به نظر ميرسد در آستانه سالگرد توافق عاديسازي روابط تهران و رياض، اين چين باشد كه از تحولات پس از اين عاديسازي سود ميجويد و در منطقهاي كه تا آستانه به آتش كشيده شدن در نتيجه جنگ غزه رسيده، كمترين ضربه را متحمل شده است. با اين حال تجارت چين به امنيت خاورميانه بسته و چين در تلاش است تا بار ديگر نقش رو به رشد خود در مقام ميانجي را ميان طرفهاي متخاصم بر عهده بگيرد. البته تاكنون نشانهاي از نقش چين در ميانجيگري ميان حماس و اسراييل ديده نشده است. ولي احتمال آن ميرود كه بار ديگر پكن خود را در خاورميانه فرشته نجات نشان دهد. از سوي ديگر، چين با تسهيل روابط ديپلماتيك بين دو بازيگر قدرتمند اما به شدت رقيب ايران و عربستان سعودي، به تازگي تغييري پارادايمي را به انجام رسانده است. زمان مشخص خواهد كرد، اما اين رويداد نه تنها روابط قدرت را در خاورميانه تغيير ميدهد، بلكه نشاندهنده مرحله جديدي در نقش ديپلماتيك رو به رشد چين است.
چين و روابط تهران - رياض
در مذاكرات با ميانجيگري چين، دو كشور نفتخيز و رقيب ايران و عربستان سعودي توافق كردند كه روابط ديپلماتيك خود را پس از يك انشعاب هفت ساله احيا كنند. اگرچه دو طرف نياز به اعتمادسازي زيادي دارند، اما نزديك شدن آنها پتانسيل تغيير چشمانداز ژئوپليتيك منطقهاي را به قيمت نگرانيهاي سياستگذاران امريكا و اسراييل به دنبال دارد. رقابت ديرينه ژئوپليتيكي ايران و عربستان منبع اصلي رقابت در منطقه خليجفارس بوده است. هر دو براي برتري ژئوپليتيك منطقهاي رقابت كردهاند. اين دو بازيگر با يكديگر براي نفوذ در برخي نقاط پر از تنش از جمله عراق، سوريه، لبنان و يمن رقابت داشتهاند.
عربستان سعودي كه بهطور سنتي مورد حمايت امريكا بوده است، از ترس نفوذ گسترده ايران و در نظر گرفتن تهران همچون تهديدي منطقهاي براي منافع جاهطلبانه خود، كانالهاي ديپلماتيك محرمانهاي را با ديگر بازيگران منطقهاي چون اسراييل باز كرده و از عاديسازي روابط بين برخي شركاي خود در خليجفارس حمايت ميكند. اعضاي شوراي همكاري خليجفارس (به ويژه امارات متحده عربي و بحرين) با عاديسازي روابط خود با اسراييل، عملا خود را در جبههاي در تقابل با ايران قرار داده بودند. اين امر تا پيش از عمليات توفانالاقصي و حمله تمام عيار و سبعانه اسراييل به غزه كه تاكنون جان بيش از 30 هزار نفر را گرفته است، بهطور جدي دنبال ميشود. در واكنش، ايران روابط خود با روسيه و چين را تعميق بخشيده است. اخيرا و با احياي روابط ميان تهران و رياض نيز عربستان به سمت شرق در حركت بوده است و همين امر ميتواند باعث هر چه نزديكتر شدن ايران و عربستان در منطقه شود.
با نقش محوري چين در نزديك كردن تهران و رياض ميتوان تصور كرد تفكر جديدي در مورد «اجتنابناپذيري» يا «دوام» درگيري در تفكر راهبردي ايالات متحده ايجاد شود، بهويژه زماني كه واشنگتن به شدت ديپلماسي را به نفع اعمال نفوذ از طريق قدرت نظامي و تحريمهاي تنبيهي كاهش داده است. با اين حال اكنون چين آمده است تا تمايل خود را براي تجارت با همه كشورهايي كه در آن منافع متقابل به دست ميآيد، اعلام كند. در تضاد كامل با واشنگتن، پكن خود را قادر به مقابله با انواع كشورهاي متخاصم مييابد. چين با ايران و اسراييل و رهبران فلسطيني و همچنين با عربستان سعودي و يمن (انصارالله) در حال گفتوگو و تعامل است.
بهزعم گراهام فولر، يكي از مقامات ارشد سابق سيا و نويسنده كتابهاي متعدد در مورد جهان اسلام، پكن نميتوانست بيشتر از اين از نزديكي ايران و عربستان تحت نظارت ديپلماتيك خود خشنود باشد. اين يك گام بزرگ، همراه با پيشنهاد صلحي براي اوكراين، در حملات ديپلماتيك جهاني پكن براي بالا بردن اعتبار چين به عنوان يك صلحجو از طريق سياست عدم مداخله در امور داخلي ساير كشورها در صحنه جهاني است. پيام اصلي اين بوده است كه ايالات متحده را به عنوان يك قدرت «جنگطلب» مداخلهگر معرفي كند. علاوه بر اين، راه را براي روابط اقتصادي و تجاري عميقتر و گستردهتر چين در منطقهاي كه حدود 40 درصد از نياز سالانه نفت خود را از آن وارد ميكند، هموار كند.
به عقيده امين صيقل، استاديار علوم اجتماعي در دانشگاه استرالياي غربي، اين تحولات تنها ميتواند براي امريكا و اسراييل بسيار نگرانكننده باشد. همزمان ايالات متحده ميخواهد حداكثر فشار را بر ايران به بهانه برنامه هستهاي و نفوذ منطقهاي اين كشور حفظ كند. همچنين تمايلي به ديدن نزديكي عربستان سعودي به سمت قدرتهايي مانند چين، ايران و روسيه نيست؛ بازيگراني كه ايالات متحده همواره به دنبال مهار آنهاست.
تلآويو در دام خود افتاده است
رژيم اسراييل نيز نفوذ ايران در ميان مقاومت منطقه را تهديدي وجودي ميداند و در تلاش بوده است كه از اين نفوذ بكاهد. اما به نظر ميرسد اكنون در دام خود گرفتار شده و حملات مرگبار اين رژيم به غزه توانسته است تمامي گروههاي مقاومت منطقه را عليه اين رژيم بسيج كند. ايران بارها تهديد كرده است كه هر گونه رويارويي مستقيم با تلآويو ميتواند عواقب ويرانگري براي آنها داشته باشد و كل منطقه از آن متضرر خواهد شد. با اين حال، يادآوري اين نكته نيز حايز اهميت است كه چين روابط ديپلماتيك، امنيتي-اطلاعاتي و تجاري خوبي با رژيم اسراييل دارد. پس منطقي است كه بكوشد تا درگيري خاصي ميان تهران و تلآيو رخ ندهد و نفوذ پكن را در منطقه دستخوش افول نكند. جنگ غزه به نظر هدفي براي ميانجيگري پكن فراهم آورده است. بايد ديد چه زماني اراده سازش ميان رهبران چين به وجود ميآيد كه از اين برگ برنده منطقهاي سود جويند.
از سوي ديگر، از آنجايي كه درياي سرخ به ميدان نبرد بين انصارالله يمن و نيروهاي غربي تبديل شده، پكن تا حد زيادي در اين منطقه غايب بوده است. با وجود اينكه چين تقريبا 60 درصد صادرات خود را از طريق تنگه راهبردي بابالمندب به اروپا ارسال ميكند، بدون شك به دليل ترسيم مجدد مسيرهاي دريايي به دليل حملات انصارالله متحمل ضرر و زيان شده است. در جبهه ديپلماتيك، گزارشهايي در اواخر ژانويه منتشر شد مبني بر اينكه پكن تلاش كرده است تهران را متقاعد كند تا حملات انصارالله به كشتيها را مهار كند. با اين حال، تحليلهاي بعدي نشان ميدهد كه مذاكرات چين با ايران با هدف ارايه تضمينهايي براي حفظ منافع مستقيم اقتصادي اين كشور بوده است. ناصر كنعاني، سخنگوي وزارت امور خارجه ايران، چنين گزارشهايي را رد كرد و اظهار داشت كه پكن و تهران در مورد يمن موضع مشابهي دارند. چه چين به ايران نزديك شود يا نه، انصارالله بهطور مشخص به كشتيهاي چيني اجازه عبور امن از درياي سرخ را در 19 ژانويه داد.
اما اين انتظارها چندان هم خوشبينانه نيست. آيا ميتوان انتظار داشت كه پكن نيز براي حل مناقشه اسراييل و فلسطين، جايي كه ايالات متحده شكست خورده است، وارد عمل شود؟ به احتمال زياد نه، با توجه به سرسختي اسراييل براي دست نكشيدن از اشغال خود و حمايت راهبردي تزلزلناپذير امريكا از آن به نظر در كوتاهمدت نقش ميانجيگري چين بيفايده خواهد بود و همين امر ميتواند منطقه هدف سرمايهگذاري كلان چين را به انبار باروتي بدل كند كه عواقبش نامعلوم است.
ميانجي ايران و پاكستان
تنشها بين اسلامآباد و تهران در هفتههاي اول سال 2024 و پس از حملات به نزديكي مرزهاي اين دو كشور به نقطه جوش رسيد. سيستان و بلوچستان ايران و بلوچستان پاكستان استانهاي مرزي بزرگي هستند كه در چالشهاي امنيتي، بهويژه گروههاي شبهنظامي بلوچ درگيرند.
پروفسور هونگدا فن از دانشگاه مطالعات بينالمللي شانگهاي در گفتوگو با امواج مديا معتقد است كه چين مايل بود از سقوط روابط دو متحد خود به يك درگيري جديتر كه ميتوانست چندين پروژه راهبردي را به خطر بيندازد، جلوگيري كند. اينها شامل مولفههاي كليدي ابتكار كمربند و جاده، تلاشي مهم به رهبري چين براي بهبود ارتباط بين آسيا و اروپا بوده است. پكن در سالهاي گذشته نيز ميلياردها دلار به كريدور اقتصادي چين و پاكستان كه شامل يك بندر آبهاي عميق در بلوچستان پاكستان، نزديك مرز با ايران است، ريخته است. در اين زمينه، پكن بيكار ننشست تا تنش ميان اسلامآباد و تهران گسترده شود. چين به دنبال كاهش تنشهاي فزاينده بود و مائو نينگ، سخنگوي وزارت خارجه اين كشور در 17 ژانويه از پاكستان و ايران خواست تا «از خود خويشتنداري نشان دهند» و «از تشديد اوضاع به گونهاي كه ميتواند صلح و ثبات را به خطر بيندازد، خودداري كنند». پكن حتي خود را در مقام ميانجي بالقوهاي مطرح كرد. طي نشستي مطبوعاتي، اين بازيگر پيشنهاد كرد كه در صورت درخواست دو طرف، چين ميتواند «نقش سازندهتري در كاهش وضعيت» ايفا كند. با اين حال، نه ايران و نه پاكستان به ميانجيگري شخص ثالث علاقهاي نشان ندادند. در نهايت، دو همسايه به حل و فصل مناقشه خود پرداخته و بلافاصله نمايندگان ديپلماتيك خود را به پايتختهاي دو طرف فرستادند. چند روز پس از اين حملات نيز حسين اميرعبداللهيان، وزير امور خارجه ايران به دعوت همتاي خود جليل عباس جيلاني به پاكستان سفر كرد و مناقشه بهطور كلي برطرف شد. اما در اين ميان نقش چين و منافع راهبردي آن در منطقه شبه قاره بسيار به چشم آمد. چين كه خود را به قدرتي نظامي نيز بدل كرده، در تلاش است از بروز درگيريها در هر منطقهاي كه منافع راهبردي در آن دارد، بكاهد.