• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3292 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۳ تير

نگاهي به دو كتاب از فردريش هايك و رابرت آلبريتون

فردگرايي نوليبراليسم از منظر هايك

 

 

رويكرد فكري به مقولات اقتصادي مثل هر نوع ديگري از انديشيدن در زمينه و زمان‌هايي جدي مي‌شود كه وضعيتي بحراني در اقتصاد رخ مي‌دهد. در سال‌هاي اخير در سطح بين‌المللي شاهد بحراني جدي در نظام اقتصادي بوده‌ايم كه بسياري آن را به سرمايه‌داري و سازوكارهاي آن نسبت مي‌دهند تا جايي هم كه به جامعه خودمان در ايران مربوط مي‌شود، مشكلات و مصايب اقتصادي در حد و اندازه‌اي است كه چه در سطح سياستمداران و چه نزد آنها كه ژرف‌تر به مسائل مي‌نگرند با پرسش‌هاي جدي و قابل توجهي مواجه شده‌اند. به ديگر سخن كساني كه فراتر از دغدغه‌هاي شخصي دنياي پيرامون را رصد مي‌كنند، در پي پاسخي عميق و علمي به اين پرسش هستند كه به راستي وضعيت كنوني از چه انديشه اقتصادي نشات مي‌گيرد و راه‌حل فايق آمدن بر مشكلات اقتصادي چيست. توجه به همين مسائل است كه موجب اقبال گسترده به آثاري درحوزه انديشه اقتصادي شده است. انتشار آثار متعددي در حوزه انديشه اقتصادي را در سال‌هاي اخير از اين منظر مي‌توان توجيه كرد.

فردگرايي و نظم اقتصادي نوشته فردريش آگوست فون هايك يكي از اين آثار است كه به‌تازگي با ترجمه محسن رنجبر (مترجم كتاب بزرگان مكتب اتريش نوشته رندال جي هولكم) و توسط نشر مركز منتشر شده است. نام هايك براي اهل فكر ايراني يادآور اقتصاددانان ليبرال ايراني است كه به ويژه در سال‌هاي پس از جنگ به سياست‌هاي اقتصاد بازار توجه كردند. مهم‌ترين ايشان موسي غني‌نژاد بود كه در آثاري چون معرفت‌شناسي اقتصادي كوشيد بنيادهاي فلسفي تفكر اقتصادي هايك را شرح دهد و همچنين آثاري از او را نيز ترجمه كرد كه مهم‌ترين آنها مجموعه سه جلدي قانون، قانونگذاري و آزادي است. طرح انديشه‌ها و آثار هايك البته در ايران چندان بي‌سر و صدا و بي‌حاشيه نبوده است به ويژه در سال‌هاي اخير برخي منتقدان سياست‌هاي ليبرال اقتصادي در آثار و گفتارشان نقدهاي تند و گزنده‌اي به او و مترجمان آثارش كرده‌اند. بارزترين ايشان يوسف اباذري، استاد شناخته شده جامعه‌شناسي دانشگاه تهران است كه در گفت‌وگوهايي مفصل با يكي از نشريات به نقد راديكال ديدگاه‌هاي هايك و كاربست ديدگاه‌هايش در ايران پرداخت. البته انتقادهاي اباذري بي‌پاسخ نماند و موسي غني‌نژاد و ديگر اقتصاددانان ايراني كه به ديدگاه‌هاي ليبرال نزديك بودند نيز با گفتارها و نوشتارهايي به نقدهاي گزنده اباذري جواب دادند.

متعاطيان انديشه و مباحث فكري در ايران به خاطر دارند كه تا سال‌ها يكي از جنجالي‌ترين موضوعاتي كه در ميان اهل قلم در حوزه فلسفه در ايران رايج بود، بحث درباره مارتين هايدگر و تفسيرهايي از آثار او بود. خوشبختانه انتشار چندين ترجمه از مهم‌ترين اثر هايدگر يعني هستي و زمان و نگارش آثار متعدد تحقيقي و ترجمه برخي ديگر از آثار جدي او در كنار افزايش تعداد متخصصاني كه با تسلط بر زبان آلماني به سراغ انديشه‌هاي هايدگر رفتند، موجب شد كه سطح بحث‌هاي غيركارشناسانه درباره اين فيلسوف بزرگ غربي كاهش يابد و كمتر كسي به خود اجازه دهد بي‌استناد به آثار او درباره سويه‌هاي متعدد انديشه‌اش اظهارنظر كند. حالا هم انتشار ترجمه‌اي از يكي ديگر از آثار هايك در مقام اقتصادداني صاحبنام و شناخته شده مي‌تواند نويد بخش اين باشد كه سطح بحث‌ها درباره او نيز عمق بيشتري يابد.

كتاب فردگرايي و نظام اقتصادي حاوي برخي از مهم‌ترين مقالات هايك است. كتاب از 12 مقاله تشكيل شده است. اين مقالات عبارتند از: فردگرايي: درست و غلط، اقتصاد و شناخت؛ واقعيت‌هاي تجربي در علوم اجتماعي، استفاده از شناخت در جامعه، معناي رقابت، كسب و كار «آزاد» و نظم رقابتي، محاسبه سوسياليستي (بخش اول ماهيت و تاريخچه مساله، بخش دوم وضعي كنوني بحث (1935)، بخش سوم «راه‌حل» رقابتي)، يك پول اندوخته كالايي و اثر ريكاردو و وضعيت اقتصادي اتحاديه بين كشورها. هايك خود در مقدمه كتاب در معرفي اين مقالات مي‌گويد: « بيشتر مقاله‌ها درباره موضوعاتي است كه پيوند تنگاتنگي با هم دارند، از فلسفه اخلاق تا روش‌هاي علوم اجتماعي و از مسائل سياست اقتصادي تا نظريه محض اقتصادي. در بيشتر آنها به اين مسائل به عنوان جنبه‌هاي مختلفي از يك مساله بنيادين واحد پرداخته شده است. پيوند بين مسائل بررسي شده را ساده‌تر از همه مي‌توان در شش مقاله نخست ديد. با اين حال سه مقاله مربوط به محاسبه سوسياليستي را هم كه بعد از آنها مي‌آيد تا اندازه‌اي مي‌توان كاربرد همان نظرات در يك موضوع خاص قلمداد كرد اگرچه آن زمان كه اين سه مقاله را مي‌نوشتم، كاملا از اين زاويه به آنها نگاه نمي‌كردم. تنها سه مقاله آخر به مسائل نظري يا سياستي نسبتا متفاوتي مي‌پردازند، اما چون فكر مي‌كنم در آينده بيش از گذشته از اين مسائل بحث خواهد شد، فرصت را مغتنم شمرده‌ام تا اين سه مقاله را در شكل مفيدتر و آسان ياب‌تر در اختيار خوانندگان بگذارم.»

 

مباني فلسفي اقتصاد سرمايه‌داري از منظر چپ

كتاب ديگري كه به‌تازگي در حوزه انديشه اقتصادي و در واقع اقتصاد سياسي منتشر شده است، اتفاقا در سنتي اگر نگوييم متضاد بايد بگوييم كاملا متفاوت با كتاب نخست نگاشته شده است. اين كتاب ديالكتيك و واسازي در اقتصاد سياسي نام دارد كه نويسنده‌اش رابرت آلبريتون است و توسط فروغ اسدپور ترجمه شده و به تازگي نشر پژواك آن را منتشر كرده است.

موضوع اصلي اين كتاب تعريف دوباره اقتصاد سياسي ماركسي است. كتاب بعد از مقدمه‌اي بر چاپ فارسي از هفت فصل تشكيل شده است. در فصل نخست رويكرد كلي كتاب و مباحث آن معرفي مي‌شود. فصل دوم با عنوان هست‌شناسي يكتاي سرمايه نام دارد و نويسنده در آن ديدگاهش درباره سرمايه را توضيح مي‌دهد. او مي‌نويسد: «بنا به درك من مساله اين است كه بايد دركي فلسفي از الزامات ساختار عميق سرمايه را نظريه به دقت اصلاح شده منطق اقتصادي سرمايه در كليت آن تركيب كنيم». فصل سوم ديالكتيك هگل و ديالكتيك سرمايه نام دارد. آلبريتون مي‌نويسد: «هرگونه بحث جدي درباره ديالكتيك بايد به هگل نيز بپردازد». فصل چهارم كتاب به ضد ذات‌گرايي وبر مي‌پردازد و تاكيد ويژه دارد بر چگونگي مفهوم‌پردازي‌اش از اقصاد و سطوح تحليل. در فصل پنجم مفهوم‌پردازي آلتوسر از سرمايه به‌منزله موضوع شناخت و رويكرد ضد هگلي غليظ او مورد بحث قرار مي‌گيرد. تمركز اصل ششم بر واسازي و تلاش براي تركيب آن با ماركسيسم به ويژه اقتصاد سياسي ماركسي است. در اين فصل به كتاب اشباح ماركس اثر دريدا توجه ويژه‌اي شده است. اين اثر به تعبير آلبريتون و در زمان نگارش كتاب، تازه‌ترين تلاش دريدا براي مواجه شدن با آن فشار شديدي است كه تلاش سنت واسازي براي حفظ تماس با ماركسيسم موجب آن است. ديگراني كه براي غلبه بر اين فشار تلاش كرده‌اند، بسيار بيشتر از او پيش روند، كساني همچون رايان و گيبسون-گراهام نيز در اين فصل مورد بحث قرار مي‌گيرند. آلبريتون مي‌نويسد: «در قالب رويكرد مورد دفاع من به اقتصاد سياسي مي‌توان گفت كه واسازي استدلال‌هايي عرضه مي‌كند كه مي‌تواند پشتوانه‌اي باشد براي رسيدن به ضرورت سطوح تحليل.»

مي‌توانيم با هر يك از اين دو كتاب موافق باشيم يا نباشيم. مهم آن است كه آنها را بخوانيم و از خلال ذهن متفكراني كه به طور جدي به مساله اقتصاد و ربط آن به بنيادهاي انديشه‌اي مي‌پردازند، مساله را بررسي كنيم تا شايد به تحليلي جدي‌تر از وضعيت اقتصادي كه در آن به سر مي‌بريم، دست يابيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون