تحلیل حمله اسراییل به پالايشگاهها
برگ برنده ايران
ندا جعفري
حوالي ظهر روز گذشته خبري مبني بر حمله اسراييل به پالايشگاه تبريز منتشر شد. اما دقايقي پس از انتشار، روابط عمومي پالايشگاه تبريز خبر را تكذيب كرد. مديركل مديريت بحران استانداري آذربايجان شرقي نيز اعلام كرد: هيچ حملهاي به پالايشگاه و پتروشيمي تبريز صورت نگرفته و يكي از مراكز وابسته به وزارت دفاع در اين محدوده مورد حمله قرار گرفته است. سپس حوالی ساعت 18 خبری دیگر مبنی بر حمله پهپادی به فاز یک پالایشگاه فجر جم و فاز ۱۴ پارس جنوبی ( شیرینسازی) واقع در کنگان استان بوشهر منتشر شد. خبری که اما آن مورد تایید قرار گرفت. حملهای که تعداد شهدا و مصدومان آن تا زمان نگارش گزارش مشخص نبود حتی آتش پالایشگاه نیز مهار نشده بود. اولين حملات اسراييل به خاك ايران ساعت ۳ و نيم بامداد روز پنجشنبه ۲۳ خرداد ماه رخ داد. در روز دوم اين حملات اين شائبه پيش آمد كه اسراييل به پالايشگاههاي ايران نيز حمله خواهد كرد. يكي از موضوعات كليدي در جنگ، آسيب رساندن به زيرساختهاي حياتي اقتصادي بهويژه پالايشگاههاي نفت و گاز است. پالايشگاهها نه تنها منابع توليد سوخت كشورها هستند، بلكه در جنگهاي مدرن، جزو اهداف استراتژيك به شمار ميآيند. حمله به پالايشگاهها ميتواند اقتصاد يك كشور را به شدت مختل كند، بهويژه در كشورهايي كه زيرساختهاي پالايشي متمركز و آسيبپذير دارند. در ايران، پالايشگاههايي چون آبادان، بندرعباس، اصفهان و شازند اراك، بخش عمدهاي از فرآوري نفت خام كشور را بر عهده دارند. اما در صورت وقوع حمله به تاسيسات انرژي، ميزان خسارت و زمان لازم براي بازيابي آن به شدت و دقت حمله بستگي دارد. اما نكته اساسي اينجاست كه ايران در حوزه انرژي داراي سطح بالايي از بازدارندگي است. اين بدان معنا نيست كه تاسيسات ما از گزند حمله در امان هستند، بلكه به اين معناست كه تبعات ورود جنگ به حوزه انرژي براي طرف مهاجم - بهويژه اسراييل - به مراتب پرهزينهتر خواهد بود. حمله به اين تاسيسات ميتواند منجر به كمبود سوخت، افزايش قيمتهاي جهاني و نارضايتي داخلي شود؛ عاملي كه در جنگهاي نامتقارن، به عنوان يك ابزار فشار تلقي ميشود.
زيرساختهاي انرژي اسراييل آسيبپذيرترند
احسان حسيني، كارشناس نفت و گاز در ارزيابي سناريوي حمله احتمالي به زيرساختهاي انرژي ايران به «اعتماد» ميگويد: در صورت وقوع حمله به تاسيسات انرژي، ميزان خسارت و زمان لازم براي بازيابي آن به شدت و دقت حمله بستگي دارد. اما نكته اساسي اينجاست كه ايران در حوزه انرژي داراي سطح بالايي از بازدارندگي است. اين بدان معنا نيست كه تاسيسات ما از گزند حمله در امان هستند، بلكه به اين معناست كه تبعات ورود جنگ به حوزه انرژي براي طرف مهاجم - بهويژه اسراييل - به مراتب پرهزينهتر خواهد بود. اين كارشناس حوزه انرژي در ادامه توضيح ميدهد: ايران حدود ۱۰ پالايشگاه بزرگ دارد با ظرفيت پالايشي مجموعا نزديك به ۲.۲ ميليون بشكه در روز. در مقابل، اسراييل فقط دو پالايشگاه دارد و ظرفيت پالايشي آن حدود ۰.۲ ميليون بشكه در روز است. بنابراين در صورت بروز درگيري، زيرساختهاي انرژي اسراييل آسيبپذيرتر خواهند بود.
احتمال ايجاد اختلال در تنگه هرمز از سوي ايران
او در پاسخ به اين پرسش كه آيا حمله به تاسيسات نفتي ايران براي اسراييل مقرونبهصرفه خواهد بود يا نه نيز ميگويد: اين موضوع بستگي به برآورد راهبردي اسراييل دارد. اگر جنگ وارد حوزه انرژي شود، ايران ابزارهاي متعددي براي پاسخ در اختيار دارد؛ از جمله ميتواند از طريق ايجاد اختلال در تنگه هرمز كه روزانه حدود ۲۱ ميليون بشكه نفت از آن عبور ميكند، بر بازار جهاني نفت فشار وارد كند. اگرچه امنيت انرژي امريكا وابستگي مستقيمي به تنگه هرمز ندارد، اما واكنش بازارهاي مالي امريكا به هرگونه شوك قيمتي در نفت، بسيار شديد خواهد بود. حسيني ادامه ميدهد: ابزار ديگر ايران، آسيبپذيري تاسيسات نفتي عربستان سعودي، بهويژه شركت آرامكو است. عربستان روزانه حدود ۱۰ ميليون بشكه نفت توليد ميكند كه بيش از ۱۰ درصد بازار جهاني را تشكيل ميدهد و در تيررس ايران قرار دارد. از آنجا كه روسيه فعلا طرف اين درگيري نيست و امريكا از نظر جغرافيايي دور است، عربستان به عنوان هدفي راهبردي، نقش مهمي در موازنه تهديد ايفا ميكند. او ميگويد: در مورد ايمني تاسيسات نفتي ايران نيز بايد گفت كه اطلاعات دقيق اين موضوع در سطح مقامات امنيتي باقي ميماند، اما آنچه از سوي مسوولان اعلام شده، اين است كه جاي نگراني نيست و تدابير لازم براي حفاظت از زيرساختها اتخاذ شده است.
پالايشگاههاي ايران همواره يكي از اهداف حساس و كليدي دشمنان بودهاند
محمود خاقاني، كارشناس حوزه انرژي نيز در اين باره به «اعتماد» ميگويد: حمله به پالايشگاههاي ايران، بازي با آتش است، تجربه جنگ تحميلي نشان داد كه ميتوانيم بايستيم، پالايشگاههاي ايران همواره يكي از اهداف حساس و كليدي دشمنان بودهاند؛ با اين حال، تجربه ما در دوران جنگ تحميلي نشان داده كه ميتوان با آمادگي و بسيج نيروهاي تخصصي، حتي در سختترين شرايط نيز ايستادگي كرد. او ادامه ميدهد: در شرايطي كه تنشهاي منطقهاي در حال افزايش است و چهرههايي مانند ترامپ در امريكا يا نتانياهو در اسراييل به دنبال سناريوهاي جنگي هستند، يكي از سوالات جدي اين است كه آيا به زيرساختهاي نفت و گاز ايران، از جمله پالايشگاهها، حمله خواهد شد يا خير؟ خاقاني با اشاره به سوابق تاريخي و ديني برخي جريانهاي تندرو در غرب ادامه ميدهد: برخي از اين چهرهها بر اساس تفاسير آخرالزماني معتقدند كه بايد ساير اديان و تمدنها، بهويژه اسلام و تشيع، از بين بروند تا شرايط ظهور حضرت مسيح فراهم شود. اين ديدگاه افراطي باعث شده ايران و بهويژه شيعيان در خاورميانه به هدف اصلي اين پروژهها تبديل شوند.
حمله به پالايشگاهها تيغ دولبه است
او با اشاره به ابعاد فني و اقتصادي حمله به پالايشگاهها ميگويد: آسيب به زيرساختهاي انرژي ايران، گرچه ممكن است از منظر نظامي امتيازي براي مهاجمان تلقي شود، اما در عمل پيامدهاي شديدي خواهد داشت. جهش قيمت نفت در بازارهاي جهاني ميتواند اقتصاد ايالات متحده، چين و حتي كشورهاي منطقه مانند تركيه را تحت فشار سنگين قرار دهد. بنابراين، هرگونه حمله به پالايشگاهها در واقع يك تيغ دولبه است كه به خود مهاجمان نيز آسيب خواهد زد. اين كارشناس صنعت نفت همچنين ادامه ميدهد: زماني تصور ميشد عقلانيتي در ساختار تصميمگيري امريكا وجود دارد كه جلوي چنين اقدامات خطرناكي را بگيرد، اما با رفتارهاي خودشيفتهوار ترامپ و سياستهاي نيابتي او از طريق نتانياهو، به نظر ميرسد چنين فرضي ديگر چندان قابل اتكا نيست. ضمن آنكه ترامپ در گذشته بارها ايران را تهديد كرده بود و امروز آن تهديدها را عملي كرده است.
توان هماهنگي و بازسازي سريع وجود دارد
خاقاني به واكنش ايران در برابر ترورها و حملات اخير اشاره كرده و ميگويد: برخلاف تصور برخي تحليلگران امريكايي كه گمان ميكردند ايران پس از ضربات اوليه تا مدتها گيج و منفعل خواهد ماند، واكنش سريع و موثر جمهوري اسلامي ايران نشان داد كه همچنان توان هماهنگي، بازسازي و پاسخ عملياتي در كوتاهترين زمان را دارد. او با يادآوري حملات هوايي رژيم بعث عراق به پالايشگاههاي ايران در جنگ ۸ ساله تاكيد ميكند: در آن زمان، ما با تمام توان ايستاديم و نيروهاي فني و متخصصان صنعت نفت فورا وارد عمل ميشدند، تاسيسات را بازسازي ميكردند و فعاليتها را از سر ميگرفتند. در آن دوره، صنعت نفت يكپارچه و تحت مديريت دولت بود. اما متاسفانه در سالهاي اخير، خصوصيسازيهاي بيبرنامه باعث تضعيف انسجام و توان واكنش سريع شده است. خاقاني در پايان هشدار ميدهد: اكنون زمان آن است كه وزارت نفت بهطور مستقيم وارد عمل شود. اينجا موضوع امنيت ملي در ميان است و نميتوان با شعار بخش خصوصي، مديريت راهبردي صنعت انرژي كشور را معطل گذاشت. نيروهاي فني، متخصصان و همه ظرفيتهاي موجود بايد بسيج شوند تا اگر حملهاي متوجه پالايشگاهها يا نيروگاهها شد، آمادگي لازم براي ترميم فوري و ادامه فعاليتها وجود داشته باشد. مردم ايران نشان دادهاند كه در برابر زورگويي و اشغال، همواره ايستادهاند و باز هم خواهند ايستاد.