«اعتماد» از سقوط يك كودك در حوضچه پاركي در استان سيستان و بلوچستان
و غرق شدن ۵ نفر ديگر در اين استان گزارش ميدهد
ماجراي مرگ كودك ۳ ساله در بوستان ايرانشهر
مصطفي كرمشاهي، پدر ماهدخت: قسمتي كه وسايل بازي و حوضچه قرار داشته، روشنايي و حفاظ نداشته است
گروه حوادث
هر سال تعدادي از افراد خصوصا كودكان و نوجوانان در استان سيستان و بلوچستان به دليل سقوط در «حوضچه، هوتك، چاه، گودالهاي آب و...» جان خود را از دست ميدهند... .
اواخر ارديبهشتماه سال جاري، ماهدخت؛ كودك ۳ساله به همراه مادرش براي بازي به بوستان ايرانشهر رفته بود كه ناگهان به داخل حوضچه پارك سقوط ميكند و جانش را از دست ميدهد. «مصطفي كرمشاهي» در مورد حادثهاي كه براي تنها فرزندش اتفاق افتاده به «اعتماد» ميگويد: «روز حادثه دخترم، ماهدخت، به همراه مادرش به بوستان ايرانشهر ميرود. دخترم درحالي كه داشته بازي ميكرده به مادرش ميگويد خوراكي ميخواهد. همسرم براي خريد به مغازه ميرود و وقتي برميگردد، متوجه ميشود دخترمان نيست. به كلانتري نزديك بوستان اطلاع ميدهد كه بچهمان گم شده. همسرم داخل كلانتري مشغول ثبت گزارش مفقودي دخترمان بوده كه برادر همسرم از داخل پارك با او تماس ميگيرد و ميگويد بچه پيدا شده است؛ كل اين ماجرا حدود يك ساعت و نيم طول ميكشد. افرادي كه آن شب داخل پارك بودهاند با چراغ قوه دنبال دخترمان گشته و ديدهاند ماهدخت داخل حوضچه پارك افتاده است؛ بچه را از داخل حوضچه بيرون ميكشند و با اورژانس تماس ميگيرند و ماهدخت را به بيمارستان منتقل ميكنند، اما كار از كار ميگذرد و ماهدخت تمام ميكند.» او در ادامه ميگويد: «از قسمت وسايل بازي تا حوضچهاي كه دخترمان افتاده، ۱۵ متر بيشتر فاصلهاش نبوده است. داخل پارك خصوصا قسمتي كه وسايل بازي و حوضچه قرار دارد، روشنايي وجود نداشته و حوضچه داخل پارك نيز حفاظ نداشته است، به همين خاطر دخترمان وقتي از سرسره پايين آمده چند قدم جلوتر داخل حوضچه افتاده است.» پدر ماهدخت در پاسخ به اينكه آيا در مورد پرونده دخترتان شكايتي ثبت كردهايد، ميگويد: «از شهرداري شكايت كردهايم، اما تا الان جوابي دريافت نكردهايم.»
از ابتداي سال جاري تاكنون ۶ نفر در سيستان و بلوچستان بر اثر غرق شدگي جان باختند
از ابتداي سال ۱۴۰۴ تاكنون دستكم ۶ نفر در استان سيستان و بلوچستان بر اثر سقوط در هوتك، چاه، دريا، حوضچه و... جان خود را از دست دادهاند.
-اوايل فروردينماه ۱۴۰۴، «صيدالله» كودك ۱۰ساله به داخل چاه ۲۰۰ متري در روستاي ناصرآباد شهرستان سيب و سوران سقوط كرد و جان خود را از دست داد. اين كودك حوالي ظهر به داخل چاهي با قطر نيم متر سقوط كرده و با گذشت بيش از ۳۵ ساعت از حادثه خبري از وضعيت او نبوده و تنگي دهانه چاه و نبود امكانات، تلاشها را بينتيجه گذاشته تا اينكه ديدهشدن پيكر بيجان كودك با دوربين تاييد ميشود، اما عدم امكان بيرون كشيدن او بهدليل نبود تجهيزات، عمليات را متوقف ميكند و در نتيجه خانواده و مردم محلي مجبور ميشوند با پر كردن چاه، پيكر اين كودك را در عمق زمين دفن كنند.
-يكشنبه ۳ فروردينماه ۱۴۰۴ «كوروش لكزايي» كودك ۱۱ساله در محله درياكوچك چابهار غرق شد. اين حادثه درحالي رخ داد كه نيروهاي امداد در محل حضور داشتند. رسانههاي محلي در اين باره نوشتند: «خانواده اين كودك براي آبتني به محله درياكوچك كه محل شنا محسوب ميشود، رفته بودند كه اين كودك در دريا ناپديد شده و پدر او با پي بردن به ناپديد شدن او از نيروهاي حاضر درخواست كمك كرده، اما آنها اقدامي براي جستوجو و نجات انجام ندادند، بلكه مدعي شدند كه كسي در آنجا غرق نشده و هيچكس چنين حادثهاي را مشاهده نكرده است. به دنبال بياعتنايي نيروهاي امدادي به درخواستهاي مكرر پدر كوروش، نيروهاي امداد و نجات اداره بنادر به محل آمده و پس از حدود چهار ساعت پيكر بيجان اين كودك در داخل دريا پيدا شده است. پدر كوروش از بيتوجهي و بيمسووليتي نيروهاي امداد و نجات در آن روز ابراز نارضايتي كرده و خواستار پيگيري اين موضوع شده است تا از تكرار چنين حوادثي براي ديگران جلوگيري شود.»
-شنبه ۲۳ فروردينماه ۱۴۰۴، پيكر بيجان «محمدعمر غلامي» كودك۴ ساله پس از ۱۳ ساعت جستوجوي بيوقفه خانواده از داخل حوض آب خانگي در روستاي مرادآباد كمب از توابع شهرستان چابهار پيدا شد. طبق اين گزارش؛ روز جمعه، تانكر آب براي پر كردن حوض به خانه اين خانواده آمده و پس از خالي كردن آب محل را ترك كرده بود. ساعاتي بعد كودك ناپديد شد و خانواده به دنبال او به جستوجو پرداختند، اما شفاف نبودن آب باعث شد پيكر او ديده نشود. خانواده پس از ساعتها جستوجو پيكر بيجان او را در داخل حوض پيدا كردند.
-۱۷ ارديبهشتماه ۱۴۰۴، «اميرمحمد هوت» كودك ۹ساله هنگام عبور از رودخانه قنبرزهي در منطقه پلان واقع در شهرستان دشتياري داخل رودخانه سقوط كرد. اهالي منطقه توانستند در سومين روز جستوجو پيكر بيجان اين كودك را از داخل رودخانه پيدا كنند. رسانههاي محلي در مورد اين حادثه نوشتند: «اميرمحمد به همراه سه كودك ديگر در حال عبور از رودخانه بوده كه به دليل شدت جريان آب، همگي در داخل آب گير ميكنند، اما سه نفر ميتوانند خودشان را از آب بيرون بكشند. جريان آب اميرمحمد را با خود ميبرد. اين رودخانه در مسير بين روستاهاي پلان و مانديرو قرار دارد. شماري از ساكنان محلي از ساعات اوليه حادثه در تلاش براي يافتن اين كودك بودند، اما با توجه به گلآلود بودن آب رودخانه و شدت جريان آب و نبود امكانات امدادي كافي، روند جستوجو با دشواري انجام شده است.»
-اواخر ارديبهشتماه ۱۴۰۴، «ماهدخت كرمشاهي» كودك ۳ساله در حوضچه بوستان ايرانشهر سقوط ميكند و جانش را از دست ميدهد.
-پنجشنبه ۱۵ خرداد ماه ۱۴۰۴، پيكر بيجان «فرزاد دهقاني» جوان ۱۹ساله پس از يك روز در اسكله هفت تير بندر چابهار كشف ميشود. او پس از رفتن به داخل دريا ناپديد شده بود، اما پس از گذشت بيش از 30ساعت توسط مردم پيدا شد. اين جوان كه از خدمه يك لنج صيادي بوده، پس از دو ماه دريانوردي به همراه ساير ملوانان وارد اسكله هفتتير شده و ازسوي ناخداي لنج براي رساندن طناب به ساحل و كمك به پهلوگيري، به داخل آب رفته و در همين حين دچار حادثه شده و غرق شده است. مردم محلي و بستگان اين جوان با قايقهاي كوچك به جستوجوي او در آبهاي اطراف اسكله پرداختند. سال ۱۴۰۱، كارزاري با عنوان «درخواست جلوگيري از مرگ صدها كودك بلوچستان در هوتگهاي استان سيستان و بلوچستان» به راه افتاد و حدود هزار و 92 نفر آن را امضا كردند. در اين كارزار قيد شده بود: «هر ساله شاهد مرگ دهها كودك در گودالهاي آبي كه براي جمع كردن آب باران درست شده، هستيم. كودكاني كه كنار هوتگها ميروند كه يا آب بخورند يا خودشان و لباس و ظرفهايشان را بشويند باتوجه به گل بودن خاك منطقه گير و فوت ميكنند.» با اين حال همچنان شاهد مرگ و مير افراد به خصوص كودكان در سيستان و بلوچستان هستيم. در چهار ماهه ابتدايي سال گذشته، 16 نفر در سيستان و بلوچستان غرق شدند. «حسن مصفا» معاون امداد و نجات جمعيت هلالاحمر سيستان و بلوچستان در اين باره گفته بود: «۱۶ نفر از ابتداي امسال تاكنون در رودخانههاي محلي و سواحل اين استان غرق شدهاند. بيشتر غرقشدگيهاي اين مدت در شمال سيستان و بلوچستان و در رودخانههاي محلي رخ داده بهطوري كه افراد بدون فراگيري فنون شنا و آشنا نبودن با وضعيت رودخانهها وارد آب شده و در همان دقايق اوليه غرق ميشوند. خشكساليهاي چندين ساله مردم سيستان را مجبور به حفر چاه در بستر رودخانهها كرده كه هماينك با جاري شدن آب در رودخانهها اين چاهها نيز پرآب شده و افراديكه براي فرار از گرما تني به آب ميزنند گرفتار چاههاي عميق چند متري شده و در نتيجه جان خود را از دست ميدهند. برخي افراد بدون آشنايي به فن شنا وارد رودخانهها يا درياي جنوب استان ميشوند كه پس از گرفتار شدن در گل و لاي كف رودخانه درخواست كمك ميكنند كه بعضا بقيه افراد همراه يا اعضاي خانواده بدون آشنايي به فنون شنا و نجاتغريق براي نجات به داخل آب ميپرند كه آنها نيز گرفتار ميشوند.»