• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5697 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۷ بهمن

گزارش ميداني «اعتماد» از روند برگزاري چهل‌ودومين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر در برج ميلاد

همسو و ناهمسو گله‌مندند

لقمان مداين

پر از اتفاقات عجيب

روز اول است و به سمت برج ميلاد مي‌روم، شهر رنگ و بوي جشنواره ندارد، روزي كه شهرداري براي پوشش‌دهي مراسم اربعين ورود كرد، نوشتم كه شما فقط شهردار ما شيعيان نيستيد و همين اندازه بايد براي مراسم كريسمس هموطنان مسيحي كه نام شهداي‌شان بر كوچه‌هاي شهر نقش بسته ورود كنيد، اما نكردند، حالا مهم‌ترين رويداد فرهنگي انقلاب اسلامي است و باز هم اثري از فعاليت شهرداري نمي‌بينيم، حتي براي يك روز بيلبورد‌هاي پولساز تبليغاتي يا ديوارنگاره‌هاي شهر جاي خود را به اين فستيوال بزرگ ندادند، روزگاري كه تعامل خوبي وجود داشت و افراد مدير و باتجربه چون اساتيد بزرگ رضا كيانيان، رضا ميركريمي و شادمهر راستين حضور داشتند حتي خياباني را به علاقه‌مندان سينما اختصاص داده بودند تا شور و شوق جشنواره به حد اعلايش رسد همه‌چيز نظم داشت و در آثار هم استاندارد جهاني را رعايت مي‌كردند. حرمت جامعه هنري حفظ مي‌شد، سهميه كارت‌ها به خاطر بيان نقدي به عملكرد اجرايي تهديد به محدوديت نمي‌شد، سرمايه‌هاي كشور مجبور نمي‌شدند بليت بخرند تا فرياد خويش را به گوش مردم برسانند. به مقصد مي‌رسم، در ميان ازدحام جمعيت وارد جشنواره مي‌شوم، اگر سال گذشته نيمي در برج ميلاد بودند و نيمي در پرديس ملت، امسال همه در يك فولكس قورباغه‌اي جا مي‌شوند.

برج ميلاد، صحراي محشر بود، شلوغ و نامنظم، همه سردرگم، هيچ‌كس پاسخگو نبود! سانس نمايش فيلم‌ها ۱۳ و ۱۶ و ۱۹ و ۲۲ اعلام شد اما با تاخير زياد آغاز كردند، تازه داشتند داخل سالن عمومي پوستر مي‌چسباندند، ساعت‌ها مي‌گذشت نه آبي مي‌يافتيد نه اثري از پذيرايي پيدا مي‌شد، كاسه بشقاب صد دست چيده بودند و اما ناهار و شام هيچ نبود! انبوه جمعيت را تشنه و گرسنه نشانده بودند و بعضا از فرط سردرد به دنبال قرص مي‌گشتند ولي باز هم هيچ‌كس پاسخگو نبود، گويي وقت و جان مردم هيچ ارزشي ندارد.

همه مي‌دويدند، تازه اصحاب رسانه غرفه‌هاي به‌شدت كوچك خود را تحويل گرفته بودند تا سيم‌كشي كنند، دكور بزنند و مستقر شوند، مخزن‌هاي آب جوش تازه خريداري شده را داشتند مي‌آوردند كه سر شب به راه شد، اما فقط تا زمان محدودي بعد از اتمام سانس‌ها.

غذا را اعلام كردند تنها در وقت شام مي‌دهيم، جمعيت در صف‌هاي طولاني منتظر دريافت غذا مي‌ايستادند و آن چيز كه زياد بود عكاسي‌هايي براي تهيه تصاوير پذيرايي كه بعدا بگويند انجام داديم.

 

قصد ثانيه‌اي تاخير ندارند ولي براي فوتبال سانس عوض مي‌كنند

روز دوم رسيد، هنوز انبوه جمعيت در صف مانده وارد سالن نشده بودند كه فيلم بي‌بدن اكران شد و گفتند قصد داريم ثانيه‌اي تاخير نكنيم، پس تماشاگران با تاخير بعضا ۲۰ دقيقه‌اي توانستند وارد شوند و به تماشاي فيلم بنشينند، اما بعدا براي فوتبال خودسرانه يك سانس را به تاخير انداختند تا نمايش زنده داده شود يا فيلم‌هاي ديگر كه با تاخير آغاز شد. در آن دو روز ۸ فيلم اكران شده بود كه جز 2 مورد الباقي هيچ‌كدام استاندارد جشنواره نداشتند، مي‌گفتند بي‌بدن از رقابت حذف شده، اما فيلمي كه دوست دبير جشنواره ساخته و گويا شكار حلزون است به ليست آمده و روز اول نمايش داده مي‌شود، اميدوارم واقعيت نباشد.

نظم بهتر شده، پوسترها را چسباندند، پاركينگ را مشخص كردند و دوربين‌ها به زور مي‌خواهند از اهالي نظر بگيرند ولي هيچ كس راضي نيست.

 

جايي براي پرسيدن سوال قرص و محكم نيست

روز سوم مي‌رسد، يكي در فضاي اصلي داد مي‌زند كه از من عكس نگيريد و گوشي را با دعوا و زور تصاحب مي‌كند و بعد از چك كردن آن تلفن را پس مي‌دهد، حراست سالن جلو نمي‌رود يعني زورشان نمي‌رسد؟

يكي ديگر پشت تريبون يك رسانه در ميان جمعيت فرياد مي‌زند و عليه سروش صحت تندترين نقدها را بيان مي‌كند، شايد نماينده تفكر هيات انتخابيه باشد! اما صداي اهالي رسانه شنيده مي‌شود كه به او مي‌گويند ما فيلم آقاي صحت را دوست داشتيم و اينجا قدرت پشتوانه مردمي به رخ كشيده مي‌شود و آن فرد تندرو ساكت مي‌شود.

وقتي پر و خالي شدن فيلم تمساح خوني، صبحانه با زرافه‌ها و بي‌بدن را مي‌بينم، فكر مي‌كنم نكند اينها را تاييد مي‌كنند كه عمق فاجعه در صف بليت فروشي‌ها عيان نشود، نمي‌دانم!

با اين حال دو، سه بنر در محيط برج ميلاد نصب شده تا شهرداري هم عكس‌هايش را بگيرد و بگويند براي جشنواره تلاش كردند.

در آيين افتتاحيه از برخي تقدير و تشكر شد، اما همه نبودند و نقد من به جشنواره از اينجا آغاز مي‌شود، آيا پيشكسوتان سينما همين تعداد از عزيزان بودند؟ جشنواره فيلم را با كدام جشن اشتباه گرفته‌ايد كه مدام جايزه‌اي اهدا مي‌كنيد؟ مانند سال گذشته كه هركس را ديديد ديپلم افتخاري عطا كرديد و معناي رقابت سالم را از بين برديد.

از آبروي پيشكسوتان سوءاستفاده مي‌كنيد تا ضعف‌هاي‌تان را بپوشانيد، چه كسي پاسخگوي‌شأن اساتيدي است كه بايد چنين جشنواره ضعيفي را متحمل شوند؟

روزگاري كه سي دقيقه پس از باز شدن سايت تمام بليت‌ها فروش مي‌رفت خيلي وقت است كه گذشته، سه روز بعد از آغاز بليت فروشي هنوز سانس‌ها جا دارند، همين شايد دليل محكمي باشد بر حذف مجدد آراي مردمي، تعداد منتقدان كم نيست اما خروجي چه؟ دارد؟ اگر بگوييد البته، با پوزخندي از كنارتان عبور مي‌كنم، تمام دفاعيه يك كارگردان، نويسنده و يكايك عوامل ديگر اثري است كه به جشنواره مي‌فرستند و منتقدان بايد بستر استواري داشته باشند تا با پوشش‌دهي مناسب بر كرسي قضاوت بنشينند، اما نيست! طرح‌هاي راهگشا بسيار است، اما گوش شنوايي هم نيست.

اصحاب رسانه هستند، نشست مطبوعاتي فيلم‌ها برگزار مي‌شود، اما جايي براي پرسيدن سوال قرص و محكم نيست، سوالي كه بخواهد از ضعف فيلم بپرسد خيلي نامحسوس كنار گذاشته مي‌شود، گويي همه مي‌خواهند از هم تعريف كنند و فضا گرم بماند، چرا فضا نمي‌دهيد تا از هيات انتخاب فيلم‌ بپرسيم اين چه وضع برگزيدن آثار است؟ چرا استانداردي نيست؟ چرا فيلمي بي‌كيفيت به جهت قبيله گرايي به ليست جشنواره مي‌آيد؟ كه بودجه‌هاي كلان بگيرند و پادكست تصويري تحويل دهند يا آثار بي‌كيفيت را جاي اثري درخشان قالب كنند!

اهالي فرهنگ، موثران ذي ربط، جناب وزير، رياست عدليه! من اعلام خطر مي‌كنم! جشنواره را با دستگاه ونتيناتور نگه داشتند، مرگ مغزي را در آثار تاييدشده هيات انتخاب مي‌بينيم با اين فرمان شاهد مرگ فستيوال خواهيد بود، آبروي جشنواره را قرباني اميال شخصي خود كرده‌اند، همان‌طوري كه نقل است حضرت امير (ع) وقتي ناتواني كميل را در انجام مسووليت ديدند، فرمودند: بعضي فقط به درد دعاي كميل مي‌خورند!

آقايان مسوول «الطبيب ضامن»، شرعا مسووليت داريد چرا با هيات انتخاب برخورد نمي‌كنيد؟ چرا مقابل فردي كه مي‌گويد جشنواره بايد پادگاني اداره شود نمي‌ايستيد؟ اگر مرد اين ميدان نيستيد و چشم بر قبيله‌گرايي مي‌بنديد حق دهيد كه در پاسخ به اعتماد آسيب ديده‌مان بگوييم مسوولان جشنواره فيلم فجر توانايي اداره يك نانوايي هم ندارند، همان بهتر بروند سراغ دعاي كميل و به حرفه سريال‌سازي خود بپردازند.

جناب اژه‌اي، ادْفعْ بِالّتِي هِي أحْسنُ السّيئه، ورود كنيد و با كارآمد‌ترين روش جلوي خطاهاي سامان‌يافته را بگيريد! كميته‌اي حقيقت‌ياب از معتمدين مردم تشكيل دهيد تا ريشه‌يابي كنند چه باعث شد تا چنين آثار بي‌كيفيتي با بودجه‌هاي كلان ساخته شوند! تحقيق كنيد با چه بودجه‌هايي سال گذشته جشنواره فيلم مقاومت را در كيش برگزار كردند و همه را سفر بردند و خرج كردند و به فيلم‌هاي تكراري خود مجددا جايزه دادند؟ چرا بايد خود جشنواره بگيرند و به خود جايزه دهند؟ چرا بايد هزينه‌هاي گزاف كنند، اما آثار ميان‌شان با جشنواره‌هاي ديگر مشترك باشد؟ نكند اختلاس‌هاي قانوني رواج يافته؟ تحقيق كنيد چه رانتي باعث شده اين آثار فاقد استاندارد و بعضا توهين آميز يا مخرب توسط هيات انتخاب تاييد شود، ببينيد و بنگريد كه همسو و ناهمسو گله مندند، اين دومين سال است و به جاي اينكه كيفيت‌ها بيشتر شوند كمتر شده، اگر مسلمانند كناره‌گيري كنند تا به آبروي نظام بيش از اين ضربه نزنند و اگر مسلمانيد از بودجه‌هاي كلان ساخت فيلم‌هاي سفارشي تا هزينه‌هاي جشنواره‌ها يا رانت ورود به اين جشنواره يا مافياي انتخاب فيلمنامه كه از ميان انبوهي اثر مكتوب و خاك خورده در مجموعه‌ها اثر مدنظر خويش را در مي‌آورند همه را بررسي كنيد و اعتماد بيافرينيد.

و السلام و علي من التبع الهدي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
ضرورت بازگشت به مانيفست نوفل لوشاتو اين ديگر «بوف كور» هدايت نيست چرا علی دایی ممنوع‌المعامله است؟ حضور پرشور در راهپيمايي ۲۲ بهمن نشانه اقتدار ملي است تشريح وضعيت زندان‌هاي‌ساواك حمايت از بازرگان و عكس تاريخي همافران ایران را باید نجات داد براي جيب مردم كيسه ندوخته‌ايم جامعه متكثر موسيقي‌ متكثر مي‌خواهد همسو و ناهمسو گله‌مندند 14هزار و ۲۳۴ كشته براثرتصادفات نقد و نه ملامت! شكل‌گيري حقوق شهروندي در جامعه ايران- ٢ دانش‌بنيان‌ها در بستر مهاجرت عادي‌سازي بحران در خاورميانه ابهامات وچشم‌انداز هراس از بحران انرژي عامل همگرايي غرب در درياي سرخ جدايي دو همزاد تاريخي شهر بند هواي تهران مگه تمام عمر چند تا بهاره؟! تخيل كودكان نعمت است وقتي نگاه ژورناليستي سينما را مي‌بلعد تسلاي دراماتيك در قاب نقد و نه ملامت! شكل‌گيري حقوق شهروندي در جامعه ايران- ٢ دانش‌بنيان‌ها در بستر مهاجرت عادي‌سازي بحران درخاورميانه ابهامات و چشم‌انداز
کارتون
کارتون