راهي بايد ساخت...
متين رمضانخواه
از صبح كه بيانيه «روزنهگشايي كنيم» منتشر شد، موجي از انتقادها فضاي مجازي را فرا گرفته است. به عنوان فردي كه قبل از امضا چندين بار متن را خوانده، ساعتها فكر كرده و با چندين نفر درباره ايده آن صحبت كردم. در ادامه به چندين مورد اشاره ميكنم:
۱- تشكر از تمام منتقدان به بيانيه و امضاكنندگان آن؛
۲- خواندن بند به بند بيانيه قبل از نقد ضرورت دارد، چراكه امكان ايجاد بستر گفتوگو را فراهم كرده و مانع قضاوت از روي تيتر ميشود؛
۳- دفاع از مفاهيمي چون توسعه، آزادي، گفتوگو، امكان زيست برابر در جامعه كه براي تحقق آن تلاش ميكنيم تنها در بستر نظري ممكن نيست و تلاش براي عملياتي كردن آن مفاهيم در كنشهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي سنجششان را ممكن ميكند.
۴- اگر حاكميت را نقد ميكنيم كه با رفتار و اقداماتش تلاشي جدي براي قطبيسازي و سفيد و سياه كردن جامعه دارد، آيا نه اينكه خودمان بايد رفتاري خلاف آن انجام دهيم؟
5- تلاش براي ساختن فضاهاي نمايندگيكننده همه سليقهها و انديشهها يكي از مهمترين اركان اقدام مدني است. اگر آزادي و عدالت اصل است، ايجاد ظرفيت براي تمام طيفهاي اجتماعي و فراهم كردن امكان سخنوري آنان يك اصل است.
6- منتقدان به بيانيه سه دستهاند:
الف) آنهايي كه ميگويند: نبايد با جمهوري اسلامي سخن گفت: پس اگر نميتوانيم با ساختار حاكم سخن بگوييم يا او را وادار به شنيدن صدايمان كنيم قرار است با چه كسي و چگونه سخن بگوييم؟ و نكته ديگر آنكه در چهارگانه كنش سياسي آيا در فضاي اين روزها بايد از چهارمين راه كه ارايه ايده و تلاش براي وادارسازي حاكميت به رفتار عقلانيتر است را رها كنيم؟
ب) آنهايي كه ميگويند: افراد شناسا و شناسنامهدار يا نيامده يا تاييد صلاحيت نشدهاند: مگر نه اينكه در مجلس امروز، پرچمدار مبارزه با فساد، شفافيت، فعالان استيفاي حقوق مردم افرادي هستند كه تا همين چند سال پيش افرادي ناشناس در دنياي سياست بودند؟
مگر نه آنكه در مجلس دهم، پروانه سلحشوريها اصل مطالبهگري و سخن از خواستههاي روزمره جامعه را فرياد زدند، نه آن نامآوران هميشه آشنا در ميدان سياست؟
ج) آنهايي كه ميگويند: امضاكنندگان بيانيه يا دل به حفظ منافع فعلي بستهاند يا اميد به كسب منفعتي در فرداي نزديك دارند: من تعداد زيادي از امضاكنندگان را ميشناسم، همانهايي كه اگر نه از سالها پيش كه حداقل در دو سال گذشته در برابر هيچ كدام از رويدادهاي اجتماعي سكوت نكرده و نخستين و حتي تندترين نقدها را نوشتهاند، همانهايي كه از سادهترين حقي كه پله پله ساخته بودند، محروم شده و از محيط علمي و شغلي كنار گذاشته شدهاند، همانهايي كه از فعاليت سياسي محروم شدهاند، همانهايي كه بيهيچ منطقي راهي زندان شده يا درگير رفت و آمد و پاسخگويي به نهادهاي امنيتي بودهاند. همانهايي كه تلاش كردهاند با ظرفيتهاي فردي و جمعي اندكشان راهي بسازند و سخني بگويند تا شايد شنيده و كارساز شود.
7- بيانيه را بيش از آنكه مطابق با الگوي نظريه فشار رابرت.كي.مرتون، دفاع از ابزار (شعائرگرايي) بدانم، آن را ايجاد ظرفيت نوآوري تلقي ميكنم، چراكه تلاشي براي شكستن دوگانه تندي است كه هر روز گروههاي مختلف را دورتر و در لاك خود فرو ميبرد، يك اصل براي مومنان به توسعه و آزادي است.
پژوهشگر اجتماعي