجلس دوم از اهل سنت و اقليت‌هاي ديگر با ايشان خيلي خوب كار كردند. آن سطحي از اصولگرايي كه سطح تندرو نيست و ملايم و عاقل است با ايشان خوب كار كردند. اين نشان مي‌دهد ايشان اين ظرفيت را دارند كه با تمام جريانات سياسي كشور كار كنند و اين سيره ايشان است و امتحان خوب پس داده و چه در زماني كه حاكم بوده اين كار را انجام داده و چه الان كه حاكم نيست هم اين ادعا را دارد كه خيلي‌هاي ديگر در مملكت هستند كه مي‌توانند كشور را بهتر از وضعيت موجود اداره كنند. 
    آقاي لاريجاني بود كه خواست از اصولگرايان فاصله بگيرد يا اين اردوگاه اصولگرايي بود كه در جايي ايشان را پس زد؟
اردوگاه اصولگرايي ايشان را پس نزد.
  اما در تابستان 98 دو تشكل اصلي جمنا و شوراي ائتلاف دعوتي از ايشان نكردند.
نكنند، اينها تمام اصولگراها نيستند. ما اصولگراها را يك حزب نمي‌بينيم كه داراي آموزه‌هاي مشخصي باشند. طيف‌هاي مختلفي هستند، ما حزب موتلفه را هم اصولگرا مي‌بينيم، جريان انجمن اسلامي مهندسين را هم اصولگرا مي‌بينيم. بسياري از شاخه‌هاي روحانيت را اصولگرا مي‌بينيم. به ‌هيچ‌وجه اين‌طور نبود كه جامعه اصولگرايي ايشان را پس بزند. ما در داخل اصولگرايي جريان تندي داريم كه آن جريانِ تند ابتدا آقاي هاشمي و آقاي ناطق و افراد ديگري را از سر راه برداشته است. الان هم نوبت آقاي لاريجاني است. دقت كنيد كه آنها در رفتار گذشته‌شان مگر آبرو و اعتباري براي بزرگانِ ما قائل بودند؟ خير. همه آنها را خيلي راحت حذف كردند، ابتدا حذف شخصيتي و خيلي راحت از روي‌شان عبور كردند. خاله‌سازي يعني همين. يعني يك جريان از 15 سال قبل شروع شده و حالا ريشه‌هايش در كجاست بايد تحقيق كرد و به آن رسيد، اما اين جريان كه خودش را حق مي‌پندارد و خودش را ولايي مي‌پندارد و خودش را انقلابي مي‌پندارد، خودش را حزب‌اللهي و تابع رهبر مي‌پندارد، براي كسي ديگر حريمي قائل نيست و فكر مي‌كنند فقط خودشان حقند. بقيه يا فتنه‌گرند يا جاسوسند يا ساكتِ فتنه‌اند يا افراد ديگر. 
  اجازه بدهيد من اين تعبير شما را در مورد جرياني كه خودش را انقلابي مي‌داند و افرادي كه در اين اتاق‌هاي تصميم‌گير هستند با اسامي بررسي كنم. به نظر مي‌آيد اين حلقه‌هاي تصميم‌گير الان در دست جبهه پايداري و البته يك مقدار طيف آقاي زاكاني هستند كه در اين برهه‌هاي زماني نقش پررنگي دارند. تصور مي‌كنيد چرا اين‌طور شده است؟ سوالي كه من مطرح كردم، نمايي است كه خيلي از مردم عادي مي‌بينند. چرا جبهه پايداري ويترين جريان اصولگرايي شده است؟
به خاطر اينكه بلندگو و رسانه دارند و بدون خونريزي صداوسيما را گرفته‌اند. پول‌هاي زيادي براي فضاي مجازي خرج كرده‌اند، بعضي از نهادهاي قدرتي در اختيارشان است. با وجود پول، نهادهاي قدرتي، رسانه و تريبون، يك جماعتي كه سروته آن دوتا اتوبوس نيست خيلي راحت مي‌توانند بيايند و با استفاده از بلندگو، صداوسيما، بعضي رسانه‌ها و فضاي مجازي واقعيت‌ها را طور ديگري جلوه بدهند و از انسان‌هاي سالم، درست و مفاخر كشور مزدور و خائن و فتنه‌گر يا ساكت فتنه درست كنند. اينها به خاطر امتيازاتي است كه در اختيار دارند؛ نهادهاي قدرتي، ثروت و رسانه در اختيارشان است. 
  شما مشخصا صداوسيما را نام برديد، اما بعضي‌ها معتقدند كه... مجلس انقلابي را با هم بررسي كنيم ببينيم چه دستاوردي داشته است؛ چقدر اين تحليل را قبول داريد كه دولت آقاي رييسي دست نيروهاي آقاي جليلي بود؟ گويي دولت آقاي جليلي تشكيل شده، اما فقط رييس دولت يك نفر ديگر انتخاب شده است. 
حتما همين‌طور است. من به اين معتقدم. اينها توانستند يك مجلس و دولتي درست كنند و آقاي رييسي داراي پتانسيل‌هاي نيروي انساني نبود. اينها توانستند تيم‌ آقاي رييسي را بچينند و الان هم ناكارآمدي اين حركت دارد خودش را نشان مي‌دهد. وزرايي كه بركنار شدند، رييس سازمان برنامه و بودجه و... نشان داد اين تفكر به‌رغم اينكه ادعاي مديريت كشور را دارد و مي‌گويد من اين توانايي را دارم، در عمل ناكارآمدي در رفتار، گفتار و كردارشان كاملا بروز و ظهور دارد. 
  عملكردي كه مي‌گوييد چقدر مي‌تواند در مشاركت انتخابات بعدي اثرگذار باشد؟ 
اگر شرايط اين باشد قطعا تصميمات نادرست قوه مجريه توانسته مردم را سرد كند. به‌‌رغم اينكه مقام معظم رهبري تاكيد جدي بر توليد و انتشار اميد دارند، در رفتار قوه مجريه يا مقننه، چيزي نمي‌بينيم. اين است كه مردم احساس مي‌كنند ديده نمي‌شوند و اثربخش نيستند. اين در سيستم حكمراني براي ما سم است، ما قوي‌ترين و بلندترين توان قدرتِ نرم منطقه را داشتيم. مردم ما در سخت‌ترين شرايط حامي حاكميت بودند. الان به نظر مي‌رسد ناكارآمدي ما در تصميماتي كه براي اقتصاد و فرهنگ كشور مي‌گيريم، ناكارآمدي‌اي كه امروز در سطح بين‌الملل داريم و به عنوان يك ناظر نشسته‌ايم تحولات دنيا و اطراف خودمان را نگاه مي‌كنيم و ناظريم و هيچ تاثيري در اين روند به نفع منافع ملي خودمان نمي‌بينيم، اينها يك مقدار مردم را نااميد مي‌كند؛ توصيه من اين است كه مردم به‌‌رغم اينكه انتقادي كه مي‌كنند انتقادات درست و صحيحي است، ولي بايد بدانند با عدم حضور در صحنه نمي‌توانند تحولات و تغييرات را ايجاد كنند و نبايد سرد شوند و با صندوق‌هاي راي قهر كنند. 
  تصور مي‌كنيد شوراي نگهبان ممكن است رويه‌اي متفاوت با دو انتخابات قبلي را در پيش بگيرد؟
من اميدوارم اين‌طور باشد. شما ديديد در پاييز سال گذشته ما 90 روز در اين مملكت دچار اغتشاشات اجتماعي شديم. خب شوراي نگهبان اگر سهل‌تر و راحت‌تر و روان‌تر با كانديداهاي مجلس برخورد مي‌كرد و تعدادي از افراد كه داراي نوع نگاه ديگري هستند در چارچوب پذيرش نظام و قبول نظام داراي اختلاف سليقه هستند، وارد مجلس مي‌شدند، شايد بلندگوهاي مجلس شوراي اسلامي جايگزين رفتارهاي كف خيابان مي‌شد و آن براي ما هزينه‌اش كمتر بود و بار دموكراتيك رفتار نظام آنها بيشتر و ملموس‌تر احساس مي‌شد. من اميدوارم شوراي محترم نگهبان در مرحله جديد برخورد لين‌تري داشته باشد و ما شاهد حضور بيشتر جناح‌هاي مختلف سياسي كشور در مجلس آينده باشيم كه ان‌شاءالله همين مورد باعث خواهد شد مردم اميدوارانه پاي صندوق‌هاي راي تشريف بياورند. 
  مطالبي كه درباره مجلس مطرح كرديد... به هر حال سال پاياني مجلس را در پيش داريم. اخيرا يكي از نزديكان آقاي قاليباف، نماينده تهران آقاي توانگر، نامه‌اي نوشتند خطاب به آقاي آقاتهراني و جوانان جبهه پايداري. در اين نامه اشاره شد ، جبهه پايداري در مجلس سنگ‌اندازي کرد تا خيلي كارها صورت نگيرد. موضوع حضور تعداد قليل جبهه پايداري چقدر مي‌تواند جريان‌ساز باشد كه بخواهيم ناكارآمدي مجلس را انحصارا به آنها نسبت بدهيم .  مديريت آقاي قاليباف در قبال  جبهه پايداري راچطور ديديد؟ چون اين تنش‌ها خيلي زياد شده است. شمايل آن موضوع حجاب است، اما از قبل هم بود.
شايد تعداد نمايندگان جبهه در مجلس كم باشد، اما با توجه به تركيبي كه امروز براي اداره كشور چيده‌اند، ساير مولفه‌هاي قدرت هم غيرمستقيم با پايداري هماهنگ مي‌شوند. بالاخره تعداد قابل توجهي از نمايندگان با اينها هماهنگ هستند. شايد اعضاي رسمي جبهه پايداري (همان‌طور كه گفتم) بيشتر از دو اتوبوس در كشور نيستند كه از اين دو اتوبوس يك اتوبوسش در مجلس است، اما باقي افراد هم با اينها در بعضي موارد همراهي مي‌كنند و الان هم به نظر مي‌رسد لبه تنش‌شان با آقاي قاليباف وسيع و بزرگ شده و آقاي قاليباف درگير با اين موضوع است و بروز و ظهور اين را اتفاقا در انتخاب هيات ‌رييسه چهارم مجلس يعني در اوايل خردادماه مشاهده خواهيم كرد. به نظرم مي‌رسد آن‌طور كه در قبل اين جريان مديريت شد و فرصت ميدان‌داري‌ به آن داده نشد -كه تحت مديريت آقاي دكتر لاريجاني بود- الان آن رفتار را نمي‌بينيم. 
  شايد آقاي قاليباف نمي‌خواهد هزينه‌هايي را كه آقاي لاريجاني داد بدهد، به هر حال درگيري با جبهه پايداري براي آقاي لاريجاني هزينه‌ساز بود.
بله هزينه‌ساز بود، ولي آقاي قاليباف بخواهد يا نخواهد اين هزينه را پرداخت خواهد كرد. مي‌بينيد كه آمار راي ايشان را. در مجلس نهم همين جريان در خصوص بحث تسريع به ماده واحده قبول مشروط برجام، خيلي ايجاد مشكل كرد. چه در تصويب و چه در جلسه‌اي كه اينها در حضور مقاماتِ مسوول كشور در بيت رهبري داشتند، در آنجا آن ماده واحده تنظيم نهايي شد، به‌‌رغم اينكه در آنجا همه نظر مثبت دادند، اما اين دوستان در كف مجلس هم راي ندادند و هم اعتراض جدي‌اي به مديريت جلسه داشتند و به اين نحو تصويب شد. در صورتي كه آن ماده واحده تبديل به مصوبه نظام شده بود و آقاي دكتر لاريجاني ديگر نمي‌توانست اجازه دخل و تصرف بدهد و كليت طرح را به راي نمايندگان محترم گذاشت و ما در آنجا شاهد بوديم همين دوستان راي ندادند. اگر راي مي‌دادند راي برجام بايد بالاي 220، 230 مي‌رفت، اما روي 150، 160 تصويب شد.
  اينكه واضح است جبهه پايداري به صورت كلي از ابتدا با اين موضوع مخالف بوده و معتقد است بايد همين شرايط تنش ادامه پيدا كند و آن را نوعي مقاومت مي‌داند، بنابراين واضح بود. ولي همين موضوع يكي از دلايل ردصلاحيت آقاي لاريجاني نبود؟
نه اين نبود، البته كينه‌اي كه اينها از آقاي لاريجاني داشتند در قالب گزارش‌هاي كاذب و دروغين- كه مقام معظم رهبري هم اشاره كرد كه گزارش‌ها همه دروغ بود- بروز و ظهور پيدا مي‌كند. اين جريان مخالفت و اعتراض خودشان را مي‌كنند، پاسخ مي‌گيرند و اگر لازم باشد اصلاحات انجام مي‌دهند. در آنجا اعلام مي‌شود كه اين نظر نظام است، اما باز هم در كف مجلس راي نمي‌دهند و البته اكثريت مجلس تصويب كرد.
 در همين مقطع كنوني، اگر برجام احيا شده بود، الان دو سال بوده كه توافق جديد برجام را تمام كرده بوديم، علت اينكه به تاخير افتاد تا به اينجا رسيديم، اين است كه ديديم امريكايي‌ها ناز مي‌كنند و پاي كار نمي‌آيند. ميزان خسارت وارده بر مردمِ عزيزِ ايران صرفا از محل فروشِ نفت 300 ميليون دلار در روز است؛ يعني دو ميليارد و 100 ميليون دلار در هفته است، هشت و نيم ميليارد دلار در ماه است و اين دو سال نزديك به 200 ميليارد دلار ضرر داديم، صرفا از اينكه امروز نفت ما تحريم است و بايد قيمت آن را طوري تنظيم كنيم كه بتوانيم بفروشيم، در حمل‌ونقل، جابه‌جايي پول و همه اينها مشكل خواهيم داشت و ما همين ضرر را در پتروشيمي، شيپينگ، بانك، بيمه و... مي‌دهيم. همين ضرر را مردم، صادركنندگان و واردكنندگان‌مان پرداخت مي‌كنند كه نمي‌توانند بارشان را بياورند و پول‌شان را جابه‌جا كنند. اين خسارت بزرگ را بر اين مردم عزيز، ملت شريف و مملكت مبارك چه كسي تحميل كرده است؟
  ابتداي مجلس يازدهم هم زماني كه هنوز دولت آقاي روحاني بود، قانوني تصويب شد كه آقاي روحاني مدعي بود دست ما را براي توافق بستند. نمي‌دانم شما آن مصوبه اقدام راهبردي را خاطرتان هست.
بله، اما بعد از آن توافق كردند. توافقي صورت گرفت كه امريكايي‌ها و اروپايي‌ها آماده امضا بودند. 
  در دولت آقاي رييسي؟
نه در پايان دولت آقاي دكتر روحاني، آقاي دكتر روحاني هم گفته بود كه ما داريم دولت را تحويل مي‌دهيم و بهتر است آقاي رييسي روي اين قصه تصميم بگيرد. خب به آقاي رييسي عزيز ارايه شد. وقتي آقاي جليلي منفي نظر مي‌دهد، تمام فكر و برنامه‌هاي آقاي رييسي را روي عدم تصويب مي‌برد. نتيجه‌اش اين مي‌شود كه ما در اين دو سال يعني از تيرماه 1400 به بعد قريب به 200 ميليارد دلار فقط در فروش نفت ضرر كرديم.
  پس آقاي جليلي خيلي روي فكر آقاي رييسي تاثير دارند. 
حتما دارند، آقاي جليلي هم تنها نيستند بالاخره يك دانشگاه و جماعتي پشت سر ايشان است؛ ايشان نمود آن دانشگاه و آن جريان سياسي است كه روي آقاي رييسي تاثير مي‌گذارد و آقاي رييسي هم متاسفانه تاثير مي‌پذيرد. 
  با اين رقابت تصنعي فارغ از عبارتي كه آقاي لاريجاني به كار بردند، خيلي‌ها پيش‌بيني مي‌كنند كه برنده انتخابات مجلس دوازدهم باز هم جبهه پايداري خواهد بود؛ يعني هرچه مشاركت پايين‌تر باشد اينها پيروز ميدان هستند.
راهبرد اين جريان برگزاري انتخابات حداقلي است.
  راهبرد جبهه پايداري؟
من مجموعه مي‌بينم، جبهه پايداري يك عضو است. اينها مي‌خواهند انتخابات با حداقل آدم‌ها برگزار بشود، چون در حداقل آدم‌ها مشكلي ندارند. به هر حال جماعتي طرفدار اينها هستند كه در هر شرايطي راي مي‌دهند. اشكال بزرگ دموكراسي هم اين است، دموكراسي ديكتاتوري اعداد است. دموكراسي نمي‌گويد جمهوري اسلامي ايران 85 ميليون آدم دارد و 50 ميليون آن مي‌تواند راي بدهد، خب اگر بشود 25 ميليون به اضافه يك نفر برنده است. دموكراسي مي‌گويد اگر پنج ميليون نفر شركت كردند، دو و نيم ميليون نفر به اضافه يك برنده است. لذا اقليتي هستند كه همواره پاي كارند، اما توده مردم، عمده قشر جوانان، ساير اقشار رنجيده‌اند. ما اگر مي‌خواهيم منويات مقام معظم رهبري در خصوص انتخابات سالم، پرشور و رقابتي فراهم شود، اولا بايد از مردم دلجويي كنيم، اعتماد مردم را مجددا نسبت به نظام برقرار كنيم و با اصلاحاتي كه در نظارت‌مان انجام مي‌دهيم، اجازه بدهيم كه اقشار مختلف نمايندگان خودشان را داشته باشند. نترسيم از اينكه يك مجلس 290 نفره 50 نفر مخالف داشته باشد، خب داشته باشد. مخالف هم حتما طرح، نظر و ديدگاهي دارد. بايد حرف او را بشنويم. اينكه نمي‌شود هر چه خودمان گفتيم را عمل كنيم، خودمان مصوب كنيم و خودمان عمل كنيم، خب مي‌شود شرايط كنوني كه نمي‌توانيم مشكل يك تخم‌مرغ يا مرغ را حل كنيم يا نمي‌توانيم مشكل خودرو و روابط خارجي را حل كنيم. به خاطر اينكه خودمان مصوب مي‌كنيم، خودمان عمل مي‌كنيم، به خودمان احسنت مي‌گوييم و مي‌گوييم مجلس قوي و دولت قوي و همه اين كارها را انجام مي‌دهيم. در آخر نمي‌توانيم درباره يك پياز نظر بدهيم كه قيمتش عوض مي‌شود. اما اگر چهار نفر نقاد بغل دست ما باشد، به ما مي‌گويد كه تدابير شما در فروش، توليد و كار خودرو اينجاست و آن را اصلاح كنيد تا شرايط درست شود.
  تصور مي‌كنيد موضوع حكمراني نوِ آقاي قاليباف كه مطرح مي‌كنند يك عبارت است؟ چون منتقدان ايشان مي‌گويند اين فقط يك عبارت است و عملكردشان در مجلس نشان داد ايشان اساسا نمي‌توانند طرح نويي دراندازند يا اينكه ممكن است از دل جريان‌هاي سياسي اصولگرا، يك‌باره حكمراني نو هم بيرون بيايد؟
حكمراني‌اي كه ما الان داريم مطلق كه نيست. قطعا مي‌تواند به اين حكمراني اشكالاتي وارد شود كه ما هم اين اشكالات را مي‌بينيم. مثلا مي‌گويند در مملكت يك جريان بايد كار كند و پنج، شش جريان بايد ناظر آن باشند. ما چقدر خرج مي‌كنيم تا دستگاه‌هاي نظارتي، سازمان بازرسي و دستگاه‌هاي اطلاعاتي‌مان ناظر باشند كه يك دستگاه اجرايي خطا نكند؟ چقدر خسارت مي‌دهيم؟ اينكه بتوانيم حكمراني‌مان را به‌روز كنيم، حرف بدي نيست. 40 سال است با اين دست‌فرمان جلو مي‌رويم و تصميم مي‌گيريم دست‌فرمان را عوض كنيم. اشكالي ندارد. 
  اگر بخواهيد به آقاي قاليباف در مديريت مجلس نمره‌اي بدهيد، چه نمره‌اي مي‌دهيد؟
اجازه بدهيد من آن قصه را بگويم. من هم معتقدم آقاي دكتر قاليباف حكمراني نويي كه فرمودند، اصول و مباني تدوين ‌شده‌اي ندارد. اين را در حد يك شعار گفته است. جناب آقاي دكتر قاليباف آدم اجرايي‌اي است و جايش در خيابان بهشت خالي‌ است.
  جاي‌شان را به آقاي زاكاني داده‌اند.
من جاي ايشان را در آنجا مي‌بينم. آقاي زاكاني هم بايد دنبال شعار دادنش در خيابان‌ها برود.
  به نظر مي‌آيد آقاي زاكاني تصميم دارد از ساختمان شهرداري مسيري را كه آقاي احمدي‌نژاد رفت، برود. حداقل منتقدان ايشان مي‌گويند مشغول كارهاي سياسي است تا مديريت شهر تهران.
قطعا همين‌طور است. ما هيچ‌ چيز جدي‌اي از ايشان در شهرداري تهران نمي‌بينيم. ايشان كار جدي را در شهرداري تهران در پايتخت بزرگِ ايران اسلامي انجام نداده‌اند. مي‌توانند كارنامه‌شان را ارايه بدهند كه چه كرده‌اند. بله چند هزار مداح را به مشهد بردند و چند هزار افطاري دادند و در هر افطاري به هر آدم هديه دادند كه خدا از ايشان قبول كند. اما براي شهر تهران كاري نكردند.
  اگر قرار باشد شما به عنوان طيفي از جريان اصولگرايي كه به طيف آقاي لاريجاني موسوم است، با طيف‌هاي ديگر مانند طيف آقاي زاكاني و آقاي قاليباف پشت ميز بنشينيد و براي انتخابات مجلس بعد تصميم بگيريد، فكر مي‌كنيد گفتمان مشتركي بين شما و جريان آقاي قاليباف و نزديكان آقاي زاكاني باقي مانده است؟
بايد ذره‌بين ‌برداريم و بگرديم ببينيم چيزي مانده يا خير. اينها از همه‌ چيز ما عبور كرده‌اند.
  پس شما هنوز خودتان را جريان اصولگرايي مي‌دانيد و آنها هستند كه از جريان اصولگرايي...
ما جريان اصولگرايي هستيم كه انحصارطلب نيستيم، جريان اصولگرايي هستيم كه به عقلانيت ارزش قائليم. جريان اصولگرايي هستيم كه براي بقيه هم در حاكميت حق قائليم. جريان اصولگرايي هستيم كه صرفا رهبر را براي خودمان نمي‌خواهيم. رهبر متعلق به همه مردم است. جريان اصولگرايي هستيم كه خشن نيستيم و جريان اصولگرايي هستيم كه...
   رخدادهاي پاييز سال گذشته را چقدر ناشي از عملكرد دولت آقاي رييسي و مجلس يازدهم مي‌دانيد؟
افق ناكارآمدي. اينها نشان دادند كه نمي‌توانند و اين واقعيت جمهوري اسلامي ايران نيست. نيروهاي عاقل جمهوري اسلامي در حاشيه نشسته‌اند، بيكارند و در خانه‌هاي‌شان نشسته‌اند. اگر به آن آدم‌ها ميدان داده شود... ما امروز در دانشگاه‌ها چقدر انسان‌هاي فاخري داريم كه فقط غصه مي‌خورند، چقدر جوانان لايقي داريم كه مي‌توانستند بار اين مملكت را بر عهده بكشند و الان دارند مهاجرت مي‌كنند. من كارآمدي‌اي از اين دولت [نمي‌بينم]؛ البته دعا مي‌كنم كه ان‌شاءالله كارآمد بشود، اما الان كارآمدي از دولت نمي‌بينم. ببينيد ارزش پول ملي ما چطور شده است، دلار را چند تحويل گرفتند؟ 23 [هزار] تومان، الان چند است؟ اين در واقع ثروت مردم ايران است، سرمايه مردم ايران را به تاراج دادند. وزن ژئوپليتيك ما را در دنيا ذوب كردند. ما داراي قدرت در دنيا بوديم، يك سردار سليماني ما در دنيا موازنه برقرار مي‌كرد. امروز يك آبي را كه حقابه ماست از هيرمند، نمي‌توانيم از طالبان بگيريم. اين ناكارآمدي است. ما امروز در ضعيف‌ترين پوزيشن قدرتي در دنيا قرار گرفته‌ايم. امروز وارد نبردي در اوكراين شده‌ايم كه نمي‌دانم چرا اين اتفاق افتاده و باعث شده كه در اروپا درگير شويم. به چه دليلي در آنجا يك طرف قضيه را گرفته‌ايم و مي‌جنگيم؟ چه به ما داده‌اند؟ در چه چيزي سهيم شده‌ايم؟ حاصلش اين بود: به جنگي كه بين شرق -روسيه، اروپا و غرب- بود ورود كرديم بدون اينكه دستاوردي براي‌مان داشته باشد و خودمان را با اروپايي‌ها درگير كرديم.
  به نام سردار سليماني اشاره كرديد، فكر مي‌كنم سال‌هاي طولاني معاون ايشان بوديد.
بله.
  تصور مي‌كنيد اگر سردار سليماني امروز بود، چه ارزيابي‌اي از وضعيت دولت و مجلس داشت و به دنبال چه گزينه‌هايي براي روي كار آمدن بود؟
من به ‌موقع گزينه آقاي سردار سليماني را خواهم گفت كه براي رياست‌جمهوري چه بود. فكر مي‌كنم حتما آقاي سردار سليماني هم منتقد بود، چون همين اوضاع مقاومت كه ايشان زحمت كشيد؛ سوريه، عراق، افغانستان و يمن... الان وضعيت ما چيست؟ دستاوردهاي آقاي سردار سليماني را حفظ يا حراج كرديم؟ الان وضعيت ما در عراق، لبنان و سوريه خوب است؟ من مي‌دانم ايشان در آنجا چه كشيد. در مجلس كه بودم در اين زمينه كمك‌شان مي‌كردم. الان اراده‌اي جدي براي درو كردن دستاوردهاي سردار سليماني در جهان مقاومت نيست. صرفا مقام معظم رهبري است كه مانند كوهي ايستاده و مقاومت مي‌كند، اما در ساير جريانات اراده‌اي براي دفاع از دستاوردهاي سردار سليماني در اين مناطق نمي‌بينيم.


   جبهه پایداری بلندگو و رسانه دارد و بدون خونریزی صداوسیما را گرفته‌اند. در فضای مجازی پول خرج می‌کنند. بعضی از نهادهای قدرتی در اختیارشان است. با وجود پول، نهادهای قدرتی، رسانه و تریبون، یک جماعتی که سروته آن دوتا اتوبوس نیست خیلی راحت می‌توانند بیایند و با استفاده از بلندگو، صداوسیما، بعضی رسانه‌ها و فضای مجازی واقعیت‌ها را طور دیگری جلوه بدهند. از انسان‌های سالم، درست و مفاخر کشور مزدور و خائن و فتنه‌گر یا ساکت فتنه درست کنند. اینها به خاطر امتیازاتی است که در اختیار دارند؛ نهادهای قدرتی، ثروت و رسانه .
   در پاییز سال گذشته ما 90 روز در این مملکت دچار اغتشاشات اجتماعی شدیم. شورای نگهبان اگر سهل‌تر و راحت‌تر و روان‌تر با کاندیداهای مجلس برخورد می‌کرد و تعدادی از افراد که دارای نوع نگاه دیگری هستند در چارچوب پذیرش نظام و قبول نظام دارای اختلاف سلیقه هستند، وارد مجلس می‌شدند، شاید بلندگوهای مجلس شورای اسلامی جایگزین رفتارهای کف خیابان می‌شد. آن برای ما هزینه‌اش کمتر بود و بار دموکراتیک رفتار نظام آنها بیشتر و ملموس‌تر احساس می‌شد. 
   من به‌موقع گزینه آقای سردار سلیمانی برای ریاست جمهوری را خواهم گفت. فکر می‌کنم حتما اگر سردار امروز در بین ما بود، منتقد وضع موجود بودند. در حوزه مقاومت که ایشان زحمت کشید، الان وضعیت ما چیست؟ دستاوردهای آقای سردار سلیمانی را حفظ یا حراج کردیم؟
   امروز یک آبی را که حقابه ماست از هیرمند، نمی‌توانیم از طالبان بگیریم. این ناکارآمدی است. ما امروز در ضعیف‌ترین پوزیشن قدرتی در دنیا قرار گرفته‌ایم. امروز وارد نبردی در اوکراین شده‌ایم که نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاده و باعث شده که در اروپا درگیر شویم. به چه دلیلی در آنجا یک طرف قضیه را گرفته‌ایم و می‌جنگیم؟ چه به ما داده‌اند؟ در چه چیزی سهیم شده‌ایم؟

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون