محفلي براي پرورش استعدادهاي خوانندههاي پاپ
مائده ميرفندرسكي/ هميشه برنامههاي مناسبتي تلويزيون با تعداد انبوهي از مخاطب همراه ميشوند و اين موضوع كاملا بديهي است كه از اين دست برنامهها توقع و انتظار كيفيتي بيش از برنامههايي داشته باشيم كه در ديگر مواقع سال ساخته ميشوند. در اين ميان برخي برنامهسازان كيفيت را فداي كميت ميكنند و برخي هم نه و كيفيت برايشان در اولويت قرار دارد و سعي دارند يا برنامهيي را روي آنتن نبرند يا اگر هم دست به چنين كاري زدند، حتيالمقدور كيفيت را تا حدي فداي ساير مسائل نكنند. اغلب اين افراد مخاطبان بسياري را با خود همراه ميكنند و در ساليان متمادي اگر هم فرم برنامهشان تكراري شود، اما باز هم براي مخاطب جذابيت دارند و به صرف فضا و مناسبتي بودن برنامه، مخاطب آن را تماشا ميكند.
«ماه عسل» يكي از همين برنامهها است كه با تكيه بر مخاطبان بسياري كه دارد و البته سوژههاي جالبي كه اغلب آنها براي نخستين بار از رسانه ملي ديده و پخش ميشوند، شش سال است آن هم به صورت غير متوالي با اجراي احسان عليخاني روي آنتن شبكه سه سيما رفته است. در اين پنج سال، عليخاني مرحله به مرحله در اين برنامه رشد كرده و به گفته خود و بسياري به نبوغي در اجرا رسيده كه حالا خيليها تاكشوهاي او را بسيار ميپسندند. علاوه بر اينكه ماه عسل در اين سالها توانسته به رشد قابل قبولي برسد، كه اين را مديون تيم انتخاب سوژهها و همچنين مخاطبشناسياش هست، مجري اين برنامه هم سعي داشته تا همه عوامل را از بهترينها انتخاب كند و در اين موضوع تا حدودي هم موفق عمل كرده است. گزارشها، دكور، موسيقي تيتراژ و... عواملي هستند كه محبوبيت ماه عسل را بعد از محتوا دوچندان كرده و عليخاني هم از هر صنف بهترينها را در كنار خود جمع كرده است.
در برنامههاي گفتوگو محور كه ماه عسل هم يكي از آنها است، دكور يكي از عاملهاي مهم براي ديده شدن برنامه مربوطه است و دكوراتور اين برنامه هم مانند ساير برنامههاي شبكه سه كه در آنها به دكور اهميت شايان توجهي ميشود، فضاي داخلي برنامه را در تصويري توام با هماهنگي كه با كليت و هدف برنامه دارد، تعبيه كرده است. دكوراتور ماه عسل در حال حاضر يكي از طراحهاي دكورهاي كلاسيك در برنامههاي تلويزيوني است كه معمولا كار خود را بيشتر حول موضوع و چيدمان برنامه طراحي ميكند. معمولا طراحيهاي دكور پيمان قانع به برنامههايي كه در آنها حضور دارد هويت خوبي ميدهد و به گفته خودش مخاطبان، برنامهها را با رنگ و طرح دكورهاي او به خاطر ميآورند. دكورهايي با رنگهاي صورتي، آبي، قرمز، طلايي و نقرهيي كه هر كدام بنا بر سوژهيي خاص و با تفكري بسيار طراحي و ساخته شده بودند، بخشي از هويت ذاتي ماه عسل را به دنبال داشتند.
علاوه بر مواردي كه ذكر شد و همچنين ماهيت كلي ماه عسل، تيتراژ ابتدايي و انتهايي هر برنامهيي به عبارتي ويترين آن برنامه به شمار ميرود. از آنجايي كه تهيهكننده ماه عسل از همان ابتدا قصد انجام كاري با كيفيت را داشته است، پس بنابراين سعي كرده تا با كنار هم قرار دادن همه عواملي كه هر كدام حالا در نوبه خود حرفي براي گفتن دارند، از موقعيتي كه رسانه در اختيارش قرار داده است بهترين استفاده ممكن را صورت دهد.
به گواهي تمام مخاطباني كه اين برنامه از ابتدا تاكنون داشته است، تيتراژ يا همان ويترين ماه عسل در اين سالها توسط خوانندههايي اجرا شده كه هر كدام قبل يا بعد از پخش اين تيتراژ به يكي از خوانندههاي محبوب و مشهور موسيقي پاپ بدل شدهاند. محسن يگانه با ترانه «منو درگير خودت كن»، مهدي يراحي با ترانه «هواي تو»، مهدي يغمايي با تراك «حس ميكنم تو رو»، مهدي يراحي با ترانه «هر جاي دنيايي دلم اونجاست»، فرزاد فرزين با اجراي ترانه «هوايي رو كه تو نفس ميكشي»، مهدي يراحي با ترانه «سازش»، مرتضي پاشايي با اجراي «نگران مني» و مهدي يراحي با خواندن «بغض تو» از جمله خوانندههايي بودند كه در اين پنج سال عليخاني را در ماه عسل همراهي كردند. غير از فرزاد فرزين و محسن يگانه كه هر كدام قبل از اجراي تيتراژ ماه عسل مخاطبان خود را داشتند، سه خواننده ديگر با اجراي تيتراژهاي اين برنامه پرمخاطب به جامعه هنري معرفي شدند. مهدي يراحي، مهدي يغمايي و مرحوم مرتضي پاشايي...
پاشايي در اين سالهاي فعاليت خود در عرصه هنر، علاوه بر تراكهايي كه به سرعت بين مخاطبانش شنيده شده بودند مثل: يكي هست، ستايش، جاده يك طرفه، بغض، بايد كاري كني و... توانست آلبومي را تحت عنوان «يكي هست» روانه بازار كند. بعد از مدتي و درست در اوج محبوبيتش متاسفانه بيمارياش اوج گرفت و در همان اوج محبوبيت، به دعوت احسان عليخاني ترانه تيتراژ برنامه ماه عسل را خواند. عليخاني گفت: از مرتضي خواستم تا براي تيتراژ ابتداييمان حال اين روزهاي خود و مبارزه با بيمارياش را بخواند و او هم با كمال ميل پذيرفت و همين شد كه تيتراژ «نگران مني» با ترانهيي از مهرزاد اميرخاني به يكي از پرطرفدارترين تيتراژهاي برنامه ماه عسل تبديل شد. ضمن اينكه كمي قبلتر پاشايي ترانه عصر پاييزي را كه حالا به يكي از پرمخاطبترين آثارش بدل شده را براي تيتراژ سريالي به همين نام براي اصغر نعيمي خوانده بود كه متاسفانه به دلايلي كه از طرف سازمان صدا و سيما عنوان شد، متن ترانه دچار ايراداتي بود كه مرحوم پاشايي هم با وجود درخواست كارگردان مبني بر تغيير ترانه زير بار اين موضوع نرفت و در ترانه خود دست نبرد. همين شد كه او فقط صاحب يك تيتراژ شد و آن هم متعلق به يك برنامه پرمخاطب آنهم در ماه رمضان بود.
در اين سالها نداشتيم هنرمندي را كه در عرض يك سال به محبوبيت اينچنيني برسد و به يكباره دست تقدير مرگ آنهم در اين سن كم برشانههايش بنشيند. پاشايي يك سال با توانايي كه از خود سراغ داشت با بيمارياش مبارزه كرد تا بتواند آن را از پاي دربياورد، اما...
اما در اين ميان نكتهيي كه بسيار جاي تامل و درنگ دارد علاقه مردم ما به هنرمندان شان است كه در اين چند روزه از خود نشان دادند و در جايجاي ايران و حتي خارج از كشور براي هنرمند محبوبشان به سوگواري نشستند. علاقه مردم به هنرمندانشان از يك طرف و غلو و اغراقي كه در اين علاقه به چشم ميآيد از طرفي ديگر سوالهايي است كه اين روزها در هر رسانهيي مطرح شده و به عبارتي نقل محافل خبر است كه آيا مردم ما واقعا مرتضي پاشايي را تا اين حد دوست داشتند؟! يا اينكه يك خلأ براي بيان احساساتشان نياز داشتند كه از اين طريق بهانه خوبي دستشان آمده!
همه اينها حدس و گمانهايي است كه در اين چند روزه توسط برخي رسانهها شنيده شده و برخيها هم مهر صداقت و بطلان بر آن زدهاند. در هر صورت پاشايي هم يكي از هنرمندان بااستعداد كشورمان بود كه بسيار زودتر از همه هنرمندان ما در خاك آرام گرفت. فقط اين بين مجازات نشدند افرادي كه راه و بيراه شايعاتي درباره اين جوان خوش صداي كشورمان و حتي عكسها و فيلمهايي از حالتهاي بسيار زجرآور او در فضاي مجازي منتشر كرده بودند و ديدار آنها ماند در آن دنيا...
اما چيزي كه در اين بين بسيار مشهود است و خودنمايي ميكند، اين است كه متاسفانه و با گذشت چند صد سال هنوز هم با داشتن تمدني چند هزار ساله فرهنگ استفاده از تلفن همراه مجهز به سيستم اندرويد را ياد نگرفتيم و اين موضوع بسيار رقت بارتر از اين است كه يك هنرمند يا حتي چندين هنرمند از ميان ما پركشيده باشند. تنها چيزي كه در اين بين ميماند، همين نوع رفتار، تمدن و فرهنگي است كه ساليان سال با آن نميدانيم شعار ميدهيم، پز روشنفكريمان است يا ميخواهيم به رخ بيگانگان بكشيم ! در اين بين نميتوان استدلال شبكههاي بيگانه غربي كه مدام قصد خراب كردن وجهه ايران و ايراني را در كل جهان دارند نيز ناديده گرفت. آنها در اين روزها بارها و بارها اين موضوع را يادآور شدهاند كه ايرانيان مردم غمگيني هستند و به همين خاطر مرتضي پاشايي را بهشدت دوست دارند چرا كه او يكي از خوانندههايي بود كه اغلب ترانههايش فضاي غمگيني داشت! جالب است كه انگار غربيها اصلا تراكهاي اسلو و غمگين گوش نميدهند يا اينكه انگار پاشايي ترانه ريتميك ندارد!