گزارش پشت صحنه سريال «ميكاييل» به كارگرداني سيروس مقدم
اعمال قانون توسط ميكاييل در شهري به نام 60 كيلومتر
سيروس مقدم: به عقيده من قصه اين دو سريال هيچ شباهتي با يكديگر ندارند. در ديوار مناسبات خانوادگي و پليسي ما در مناسبات خانوادگي جميل تنيده شده بود و آنقدر به يكديگر نزديك شده بود كه در برخي مكانها نميشد اين دو را از يكديگر تفكيك كرد. اما در ميكاييل درباره شهري به نام 60 كيلومتر صحبت ميشود كه در آن اشرار و اراذل زياد با پليس همراه نيستند و ميكاييل قصه ما به قصد اصلاح اين افراد پا به اين شهر ميگذارد
كامبيز ديرباز: اين نقش براي خودم خيلي جذابيت دارد. ميكاييل پليسي سواي از پليسهايي است كه تا به حال ديدهايم و معتقدم اگر روزي پليس ميشدم، قطعا شبيه به ميكاييل بودم. از خصيصههاي بارز او ميتوانم به اينكه تحت هيچ شرايطي زير بار حرف زور نميرود و با تمام وجودش در مقابل ظالم ميايستد، اشاره كنم. تا به حال پيشنهاد بازي در نقش پليس داشتهام، اما همگي پليسي روتين و تكراري بودند
نگار حسيني / سيروس مقدم كه يكي از پركارترين كارگردانهاي تلويزيوني است، در حال حاضر ساخت بيست و هفتمين سريال خود را آغاز كرده است. «ميكاييل» عنوان سريال جديد مقدم است كه در ژانر پليسي اكشن ساخته ميشود. مقدم در اين سالها سريالهاي بسياري را در ژانرهاي مختلفي كارگرداني كرده است، از نرگس ملودرام اجتماعي گرفته تا پايتخت كمدي و زيرهشت تلخ همگي را به بهترين شكل كارگرداني كرده و به نمايش گذاشته است. نميتوان گفت تخصص مقدم در كدام ژانر بيشتر است، چراكه مخاطبان در كنار زيرهشت او كه تلخترين سريالش بود، پايتخت را كه شيرينترينشان بود بسيار دوست داشتند و از آن استقبال كردند. پس نميتوان بهطور قطع و يقين او را كارگرداني محدود به ژانري مشخص دانست. مقدم از معدود كارگرداناني است كه در اين سالها هيچگاه خود را تكرار نكرده است، اين دقيقا همان موضوعي است كه بسياري از سازندگان آثار تلويزيوني بهشدت با آن مواجهند و كم كم به فراموشي سپرده ميشوند و اين همان رمز موفقيت مقدم در اين مدت است كه نهتنها تكرار شامل كارهايش نشده بلكه روز به روز به تعداد مخاطبانش نيز افزوده ميشود. بيان موضوعات روز زندگي مردم و دغدغههاي شان از جمله مواردي است كه مقدم در اين سالها بهشدت به آنها پرداخته و يكي از دلايلي كه مردم با او و كارهايش همراه هستند هم شايد همين مساله باشد.
فضاهاي جديد و بكر در «ميكاييل»
حدود 20 روز از ضبط سريال ميكاييل گذشته بود و به اين دليل كه قرار است بخش اعظمي از اين سريال در جزيره قشم تصويربرداري شود، با هماهنگي از قبل در لوكيشن امروز (روز مصاحبه)كه خانهيي واقع در خيابان ملاصدرا تهران بود، حاضر شديم. يكي از ويژگيهاي آخرين ساخته مقدم اين است كه در تصويربرداري از فضاهاي جديد و بكر بهره برده و سعي داشته تا اينبار با تصوير و نماهاي جديد مخاطبش را غافلگير كند. آدرسي كه روابط عمومي گروه در اختيارم قرار داده انتهاي خيابان ملاصدرا را نشان ميدهد. بعد از گذر از يك سربالايي گروه فيلمبرداري را در انتهاي كوچه ميبينيم. چند ماشين بزرگ كه براي حمل وسيلههاي گروه تداركات هستند بيرون در مشاهده ميشوند و يكي از بازيگران را ميبينيم كه زمان استراحت خود را سپري ميكند. كمي جلوتر آرزو غفوري، طراح لباس و فهيمه كمالي برنامهريز گروه ايستادهاند كه تازه از داخل خانه خارج شدهاند. در حياط سيروس مقدم به همراه امير معقولي در ايوان خانه ايستادهاند و معلوم نيست در حال چك كردن جاي دوربين هستند يا به قصد هوا خوري به اين مكان آمدهاند. درب ورودي يكي از واحدها باز است و تعداد زيادي كفش جلوي آن ديده ميشود. سيمهاي دوربين و پروژكتورها هم در راه پله ديده ميشود. نخستين بازيگري كه ميبينم كامبيز ديرباز است كه در حال تمرين ديالوگهايش است و براي رفتن جلوي دوربين آماده ميشود. او گريم متفاوتي دارد، موي مصنوعي و ريش و سبيل كه لااقل بين آنچه ما ديديم، او را از ساير نقشهايي كه تا به حال بازي كرده متمايز ميكند و فضايي جديد را برايش مهيا كرده است.
نكته جالبي كه در گروه پشت صحنه اين سريال ميبينم استفاده از گروهي جديد براي ساخت ميكاييل است. مقدم هميشه براي ساخت آثارش ترجيح ميداد تكتك افرادي كه ميخواهد با آنها كار كند را از قبل بشناسد و اين در همه گروههاي پشت صحنهيي او در اين سالها بهشدت ديده شده بود، اما اينبار خلاف اين موضوع عمل كرده و تمام اعضاي پشت صحنه او غير از برنامهريز، تصويربردار، طراح لباس و گريم را افرادي تشكيل ميدهند كه براي نخستين بار تجربه همكاري با مقدم را در كارنامه
كاري خود دارند.
دستيار مقدم به محض رسيدن ما به طبقه اول اجازه ورود نداد و دليل اين موضوع را در كوچك بودن فضاي خانه و تصويربرداري سكانسي كه دقيقا اغلب خانه در آن ديده ميشود، دانست و به همين دليل ما را به پشت بام كه دقيقا طبقه بالاي اين خانه بود هدايت كردند. يكي از زيباييهاي اين خانه در نماي زيبايي بود كه از برج ميلاد ديده ميشد و اين از ايوان و پشت بام به راحتي مشاهده ميشد. ميز بزرگي در پشت بام توسط گروه تداركات نصب شده كه مخصوص صرف غذاي گروه است و از ظروف روي ميز پيداست كه ساعتي پيش گروه مشغول صرف نهار بودهاند. بعد از مدتي كه در اين فضا ميمانيم باران شديدي شروع به باريدن ميكند و به ناچار مجبور ميشويم تا اين فضا را ترك كرده و به داخل راهروي پلهها رويم. بعد از مدتي دستيار كارگردان ما را به داخل خانه هدايت ميكند. خانهيي كه گروه در آن حضور دارند متعلق به ميكاييل است و فضاي كوچكي هم دارد كه گروه و عوامل به سختي در آن به سر ميبرند. از در ورودي توسط راهرويي به سالن ميرسيم و در كنار راهرو دو اتاق در كنار هم قرار دارند. در اين سكانس سعيد نعمتالله در كنار متين ستوده (مهري) و كامبيز ديرباز (ميكاييل) مشغول تمرين ديالوگهايشان هستند. سيروس مقدم بيرون اتاق جلوي مانيتور خود نشسته و منتظر است تا با اعلام دستيارش، فرمان شروع ضبط را بدهد. در همين فاصله تا شروع ضبط از مقدم فرصتي را براي گفتوگو ميخواهيم كه او با وجود فشردگي زماني كه براي ضبط دارد، فرصتي را به صحبت با ما اختصاص ميدهد و در يكي از اتاقهاي اين خانه مشغول صحبت ميشويم.
سيروس مقدم: مردم ما با سريالهاي بلند ارتباط بهتري ميگيرند
سيروس مقدم كارگرداني كه براي بار سوم سريال پليسي ميسازد، در اين باره به «اعتماد» گفت: حدود دو سال پيش ناجي هنر پيشنهاد ساخت سريال ميكاييل را به ما دادند. يادم است آن زمان دقيقا مصادف بود با زماني كه اراذل و اشرار بهشدت فعاليتهاي خود را گسترش داده بودند و نيروي انتظامي هم به مناسبت همين موضوع تصميم به ساخت چنين سريالي گرفته بود. اتفاقا براي خودمان هم جالب بود كه بتوانيم چنين موضوعي را براي مخاطبان و در قالب سريال مطرح كرده و به تصوير كشيم. كليت قصه ميكاييل پيرامون ايجاد امنيت اجتماعي و رواني براي مردم، و همچنين نقشي است كه خودشان ميتوانند در برقراري نظم و امنيت در جامعه داشته باشند.
مقدم افزود: تنها پليس و نيروي انتظامي براي برقراري نظم در جامعه كافي نيستند و خود مردم هم بايد اين موضوع را بپذيرند و بين فردي كه ظلم ميكند و فردي كه به او ظلم ميشود، تفاوتي قايل باشند و نسبت به نمونههايي كه بارها ديدهايم بيتفاوت و سرد نباشند و خودشان را به نوعي در اجتماع خود دخيل بدانند.
كارگردان مجموعه «پايتخت 3» ادامه داد: نميتوان گفت كه اين سريال به خاطر اينكه سريالي پليسي است، اغلب صحنههاي اكشن دارد، بلكه به بهانه حضور قهرمان قصه كه يك پليس به نام ميكاييل هست، اتفاقها به مسائل اخلاقي، اجتماعي و خانوادهها كشيده ميشود و به آنها هم در اين بين پرداخته ميشود و در كنار آن بخشهاي اكشن را نيز خواهيم داشت.
كارگردان سريال «مدينه» درباره تفاوتهاي بين «ميكاييل» و «ديوار» كه هر دو در يك ژانر و توسط او و سعيد نعمتالله ساخته شده است، گفت: به عقيده من قصه اين دو سريال هيچ شباهتي با يكديگر ندارند. در ديوار مناسبات خانوادگي و پليسي ما در مناسبات خانوادگي جميل تنيده شده بود و آنقدر به يكديگر نزديك شده بود كه در برخي مكانها نميشد اين دو را از يكديگر تفكيك كرد. اما در ميكاييل درباره شهري به نام 60 كيلومتر صحبت ميشود كه در آن اشرار و اراذل زياد با پليس همراه نيستند و ميكاييل قصه ما به قصد اصلاح اين افراد پا به اين شهر ميگذارد.
او درباره فضاي اين سريال ادامه داد: بايد بگويم فضاي كار در حقيقت يك وسترن است و دوئل بين خير و شر را نشان ميدهد كه در ابتدا اين افراد با پليس همراهي نميكنند، اما در ادامه كه ميبينند نيروي قدرتمندي در كنارشان هست، آنها هم حاضر به همكاري شده و به سمت قانون و پليس تمايل پيدا ميكنند. در اصل حركت فردي پليس به حركت جمعي مردم بدل ميشود.
مقدم در مورد اينكه آيا تعدد سريالسازي در ناجا به كيفيت آثار هم لطمه خواهد زد، گفت: ساختن يك سريال سه فصلي 90 قسمتي تاثير بيشتري روي مخاطب ميگذارد تا 10 سريال 10 قسمتي چراكه مخاطب به اين موضوع عادت كرده و بايد طي زمان زيادي با قصه داستان ارتباط برقرار كند. متاسفانه در ميني سريالهاي ما تا مخاطب بخواهد با قصه همراه شود ديگر سريال به اتمام رسيده و شايد همين مساله هم هست كه باعث شده در مينيسريالهاي ما هيچ موجي راه نيفتاده است. اگر بياييم و با يك برنامهريزي طولاني از تعداد سريالها كاسته و به كيفيت آنها اضافه كنيم، تاثيرات بهتري را خواهيم ديد.
او ضمن اشاره به سريال «ديوار» كه 13قسمت بود نيز گفت: اين اشكال به سريال من هم برميگردد. اگر سريال ديوار هم 40 قسمت بود، مطمئنا طيف گستردهتري را با خود همراه ميكرد و تاثيرات بيشتري نيز داشت. در ديوار تا مردم بيايند و شخصيتها را بشناسند، ديگر سريال تمام شد. هميشه از ساخت آثاري كه دغدغه زندگي مردم است و كليت آن اجتماعي است لذت ميبرم و دوست دارم تا آثاري اينچنين را براي مخاطبان بسازم چراكه در آنها مشكلات روزمره زندگي مردم مطرح شده و به تصوير كشيده ميشود. بايد بگويم كه علاوه بر خودم، مردم هم با ديدن چنين كارهايي لذت ميبرند. حال فرقي ندارد كه آن سريال اجتماعي باشد يا كمدي.
اين كارگردان خاطرنشان كرد: براي اين سريال لوكيشنهاي مختلفي داريم، از جمله لواسان، قشم و... بيش از نيمي از كار ما در جزيره قشم ضبط خواهد شد و آن هم به اين دليل است كه ميخواهم در اين سريال مناظر و تصاوير زيبايي از طبيعت را در قاب تلويزيون به مخاطبم نشان دهم. به همين خاطر تصميم گرفتيم تا از هر منطقهيي فضاي بكر و ديدنياش را تا حد امكانمان در سريال قرار دهيم.
بعد از پايان صحبتها با مقدم، ضبط از سر گرفته ميشود و ميكاييل و مهري در سكانسي در اتاق مقابل يكديگر قرار ميگيرند. گويي ماجرا از اين قرار است كه مهري براي ديدار با شوهرش قصد رفتن كرده و ميكاييل از رفتن او هم خوشحال است و هم ناراحت.
اين را از ديالوگهايي كه بين اين دو رد و بدل ميشود ميتوان فهميد. بعد از اينكه اين سكانس تصويربرداري ميشود و پشت صحنهييها اعلام موافقت مقدم را ميگيرند، كامبيز ديرباز را ميبينم كه روي يكي از مبلها در حالي كه تلفن همراه خود را چك ميكند، نشسته و استراحت ميكند. مدت كوتاهي را با او هم كلام ميشوم و از او ميخواهم براي دور شدن از هياهوي فضاي سالن زماني را در يكي از اتاقها براي گفتوگو با ما قرار دهد. ديرباز از دستيار كارگردان ميپرسد كه چند دقيقه ديگر بايد جلوي دوربين بروم؟ و اين زمان را مديريت ميكند تا گفتوگويي را با هم داشته باشيم.
كامبيز ديرباز: دوست داشتم تا پليسي متفاوت را ايفا كنم
ديرباز درباره نقش خود به «اعتماد» گفت: اين نقش براي خودم خيلي جذابيت دارد. ميكاييل پليسي سواي از پليسهايي است كه تا به حال ديدهايم و معتقدم اگر روزي پليس ميشدم، قطعا شبيه به ميكاييل بودم. از خصيصههاي بارز او ميتوانم به اينكه تحت هيچ شرايطي زير بار حرف زور نميرود و با تمام وجودش در مقابل ظالم ميايستد، اشاره كنم. تا به حال پيشنهاد بازي در نقش پليس داشتهام، اما به اين دليل كه همگي پليسي روتين و تكراري بودند- نه اينكه بگويم آنها را دوستان بازيگرم بد بازي كردهاند، نه- اما دوست نداشتم تا آنها را بازي كنم. تا اينكه پيشنهاد نقش پليسي به نام ميكاييل به من شد و به اين دليل كه در بين اين همه سريالهاي پليسي ميكاييل به نوعي متفاوت است، با كمال ميل آن را پذيرفتم. ضمن اينكه قلم سعيد نعمتالله را بسيار دوست دارم و حس ميكنم سبك نگارش ايشان متفاوت از ديگران است، همچنين كارگرداني سيروس مقدم هم در اين بين باعث شد كه يك پكيج جذاب و دوستداشتني روبهرويم قرار بگيرد.
بازيگر سريال «نابرده رنج» ادامه داد: حدود يك سال و نيم پيش از دفتر سيروس مقدم با من تماس گرفتند تا براي خواندن فيلمنامه بروم. آنجا به من گفتند اگر ميتواني اين نقش را ايفا كني ما بر مبناي حضور و شخصيت تو اين سريال را جلو ببريم و در حالي كه فقط سه قسمت از كار نوشته شده بود، اعلام آمادگي كردم و حدود يك سال و نيم منتظر كليد خوردن كار بودم و به حدي اين نقش را دوست دارم كه در اين مدت هر پيشنهادي داشتم به خاطر حضور در ميكاييل با خانم غفوري هماهنگ ميكردم كه اگر با بازيام در اين نقش تداخل دارد نپذيرم. در حقيقت به هر قيمتي دوست داشتم تا در اين كار حضور داشته باشم.
الان حدود پنج ماه است به خاطر اين نقش ماشينم را كنار گذاشتم و با موتور تردد ميكنم. يكي از ويژگيهاي شخصيتي ميكاييل اين است كه موتوسيكلت بزرگ و قرمز رنگش، تنها مونس او است.
ديرباز در مورد اينكه هميشه سفارشدهنده سريالهاي تلويزيوني نيروي انتظامي است و در اين بين ممكن است بزرگنمايي درباره پليس صورت گيرد، گفت: جالب است بدانيد زماني كه متن را خواندم از دوستان پرسيدم واقعا نيروي انتظامي به ما اجازه ساخت اين سريال را ميدهد؟ و بچهها گفتند كه اين كار سفارش خود نيروي انتظامي است و من تعجب كردم. خيلي خوب است اگر همه ارگانهاي ما به اين درجه از بزرگي فكر برسند كه اگر قرار است تا موضوعي را نقد كنيم، اول از خودمان شروع كنيم. حتما در بين افرادي كه در سيستم نيروي پليس كار ميكنند، افرادي هستند كه از خط قرمزها رد ميشوند و مردم ما اينبار يك كار پليسي كه تا به حال نديدهاند را مشاهده خواهند كرد و نيروي انتطامي در حال توليد كاري است كه قرار است در آن از خود انتقاد كند.
بازيگر فيلم سينمايي «دوئل» در پايان گفت: در اين سريال اكشن هم داريم و هر چه جلوتر ميرويم ترس من هم از اين بابت بيشتر ميشود چرا كه فكر نميكردم سكانسهاي اكشن ما در اين سريال تا اين اندازه زياد باشد. از همان روز اول گفتم كه دوست دارم به جاي بدلكار خودم بازي كنم، مگر سكانسي باشد كه نتوانم بدلش را بازي كنم.
يكي ديگر از بازيگراني كه امروز در اين خانه حضور دارند، بهنوش طباطبايي است كه بعد از گريم و تعويض لباس ميخواهد جلوي دوربين برود. گروه بازيگران همراه با نعمتالله و مقدم مشغول دورخواني هستند و بعد از آن بلافاصله براي نخستين بار جلوي دوربين تمرين ميكنند. پسر بچهيي كه نام او در سريال، خشايار است نيز يكي از بازيگران امروز گروه ميكاييل است. خشايار در قصه فرزند ياس با بازي طباطبايي است كه علاقه خاصي هم به ميكاييل دارد. در اين سكانس ميكاييل به همراه خشايار از بيرون ميآيند و قرار بر اين است تا خشايار زودتر از ميكاييل به داخل خانه آمده و با مادرش سلام كرده و بعد توجه مهري و ياس را به ميكاييل جلب كند كه اين سكانس حدود سه بار تصويربرداري ميشود و در نهايت با موافقت مقدم روبه رو ميشود. بهنوش طباطبايي گفتوگوي مان را به بعد از پخش سريال موكول ميكند، آخرين فردي كه با او به گفتوگو مينشينيم متين ستوده است كه پيشتر در سريال «يادآوري» بازي كرده است.
متين ستوده: از بازي در اين سريال خوشحالم
متين ستوده كه پيشتر در سريال «يادآوري» به كارگرداني حجت قاسمزاده اصل بازي كرده بود، درباره حضورش در سريال ميكاييل گفت: خيلي اتفاقي با من تماس گرفتند و من هم بعد از خواندن فيلمنامه نقش مهري را پذيرفتم. در اين سريال در نقش مهري، خواهر ميكاييل و همسر رشيد هستم. اوايل و همچنين الان از اينكه مرا براي اين نقش انتخاب كردند، هيجان دارم و خوشحالم. او درباره اينكه در سريال ميكاييل به نسبت «يادآوري» بيشتر ديده خواهد شد، افزود: تا به حال در سريالهاي متعددي بازي كردهام و از اين بابت استرس نداشتم. اينجا هم در ميان بسياري از بازيگران خوب و همچنين سيروس مقدم و سعيد نعمتالله كه با راهنماييهايشان كمك بسياري به من ميكنند، حضور دارم. ستوده ادامه داد: پدرم مدير تصويربرداري هستند و من هم به واسطه حضور ايشان به سمت بازيگري آمدم. در زمان كودكي ام هم در دو سريال بازي كرده بودم.
اين بازيگر درباره آينده كارياش گفت: تا به امروز كارم را با توكل بر خدا پيش بردم و از حالا به بعد هم همينطور خواهم بود. نميدانم بعد از پخش اين سريال چه اتفاقي قرار است براي من بازيگر بيفتد، اما در هر صورت اميدوارم اتفاقات خوبي برايم رقم خورد.
از ديگر بازيگران اين سريال كه به تهيهكنندگي الهام غفوري براي پخش در ايام زمستان شبكه يك سيما در حال ساخت است، ميتوان به كامران تفتي (رشيد)، پرويز پورحسيني (دايي عبدالله)، كاوه سماكباشي (رسول)، علي دهكردي، مجيد مشيري، علي صالحي (غلام)، امير حميدزاده، مجيد واشقاني، مريم خدارحمي و عليرضا خمسه (آقا خان) اشاره كرد.