راهبرد سه‌وجهي براي دوام گفتمان اصلاح‌طلبي
مصطفي درايتي
مهم‌ترين راهبردي كه بايد اصلاح‌طلبان در نظر بگيرند تا بتوانند اهداف گفتمان اصلاح‌طلبي را دنبال كنند ايجاد وحدت و انسجام كامل براي نيروهاي اصلاح‌طلب است. همگرايي و وحدتي كه از نظر من در انتخابات مجلس نمود علني خود را نشان خواهد داد مهم‌ترين راهبردي است كه اصلاح‌طلبان بايد در پي آن باشند. اصلاح‌طلبان بايد با مراقبت كامل و انسجام، اهداف گفتماني خود را دنبال كنند و در اين صورت است كه مي‌توانند هم جايگاه و هم تاثيرگذاري اين گفتمان را افزايش دهند. هر چه اين انسجام و وحدت افزايش پيدا كند امكان دوام گفتمان اصلاح‌طلبي را هم افزايش خواهد داد. در اين مقطع ما با آزمون جدي‌تري روبه‌رو هستيم كه با توجه به شرايط كشور تنها با يك همگرايي كامل در جريان اصلاحات و مقداري هم در جريان اعتدال به اهداف خود خواهيم رسيد. البته من معتقدم اعتدال گفتمان نيست چون مولفه‌هاي گفتمان را ندارد. اعتدال يك واژه عام است كه بيشتر در روش‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد اما به هر حال عده‌يي هم با اين واژه جدايي خود را از جريان اصولگرا نشان داده‌اند و اين موضوع مي‌تواند در عين انسجام بيشتر ميان اصلاح‌طلبان دايره نفوذ جريان اصلاحات را هم گسترده‌تر كند. با توجه به شرايط امروز اين انسجام تابع مولفه‌هايي است. يكي از اين مولفه‌ها احترام بيشتر بزرگان و گروه‌هاي كوچك‌تر اصلاح‌طلب به همگرايي است تا رخنه‌يي در آن ايجاد نشود كه باعث طمع رقبا شود و پاشنه آشيل به خوبي مديريت شود. بخشي از ابزارهايي كه اصلاح‌طلبان براي رسيدن به اهداف گفتمان اصلاح‌طلبي دارند در اختيار خودشان است و بخش ديگر در اختيار گروه‌ها و افراد اصلاح‌طلب نيست.
آنچه ما در اختيار داريم استفاده از تاكتيك‌هايي براي همگرايي كامل ميان جريان‌هاي مختلف اصلاح‌طلبي است. ما بايد به منافع ملي فكر كنيم و بدانيم در شرايطي نيستيم كه بخواهيم زياده‌خواهي‌هاي ويژه‌يي داشته باشيم و صرفا بايد پيشبرد انسجام را جدي‌تر بگيريم. براي اصلاح‌طلبان برقراري مردم‌سالاري كامل و نقش مردم و نظارت عمومي يكي از اهداف مهم ديگر است، ابزار رسيدن به آن هم كه با توجه به شرايط پارلمان است. با انسجام و وحدت مي‌توانيم اين همگرايي را كاملا مديريت كنيم كه حتما در رسيدن به مجلس معتدل و متمايل تاثيرگذار است. از سويي برخي مسائل از كنترل اصلاح‌طلبان خارج است در اين ميان طبيعتا آنچه اهميت پيدا مي‌كند افكار عمومي است. اصلاحات با توجه به امكاناتي كه دارد بايد نقش خود را در قدرت افزايش دهد و بتواند از اعتماد مردم استفاده كند. اصلاح‌طلبان با همين تعداد رسانه‌هاي محدودي كه در اختيار دارد و همين فضا و فرصتي كه اخيرا در اختيار گرفته بايد هم‌صدايي خود را به گوش برساند. در حقيقت آنچه مربوط به نهاد‌هاي قدرت و امكانات است و در اختيار اصلاح‌طلبان نيست را بايد از طريق افكار عمومي پيش برد. البته تغييرات اخير هم تغييرات مختصر و قابل اطميناني نيست و ما بايد به چيزي تكيه كنيم كه قابل اعتماد‌تر باشد و قطعا مهم‌ترين موضوع اعتماد افكار عمومي است.