بيعملي شوراي امنيت و پيامدهاي آن
كار شوراي امنيت نشست و استماع نيست، عمل به مسووليت اصلي خود براي جلوگيري از تجاوز يا تداوم آن است؛ كاري كه تاكنون حتي در قالب نمايش ارائه يك قطعنامه پيشنهادي ولو با پيشبيني وتو شدن هم رخ نداده است.فارغ از پيامدهاي ماهيت آنارشيك نظام بينالملل، نتيجه ناتواني و البته رويكرد جانبدارانه در نهادهاي بينالمللي از جمله بيعملي شوراي امنيت در قبال تجاوز اسراييل، تداوم زير سوال رفتن فلسفه اقدامات جمعي و همكاريجويانه (نظم ليبرالي) بهويژه در مباحث مرتبط با امنيت بينالمللي است. چيزي كه غربيها در «اعلام» مدعي آن هستند. نتيجه اين رويكرد و سوابق گذشته، تقويت باور و اهتمام به خودياري ملي با تاكيد بر ارتقاي توانمنديهاي نظامي و موازنهجويي (نظم رئاليستي) براي تامين امنيت است. نتيجه اين رويكرد تنها تقويت رويكرد «صلح مبتني بر قدرت» به جاي «صلح مبتني بر همكاري» است.اگر غربيها ميخواهند تفهيم شوند (اگر نميدانند!) كه چرا ايران به آنها بياعتماد است، به وقايع گذشته و حال و مواضع خودشان از جمله در شوراي امنيت نگاه بيندازند. در پايان بر مدافعان اين آب و خاك درود ميفرستيم، آنهايي كه همچون گذشته يك تنه در برابر ائتلافي بزرگ ايستادهاند.